۰






آخرامان›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌دهد. از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرامان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌شود.


 ابن عباس نقل می کند:

 ما با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع بودیم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حلقه در خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود: آیا حاضرید شما را از علامت های آخر امان با خبر سازم؟
سلمان که در آن روز از همه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزدیک تر بود، عرض کرد: آری! یا رسول الله.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: از علامت های آخر امان ضایع کردن نماز، پیروی از شهوات، تمایل به هواپرستی، گرامی داشتن ثروتمندان و فروختن دین به دنیاست و در آن وقت قلب مؤمن در درونش آب می شود مثل آب شدن نمک در آب از این همه زشتی ها که می بیند و قدرت جلوگیری آن را ندارد.

سلمان پرسید: آیا چنین واقع خواهد شد؟

حضرت فرمود: آری! سوگند به خداوند، ای سلمان، در آن وقت زمامداران ستمگر، وزیرانی فاسق، کارشناسان ستمگر و امنایی خائن بر مردم حکومت کنند. در آن وقت زشتی ها زیبا و زیبایی ها زشت می شود. امانت به خیانت کار سپرده می شود و امانت دار خیانت می کند، دروغگو تصدیق می شود و راستگو تکذیب.

در آن وقت حکومت به دست ن و م با بردگان خواهد بود، کودکان بر منبر می نشینند، دروغ خوشایند و زرنگی، زکات ضرر و بیت المال غنیمت محسوب می شود.

فرزندان در حق پدر و مادر جفا می کنند و به دوستانشان نیکی می نمایند و ستاره دنباله دار طلوع می کند.

سلمان پرسید: آیا چنین چیزی واقع خواهد شد، یا رسول الله؟!

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری! ای سلمان در آن زمان ن در تجارت با شوهران خود شریک می شوند، باران رحمت کم، جوانمردان بخیل، تهی دستان حقیر و بازارها به هم نزدیک می گردد و همه از خدا شکایت می کنند. یکی می گوید سودی نبردم و دیگری می گوید چیزی نفروختم.

در آن وقت گروهی به حکومت می رسند، اگر مردم حرف بزنند آن ها را می کشند و اگر سکوت کنند اموالشان را غارت، حقشان را پایمال می کنند و خونشان را می ریزند و دل ها را پر از کینه و وحشت می کنند .

در آن زمان اشیاء و قوانین را از شرق و غرب می آورند و امت من رنگارنگ می شوند، نه بر کوچک رحم می کنند و نه بر بزرگ احترام می گذارند و نه گناه کاری را می بخشند. اندامشان مانند آدمیان و قلب هایشان همچون شیطان است.

مردان خود را شبیه ن می کنند و ن خود را شبیه مردان، لعنت خدا بر آن ها باد!

در آن زمان مساجد را زینت می کنند، قرآن ها را آرایش می دهند و مناره های مساجد را بلند می نمایند و صف های نمازگزاران زیاد, اما دل هایشان به یکدیگر کینه توز و زبان هایشان مختلف است.

مردان و پسران خود را با طلا زینت می کنند و لباس حریر و دیباج می پوشند.

ربا در میان مردم شایع می شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام می گیرد، دین را می گذارند و دنیا را بر می دارند. طلاق زیاد می شود، حدود اجرا نمی گردد، ن خواننده و آلات نوازندگی آشکار می گردد و اشرار امت به دنبال آن ها می روند. ثروتمندان برای تفریح، طبقه متوسط برای تجارت و فقر برای ریا و خودنمایی به حج می روند.

عده ای قرآن را برای غیر خدا و عده ای برای خوانندگی یاد می گیرند و گروهی نیز علم را برای غیر خدا می آموزند، زاده فراوان می شود و برای دنیا با یکدیگر عداوت می کنند.

پرده های حرمت پاره می گردد, گناه زیاد می شود , بدان بر خوبان مسلط می­شوند، دروغ فراوان، لجاجت شایع و فقر فزونی می یابد، با انواع لباس ها به یکدیگر فخر می فروشند، قمار و آلات موسیقی را تعریف می کنند و امر به معروف و نهی از منکر را زشت می شمرند.

مؤمن واقعی در آن زمان خوار است، قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته از یکدیگر بدگویی می کنند و در ملکوت آسمان ها آنان را افراد پلید می دانند.

ثروتمندان از فقر می ترسند و بر فقرا رحم نمی کنند و آدم های نالایق درباره جامعه سخن می گویند که حقیقت ندارند، حرف هایشان فقط شعار است.

در آن زمان صدای توأم با لرزش از زمین بر می خیزد که همه می شوند، گنج های طلا و نقره بیرون می ریزند، ولی برای انسان دیگر سودی نخواهند داشت و دنیا به آخر می رسد. .





هر چند کمی فرج تمنا کردیم

آقا ز سر خویش تو را وا کردیم

شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم

با واژه انتظار بد تا کردیم.






نشانه های دشمنان امام مهدی علیه السلام



کینه از شیعیان اهل بیت علیهم السلام

 پیمان شکنی

 استفاده ابزاری از مذهب

گریز از فضیلت و کمال

 هتک حرمت مکان های مقدس

ترویج مفاسد اخلاقی

غرور و خودخواهی

عالمان بی عمل

 تلاش برای نفی ارزش ها

درمعرض تیرهای غیبی

دلبستگی به حکومت های زوال پذیر





متن کوتاه درباره خدا



خدایا 



 بر من این نعمت را ارزانی دار که :
بیشتر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن
و بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن . . .



خداوندا


برای همسایه که نان مرا ربود، نان

برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی

برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش

و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . .



نگران فردایت نباش


خدای دیروز و امروز ، خدای فردا هم هست
ما اولین بار است بندگی میکنیم ولی او بی زمانی است که خدایی میکند !
اعتماد کن به خدایی اش …



میخوانمت در بلندی که خودت بلند ترینی

میخوانمت به مهربانی که خود مهربان ترینی

میدانمت به رحمتت که خودت رحیم ترینی

میدانمت به بزرگی که خودت بزرگترینی

همه این میخوانمت ها و میدانمت ها بهانه ای هست

تا بگویم خدایا دوستت دارم ، من خدا را دارم










 یکی از شرایط مهم برای جوان شناخت کافی ازرفتار خود است، زیرا تا به باور اینکه رفتار ما چقدر خلاف شرع مقدس است و یا چقدر در مسیر رضای خداوند نیست نرسیم رفتار اسلامی نهادینه نمی شود.


در مورد موضوع حجاب برای دختران می توان گفت بیشتر دختران جوانی که در جامعه با حجابی نامناسب جلوه می کنند و این حجاب نامناسب شامل پسران هم می شود، در رفتار خویش باید به این نکته توجه کنند که چقدر در مسیر دستورات الهی هستند و یا آیا رفتار آنها زمینه انتظارات رفتارهای شیطانی را فراهم نمی کند.


 همان طور که اگر مادری با لباس های نامناسب در جامعه حرکت کند باعث الگو برای دخترش و دیگر دختران خواهد شد یکی از بهترین راه های تربیت، ارائه الگو است و اگر نوجوان و جوان ما در معرض الگوهای نامناسب قرار گیرند، نباید از تنها جوان انتقاد کنیم.


 جوان به زیبایی علاقه مند است و سعی می کند در نظر دیگران شیک، منظم و قابل توجه واقع گردد و این از مزایا و خصوصیات جوان است، لکن نباید کاری کرد زیبایی، زیبا رفتار کردن و شیک پوشیدن جوان با دید غیراسلامی نگاه شود و بعضی جوانان خود را از این نعمت الهی محروم کنند، لذا باید به جوان الگوی زیبایی ارائه داد.


 این خصوصیت اخلاقی بیشتر در میان قشر دختران مورد توجه است و از حساسیت بالایی برخورداراست، لذا مادران و پدران، بانوان در حوزه های علمیه، نهادهای اسلامی و فرهنگی، مدارس و خانواده ها برای ارائه الگوی مناسب و درعین حال زیبا برای این قشر اقناع لازم ایجاد کنند.


 سبک زندگی ائمه اطهار(ع) الگو و نمونه ای از زندگی آبرومندانه برای جوانان پسر و دختر شمرده می شود.


 ائمه اطهار(ع) در توصیه های خود امربه معروف را یکی از رکن های جامعه اسلامی عنوان کرده اند، به طوری که اگر این فریضه از جامعه فاصله بگیرد، منکر جایگزین می گردد.



توصیه به خانواده ها :


 شادی و شاد بودن از اامات دوره جوانی است و باید جوان شاد، با نشاط، شعور و پرجنب و جوش باشد، ولی باید آن را مدیریت کرد و نباید افراط و تفریطی در آن باشد.






حیا و پاکدامنی


زینب نام آشنایی است که دور آن را هاله ای از اوصاف نیک و برتر احاطه نموده است. صبر زینب(س) زبانزد دوست و دشمن است؛ و آسمانیان نیز با آن آشنا چرا که عَجِبَت مِن صَبرِکَ مَلائِکَةُ السَّماءِ؛ از صبر زینب ملائکه آسمانی به تعجب آمدند.» وفای زینب نیز بر کسی پوشیده نیست، چرا که او بود که با تحمّل رنج آورترین حادثه ها، و دادن جوانان خویش وفای خود را به برادر و امام خویش ثابت نمود.

دانش و بصیرت زینب(س) هم برای همه مشهود است چرا که با بصیرت او و خطبه ها و پیام های او بود که انقلاب کربلا تا درون کاخ یزید در شام پیشرفت و یزید و ابن زیاد رابه زانو در آورد.

و تدبیر او بود که کاروان اسرا را با سربلندی به مدینه رساند، و در طول اسارت عزّت و سربلندی را، عبادت و عرفان را، حیا و عفّت و پاکدامنی و نجابت را به نمایش گذاشت و. حقاً که زینب، زینت پدرش امیرمؤمنان (علیه السلام) می باشد با این همه فضیلت:

دو عالم بر علی نازد، علی بر همسرش نازد
علی و همسرش زهرا(س) به زینب دخترش نازد



ضرورت بحث حیا امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصاً کشورهای اسلامی و علی الخصوص جامعه تشیّع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگی برآن است که حیا و عفّت بانوان را نشانه روند و جامعه را از این راه به بی بند و باری و بی دینی سوق دهند و در نتیجه آن به مطامع شیطانی خود برسند، چرا که آن ها به خوبی یافته اند اگر دین و مذهب تشیّع را بخواهند نابود کنند. باید حیا، عفت و پاکدامنی را از بین ببرند.

 هرگاه از جامعه حیا رخت بر بست و عفت در آن لگدکوب شد، دین هم بساط خویش را جمع خواهد کرد.

 علی (علیه السلام) به زیبایی می فرماید: اَحسَنُ مَلابِس الدِّینِ اَلحَیاءُ ؛ نیکوترین لباس دین حیا است.»؛ 

امام صادق (ع) فرمود: لاایمانَ لِمَن لاحَیاءَ لَهُ ؛ایمانی نیست برای آن کسی که حیا ندارد.»

و امام باقر (ع) فرمود: اَلحَیاءُ وَ الاِیمان مَقرُونانِ فی قَرنٍ فَاِذا ذَهَبَ اَحَدَهُما تَبَعهُ صاحِبهُ ؛حیا و ایمان با هم بر یک شاخه قرار گرفته اند، پس هرگاه یکی از آن دو برود، دیگری نیز از او تبعیت می کند.

و زیباتر از همه، امام حسین (ع) ـ آن کسی که زینب (س)، حیا را از مکتب او آموخت ـ فرمود: لا حَیاءَ لِمَن لادِینَ لَهُ ؛ آن که دین ندارد، حیاء هم ندارد.»

از روایات فوق به خوبی استفاده می شود که بین ماندگاری دین در جامعه و وجود حیا، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. مهاجمان فرهنگی، بخوبی این رابطه و ملازمه را دریافته اند از این رو

 صهیونیست معروف نتانیاهو» این گونه القاء می کند که برنامه های ماهواره ای به مثابه یک نیروی شورشی بسیار مؤثر عمل می کنند، بچّه های ایرانی مسلماً لباس های زیبایی را خواهند خواست که در شوهای تلویزیونی می بینند آن ها استخرهای شنا و شیوه زندگی فانتزی خواهند خواست.»


به گفته یک مقام آگاه در حال حاضر 97 ماهواره متعلق به 15 کشور جهان برای مردم ایران برنامه های تلویزیونی پخش می کنند که برخی از این ماهواره ها بیش از 200 کانال تلویزیونی را به طریق دیجیتال پخش می کنند. این منبع آگاه افزود از این تعداد 600 شبکه تلویزیونی در سازمان صدا و سیما و برخی نهادهای نظامی، فرهنگی و اطلاعاتی مونیتور می شود، بنابر این گزارش از این تعداد شبکه 11 شبکه به زبان فارسی است و اکثر آن ها علیه نظام جمهوری اسلامی و ناهنجارهای فرهنگی و اجتماعی برنامه پخش می کنند.»

از طرف دیگر هواداران استکبار جهانی در داخل کشور با قلم های زهرآگین و رفتارهای زننده، لباس ها و فیلم های مبتذل، در نابودی حیا و عفت، استعمار را یاری می رسانند. و با کمال بی حیایی دم از اختلاط پسر و دختر، و طرح دوستی و رفاقت آن ها می زنند، این ها همان ها هستند که در کنفرانس برلین» آلمان، با عریان رقصیدن اوج بی حیایی را به نمایش جهانی گذاشتند، و عدّه ای از مدعیان دین و دیانت! نیز به تماشا نشستند.

البته از این ها و اربابانشان گله ای نیست چرا که آنها خود همان گونه اند از کوزه همان برون تراود که در اوست» و منافع دنیوی آنها چنان اقتضا می کند امّا آنچه جای تأسف دارد، و دردمندانه باید اظهار داشت رفتارهای بعضی از بی خبران و دوستان ناآگاه است، آن هایی که دم از دین و دیانت می زنند، چرا فرهنگ ابتذال را با طرح برنامه هایی چون شرکت بانوان در ورزشگاه ها به صورت مختلط»، اختلاط در دانشگاه» و. ترویج می کنند و بدین سان اساسی ترین مسئله دینی را نشانه گرفته اند. و یا دوستانی که در صدا و مخصوصاً سیما هستند با پخش برنامه ها و فیلم ها و. فرهنگ ابتذال و حرمت شکنی را تبلیغ می کنند و بانوان را با آرایش های آنچنانی و برخورد کذائی در فیلم ها به نمایش می گذارند تا حیا و نجابت را تحقیر و لکّه دار کنند.

راستی نشان دادن آن فیلم ها و مصاحبه کردن مردان با ن و بالعکس چه ضرورتی دارد، مگر امام صادق (ع) نفرمود: زن با غیر شوهر و محارمش بیش از پنج کلمه آن هم در حال ضرورت سخن نگوید»

آیا این گونه حرکات ترویج ابتذال نیست؟! راستی چه شده است ما را که فرهنگ اصیل اسلامی را پاس نمی داریم

 آیا فقط فارسی را باید پاس داشت» و یا لازم است مرزها و حدود شرعی را نیز پاس داریم؟!

 اگر بدنبال زیبایی هستیم از حیا و نجابت است.

 علی (ع) فرمود: الحیاء سبب الی کلّ جمیلٍ ؛حیا راهی است به تمام زیبایی ها»

 و راز و کلید همه خیرها و خوبی در حیا است: اَلحَیاءُ مِفتاحُ کُلّ الخَیر ؛ حیا کلید تمام نیکی است»

و پیامبر اکرم(ص) فرمود: اَلحَیاءُ خَیرٌ کُلُّه ؛ حیا تمامش نیکی است»

راستی کجا رفته حیای فاطمی و نجابت و حیای زینبی، چرا مسئولان به گونه ای برنامه ریزی نمی کنند که فیلم ها، لباس های عرضه شده در بازار، خیابان ها، پارک ها و. حیا بر و عفّت شکن نباشند؟ مگر فریاد مرزبان حیاء علی (ع) را نمی شنوند که فرمود:

 اَما تَستَحیُونَ وَ لاتَغارُونَ نِسائَکُم یَخرُجنَ اِلَی الاَسواقِ وَ یُزاحِمنَ العلُوج ؛ آیا شما (غیرت) و حیا ندارید که نتان را به بازارها سرازیر کردید و با بی بند و بارها اختلاط پیدا می کنید.»


زن را به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم و زهرا(س) و زینب نباید گذاشت بازیچه هوس، و آلوده به "ویروس" گناه گردد، گوهر عفاف و حیا و پاکی کم ارزشتر از طلا و پول و محصول و باغ و وسایل خانه نیست، ان ایمان و غارتگران حیا نیز فراوانند.

سادگی و خامی است که ن را در معرض دید و تماشای نگاههای مسموم و چشم های ناپاک قرار داد، آن گاه خیال شود که بیمار دلان و راهن عفاف و حیا به وسوسه نیفتند، و از زهر نگاهها و نیش پشه های شهوت در امان بمانند.

 بعضی از نگاه»ها ویروس گناه» منتشر می کند و حیا را آلوده می سازد و بعضی از چهره ها ه مزاحمت تولید می کند و عفت و نجابت را لکّه دار می سازد.

 بیاییم همه دیوارها را خراب نکنیم و همه پرده ها را کنار نزنیم و همه پنجره ها را باز نکنیم، بیاییم دیوار آسیب دیده حیا را ترمیم کنیم، چرا که بی حیایی و کم حیایی نشانه تیره اندیشی است نه روشنفکری، علامت جهالت است نه تمدن، علی (ع) فرمود: اَعقَلُ النّاسِ، اَحیاهُم ؛ عاقلترین مردم باحیاترین آن ها است.»








واقعا ارزشتان با هیچ چیز قابل بیان نیست .





مدال حجاب


 گروهی از کاربران در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور سعی در القای محدودیت‌آمیز بودن حجاب در ساختار فرهنگی ایران را دارند. 

اما واقعیت موجود در جامعه ایران نشان می‌دهد، حجاب نه تنها محدودیتی برای ن ایرانی ایجاد نکرده است، همزمان آنها به حفظ حجاب اسلامی موفقیت‌های زیادی را کسب کرده اند.

ورزش ن در مسابقات بین‌المللی هم یکی از مصادیقی است که حجاب و محدودیت‌هایی که برای یک زن ورزشکار دارد را به محلی از بحث‌ها تبدیل می‌کند. اما ن ورزشکار با وجود تمام محدودیت‌های مربوط به حجاب، از این سد گذشتند و توانستند مقام‌های بالایی کسب کنند.

 نزدیک‌ترین این مسابقات مربوط به بازی‌های آسیایی برای یک ماه گذشته است که ن ما به‌خاطر مسئله حجاب نتوانستند در ده رشته شرکت کنند.

 در چند سال اخیر، حجاب مانع قدرت آنها نشده و با حضور در مسابقات توانسته‌اند مقام‌های بالایی را به دست بیاورند. 35 طلا در رشته ها و ماده های گوناگون را اگر کنار بگذاریم، طلاهای دیگری هستند که می‌توانند شانس اضافه شدن به مدال‌های کاروان ایران را داشته باشند. 

در واقع با وجود محدودیت‌های متنوع که حجاب یکی از بارزترین آنهاست، به مانعی برای این ورزشکاران تبدیل نشده است.


المپیک حجاب


پررنگ‌شدن موضوع حجاب پیش از این در المپیک 2016 ریو بسیار محسوس بود؛ به‌ طوری که بسیاری از رسانه‌ها مانند واشنگن پست» و الجزیره» به این موضوع پرداختند و حتی الجزیره» آن را المپیک حجاب» نامید.

 واشنگتن پست در گزارشی با عنوان ورزشکاران مسلمان زن، ورزش را در عین حفظ حجاب، حق مسلم خود می‌دانند» به موضوع حجاب در المپیک ریو پرداخته بود. 

الجزیره نیز شگفتی خود را از افزایش ورزشکاران محجبه در المپیک ریو با عنوان سلام و خوش‌آمدگویی به المپیک حجاب» ابراز کرده بود. 

چند ورزشکار زن مسلمان در این دوره مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفتند؛ ابتهاج محمد به‌عنوان اولین ورزشکار مسلمان آمریکایی که با حجاب در المپیک شرکت کرد و به مدال برنز دست یافت، بیشتر از هر زن ورزشکار مسلمان دیگری در رسانه‌ها مطرح شد. 

او در رابطه با مسئله حجاب به خبرنگاران گفته بود: بسیاری می‌پندارند که ن مسلمان در عرصه ورزش حضور پررنگی ندارند و اصولا ورزش نمی‌کنند. هدف من این بود که این باور عمومی را بشکنم و به دختران (مسلمان) بگویم که شما باید ورزش کنید و تحرک داشته باشید.» 

لباس باحجاب بازیکن تیم والیبال ساحلی مصر، سوژه دیگری بود که توجه‌ها را به سمت حجاب جلب کرد. دعاء القباشی به اسوشیتد‌پرس گفته بود: من ۱۰ سال است که حجاب دارم و حجاب مرا از کارهایی که دوست دارم، باز نمی‌دارد و والیبال ساحلی نیز یکی از آن‌هاست».

۶ سال پیش بود که فدراسیون بین‌المللی والیبال اصلاحاتی را در مورد نیازمندی‌های فرهنگی و مذهبی جوامع در قوانین خود اعلام کرد و از آن پس ن محجبه توانستند در رقابت‌های جهانی شرکت کنند. 

در رقابت‌های وزنه‌برداری ن المپیک نیز دو زن ورزشکار محجبه در این مسابقات شرکت کردند؛ سارا احمد وزنه بردار مصری موفق به کسب مدال برنز در دسته 69 کیلوگرم شد و آیشا محمد وزنه‎‎بردار اماراتی نیز در دسته 58 کیلوگرم با حجاب اسلامی در این رقابت شرکت کرد. 

اتفاق ویژه دیگری که در رابطه با مطرح شدن دوباره حجاب در طول ایام برگزاری مسابقات روی داد، حاضر شدن کیمیا علیزاده و هدایا وهبای مصری با حجاب اسلامی بر روی سکوی اهدای مدال تکواندو 57 کیلوگرم بود که مورد توجه سایت رسمی المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز قرار گرفت: 

ن جوان مسلمان کشورهای اسلامی در مسابقات تکواندوی رقابت‌های المپیک ریو به‌عنوان پرچمداران ن مسلمان در تکواندو نشان دادند که ظرفیت و توانایی‌های ن مسلمان در این رشته ورزشی در حال رشد است؛ کیمیا علیزاده از ایران و هدایا وهبة از مصر، تکواندوکاران وزن منهای ۵۷ کیلوگرم به طور مشترک مدال برنز این رقابت‌ها را کسب کردند و مهارت‌های ن شمال آفریقا و غرب آسیا (خاورمیانه) را نشان دادند.»






آخرامان›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌دهد. از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرامان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌شود.


 ابن عباس نقل می کند:

 ما با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع بودیم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حلقه در خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود: آیا حاضرید شما را از علامت های آخر امان با خبر سازم؟
سلمان که در آن روز از همه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزدیک تر بود، عرض کرد: آری! یا رسول الله.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: از علامت های آخر امان ضایع کردن نماز، پیروی از شهوات، تمایل به هواپرستی، گرامی داشتن ثروتمندان و فروختن دین به دنیاست و در آن وقت قلب مؤمن در درونش آب می شود مثل آب شدن نمک در آب از این همه زشتی ها که می بیند و قدرت جلوگیری آن را ندارد.

سلمان پرسید: آیا چنین واقع خواهد شد؟

حضرت فرمود: آری! سوگند به خداوند، ای سلمان، در آن وقت زمامداران ستمگر، وزیرانی فاسق، کارشناسان ستمگر و امنایی خائن بر مردم حکومت کنند. در آن وقت زشتی ها زیبا و زیبایی ها زشت می شود. امانت به خیانت کار سپرده می شود و امانت دار خیانت می کند، دروغگو تصدیق می شود و راستگو تکذیب.

در آن وقت حکومت به دست ن و م با بردگان خواهد بود، کودکان بر منبر می نشینند، دروغ خوشایند و زرنگی، زکات ضرر و بیت المال غنیمت محسوب می شود.

فرزندان در حق پدر و مادر جفا می کنند و به دوستانشان نیکی می نمایند و ستاره دنباله دار طلوع می کند.

سلمان پرسید: آیا چنین چیزی واقع خواهد شد، یا رسول الله؟!

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری! ای سلمان در آن زمان ن در تجارت با شوهران خود شریک می شوند، باران رحمت کم، جوانمردان بخیل، تهی دستان حقیر و بازارها به هم نزدیک می گردد و همه از خدا شکایت می کنند. یکی می گوید سودی نبردم و دیگری می گوید چیزی نفروختم.

در آن وقت گروهی به حکومت می رسند، اگر مردم حرف بزنند آن ها را می کشند و اگر سکوت کنند اموالشان را غارت، حقشان را پایمال می کنند و خونشان را می ریزند و دل ها را پر از کینه و وحشت می کنند .

در آن زمان اشیاء و قوانین را از شرق و غرب می آورند و امت من رنگارنگ می شوند، نه بر کوچک رحم می کنند و نه بر بزرگ احترام می گذارند و نه گناه کاری را می بخشند. اندامشان مانند آدمیان و قلب هایشان همچون شیطان است.

مردان خود را شبیه ن می کنند و ن خود را شبیه مردان، لعنت خدا بر آن ها باد!

در آن زمان مساجد را زینت می کنند، قرآن ها را آرایش می دهند و مناره های مساجد را بلند می نمایند و صف های نمازگزاران زیاد, اما دل هایشان به یکدیگر کینه توز و زبان هایشان مختلف است.

مردان و پسران خود را با طلا زینت می کنند و لباس حریر و دیباج می پوشند.

ربا در میان مردم شایع می شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام می گیرد، دین را می گذارند و دنیا را بر می دارند. طلاق زیاد می شود، حدود اجرا نمی گردد، ن خواننده و آلات نوازندگی آشکار می گردد و اشرار امت به دنبال آن ها می روند. ثروتمندان برای تفریح، طبقه متوسط برای تجارت و فقر برای ریا و خودنمایی به حج می روند.

عده ای قرآن را برای غیر خدا و عده ای برای خوانندگی یاد می گیرند و گروهی نیز علم را برای غیر خدا می آموزند، زاده فراوان می شود و برای دنیا با یکدیگر عداوت می کنند.

پرده های حرمت پاره می گردد, گناه زیاد می شود , بدان بر خوبان مسلط می­شوند، دروغ فراوان، لجاجت شایع و فقر فزونی می یابد، با انواع لباس ها به یکدیگر فخر می فروشند، قمار و آلات موسیقی را تعریف می کنند و امر به معروف و نهی از منکر را زشت می شمرند.

مؤمن واقعی در آن زمان خوار است، قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته از یکدیگر بدگویی می کنند و در ملکوت آسمان ها آنان را افراد پلید می دانند.

ثروتمندان از فقر می ترسند و بر فقرا رحم نمی کنند و آدم های نالایق درباره جامعه سخن می گویند که حقیقت ندارند، حرف هایشان فقط شعار است.

در آن زمان صدای توأم با لرزش از زمین بر می خیزد که همه می شوند، گنج های طلا و نقره بیرون می ریزند، ولی برای انسان دیگر سودی نخواهند داشت و دنیا به آخر می رسد. .










 یکی از شرایط مهم برای جوان شناخت کافی ازرفتار خود است، زیرا تا به باور اینکه رفتار ما چقدر خلاف شرع مقدس است و یا چقدر در مسیر رضای خداوند نیست نرسیم رفتار اسلامی نهادینه نمی شود.


در مورد موضوع حجاب برای دختران می توان گفت بیشتر دختران جوانی که در جامعه با حجابی نامناسب جلوه می کنند و این حجاب نامناسب شامل پسران هم می شود، در رفتار خویش باید به این نکته توجه کنند که چقدر در مسیر دستورات الهی هستند و یا آیا رفتار آنها زمینه انتظارات رفتارهای شیطانی را فراهم نمی کند.


 همان طور که اگر مادری با لباس های نامناسب در جامعه حرکت کند باعث الگو برای دخترش و دیگر دختران خواهد شد یکی از بهترین راه های تربیت، ارائه الگو است و اگر نوجوان و جوان ما در معرض الگوهای نامناسب قرار گیرند، نباید از تنها جوان انتقاد کنیم.


 جوان به زیبایی علاقه مند است و سعی می کند در نظر دیگران شیک، منظم و قابل توجه واقع گردد و این از مزایا و خصوصیات جوان است، لکن نباید کاری کرد زیبایی، زیبا رفتار کردن و شیک پوشیدن جوان با دید غیراسلامی نگاه شود و بعضی جوانان خود را از این نعمت الهی محروم کنند، لذا باید به جوان الگوی زیبایی ارائه داد.


 این خصوصیت اخلاقی بیشتر در میان قشر دختران مورد توجه است و از حساسیت بالایی برخورداراست، لذا مادران و پدران، بانوان در حوزه های علمیه، نهادهای اسلامی و فرهنگی، مدارس و خانواده ها برای ارائه الگوی مناسب و درعین حال زیبا برای این قشر اقناع لازم ایجاد کنند.


 سبک زندگی ائمه اطهار(ع) الگو و نمونه ای از زندگی آبرومندانه برای جوانان پسر و دختر شمرده می شود.


 ائمه اطهار(ع) در توصیه های خود امربه معروف را یکی از رکن های جامعه اسلامی عنوان کرده اند، به طوری که اگر این فریضه از جامعه فاصله بگیرد، منکر جایگزین می گردد.



توصیه به خانواده ها :


 شادی و شاد بودن از اامات دوره جوانی است و باید جوان شاد، با نشاط، شعور و پرجنب و جوش باشد، ولی باید آن را مدیریت کرد و نباید افراط و تفریطی در آن باشد.






حیا و پاکدامنی


زینب نام آشنایی است که دور آن را هاله ای از اوصاف نیک و برتر احاطه نموده است. صبر زینب(س) زبانزد دوست و دشمن است؛ و آسمانیان نیز با آن آشنا چرا که عَجِبَت مِن صَبرِکَ مَلائِکَةُ السَّماءِ؛ از صبر زینب ملائکه آسمانی به تعجب آمدند.» وفای زینب نیز بر کسی پوشیده نیست، چرا که او بود که با تحمّل رنج آورترین حادثه ها، و دادن جوانان خویش وفای خود را به برادر و امام خویش ثابت نمود.

دانش و بصیرت زینب(س) هم برای همه مشهود است چرا که با بصیرت او و خطبه ها و پیام های او بود که انقلاب کربلا تا درون کاخ یزید در شام پیشرفت و یزید و ابن زیاد رابه زانو در آورد.

و تدبیر او بود که کاروان اسرا را با سربلندی به مدینه رساند، و در طول اسارت عزّت و سربلندی را، عبادت و عرفان را، حیا و عفّت و پاکدامنی و نجابت را به نمایش گذاشت و. حقاً که زینب، زینت پدرش امیرمؤمنان (علیه السلام) می باشد با این همه فضیلت:

دو عالم بر علی نازد، علی بر همسرش نازد
علی و همسرش زهرا(س) به زینب دخترش نازد



ضرورت بحث حیا امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصاً کشورهای اسلامی و علی الخصوص جامعه تشیّع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگی برآن است که حیا و عفّت بانوان را نشانه روند و جامعه را از این راه به بی بند و باری و بی دینی سوق دهند و در نتیجه آن به مطامع شیطانی خود برسند، چرا که آن ها به خوبی یافته اند اگر دین و مذهب تشیّع را بخواهند نابود کنند. باید حیا، عفت و پاکدامنی را از بین ببرند.

 هرگاه از جامعه حیا رخت بر بست و عفت در آن لگدکوب شد، دین هم بساط خویش را جمع خواهد کرد.

 علی (علیه السلام) به زیبایی می فرماید: اَحسَنُ مَلابِس الدِّینِ اَلحَیاءُ ؛ نیکوترین لباس دین حیا است.»؛ 

امام صادق (ع) فرمود: لاایمانَ لِمَن لاحَیاءَ لَهُ ؛ایمانی نیست برای آن کسی که حیا ندارد.»

و امام باقر (ع) فرمود: اَلحَیاءُ وَ الاِیمان مَقرُونانِ فی قَرنٍ فَاِذا ذَهَبَ اَحَدَهُما تَبَعهُ صاحِبهُ ؛حیا و ایمان با هم بر یک شاخه قرار گرفته اند، پس هرگاه یکی از آن دو برود، دیگری نیز از او تبعیت می کند.

و زیباتر از همه، امام حسین (ع) ـ آن کسی که زینب (س)، حیا را از مکتب او آموخت ـ فرمود: لا حَیاءَ لِمَن لادِینَ لَهُ ؛ آن که دین ندارد، حیاء هم ندارد.»

از روایات فوق به خوبی استفاده می شود که بین ماندگاری دین در جامعه و وجود حیا، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. مهاجمان فرهنگی، بخوبی این رابطه و ملازمه را دریافته اند از این رو

 صهیونیست معروف نتانیاهو» این گونه القاء می کند که برنامه های ماهواره ای به مثابه یک نیروی شورشی بسیار مؤثر عمل می کنند، بچّه های ایرانی مسلماً لباس های زیبایی را خواهند خواست که در شوهای تلویزیونی می بینند آن ها استخرهای شنا و شیوه زندگی فانتزی خواهند خواست.»


به گفته یک مقام آگاه در حال حاضر 97 ماهواره متعلق به 15 کشور جهان برای مردم ایران برنامه های تلویزیونی پخش می کنند که برخی از این ماهواره ها بیش از 200 کانال تلویزیونی را به طریق دیجیتال پخش می کنند. این منبع آگاه افزود از این تعداد 600 شبکه تلویزیونی در سازمان صدا و سیما و برخی نهادهای نظامی، فرهنگی و اطلاعاتی مونیتور می شود، بنابر این گزارش از این تعداد شبکه 11 شبکه به زبان فارسی است و اکثر آن ها علیه نظام جمهوری اسلامی و ناهنجارهای فرهنگی و اجتماعی برنامه پخش می کنند.»

از طرف دیگر هواداران استکبار جهانی در داخل کشور با قلم های زهرآگین و رفتارهای زننده، لباس ها و فیلم های مبتذل، در نابودی حیا و عفت، استعمار را یاری می رسانند. و با کمال بی حیایی دم از اختلاط پسر و دختر، و طرح دوستی و رفاقت آن ها می زنند، این ها همان ها هستند که در کنفرانس برلین» آلمان، با عریان رقصیدن اوج بی حیایی را به نمایش جهانی گذاشتند، و عدّه ای از مدعیان دین و دیانت! نیز به تماشا نشستند.

البته از این ها و اربابانشان گله ای نیست چرا که آنها خود همان گونه اند از کوزه همان برون تراود که در اوست» و منافع دنیوی آنها چنان اقتضا می کند امّا آنچه جای تأسف دارد، و دردمندانه باید اظهار داشت رفتارهای بعضی از بی خبران و دوستان ناآگاه است، آن هایی که دم از دین و دیانت می زنند، چرا فرهنگ ابتذال را با طرح برنامه هایی چون شرکت بانوان در ورزشگاه ها به صورت مختلط»، اختلاط در دانشگاه» و. ترویج می کنند و بدین سان اساسی ترین مسئله دینی را نشانه گرفته اند. و یا دوستانی که در صدا و مخصوصاً سیما هستند با پخش برنامه ها و فیلم ها و. فرهنگ ابتذال و حرمت شکنی را تبلیغ می کنند و بانوان را با آرایش های آنچنانی و برخورد کذائی در فیلم ها به نمایش می گذارند تا حیا و نجابت را تحقیر و لکّه دار کنند.

راستی نشان دادن آن فیلم ها و مصاحبه کردن مردان با ن و بالعکس چه ضرورتی دارد، مگر امام صادق (ع) نفرمود: زن با غیر شوهر و محارمش بیش از پنج کلمه آن هم در حال ضرورت سخن نگوید»

آیا این گونه حرکات ترویج ابتذال نیست؟! راستی چه شده است ما را که فرهنگ اصیل اسلامی را پاس نمی داریم

 آیا فقط فارسی را باید پاس داشت» و یا لازم است مرزها و حدود شرعی را نیز پاس داریم؟!

 اگر بدنبال زیبایی هستیم از حیا و نجابت است.

 علی (ع) فرمود: الحیاء سبب الی کلّ جمیلٍ ؛حیا راهی است به تمام زیبایی ها»

 و راز و کلید همه خیرها و خوبی در حیا است: اَلحَیاءُ مِفتاحُ کُلّ الخَیر ؛ حیا کلید تمام نیکی است»

و پیامبر اکرم(ص) فرمود: اَلحَیاءُ خَیرٌ کُلُّه ؛ حیا تمامش نیکی است»

راستی کجا رفته حیای فاطمی و نجابت و حیای زینبی، چرا مسئولان به گونه ای برنامه ریزی نمی کنند که فیلم ها، لباس های عرضه شده در بازار، خیابان ها، پارک ها و. حیا بر و عفّت شکن نباشند؟ مگر فریاد مرزبان حیاء علی (ع) را نمی شنوند که فرمود:

 اَما تَستَحیُونَ وَ لاتَغارُونَ نِسائَکُم یَخرُجنَ اِلَی الاَسواقِ وَ یُزاحِمنَ العلُوج ؛ آیا شما (غیرت) و حیا ندارید که نتان را به بازارها سرازیر کردید و با بی بند و بارها اختلاط پیدا می کنید.»


زن را به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم و زهرا(س) و زینب نباید گذاشت بازیچه هوس، و آلوده به "ویروس" گناه گردد، گوهر عفاف و حیا و پاکی کم ارزشتر از طلا و پول و محصول و باغ و وسایل خانه نیست، ان ایمان و غارتگران حیا نیز فراوانند.

سادگی و خامی است که ن را در معرض دید و تماشای نگاههای مسموم و چشم های ناپاک قرار داد، آن گاه خیال شود که بیمار دلان و راهن عفاف و حیا به وسوسه نیفتند، و از زهر نگاهها و نیش پشه های شهوت در امان بمانند.

 بعضی از نگاه»ها ویروس گناه» منتشر می کند و حیا را آلوده می سازد و بعضی از چهره ها ه مزاحمت تولید می کند و عفت و نجابت را لکّه دار می سازد.

 بیاییم همه دیوارها را خراب نکنیم و همه پرده ها را کنار نزنیم و همه پنجره ها را باز نکنیم، بیاییم دیوار آسیب دیده حیا را ترمیم کنیم، چرا که بی حیایی و کم حیایی نشانه تیره اندیشی است نه روشنفکری، علامت جهالت است نه تمدن، علی (ع) فرمود: اَعقَلُ النّاسِ، اَحیاهُم ؛ عاقلترین مردم باحیاترین آن ها است.»






اگر مردی راضی شود به این که زنش آرایش کرده از خانه خارج شود بی غیرت است و اگر کسی این مرد را بی غیرت بنامد گناهی نکرده و زن هنگامی که آرایش کرده و معطر از خانه اش خارج شود و شوهرش به این عمل رضایت دهد با هر قدمی که زن برمیدارد برای شوهر او خانه ای در جهنم ساخته می شود.

پس وصیت مرا در مورد ن خود به خاطر بسپارید تا از شدت حسابرسی خدا نجات پیدا کنید.




حتما تا حالا دیدید و شنیدید که هر سال را به یک حیوانی نسبت میدهند و با توجه به خصوصیات حیوان سال ها ، خصوصیات و طالع بینی متولدین سالهای مختلف را با توجه به حیوان سال تولدشان ارائه میدهند.


به طور کلی سالها به اسم ۱۲ حیوان به صورت چرخشی نامگذاری شده اند.

خوک حیوان سال



این ۱۲ حیوان عبارتند از :

سال  موش
سال  گاو
سال  ببر
سال  گربه
سال  اژدها
سال  مار
سال  اسب
سال  گوسفند
سال  میمون
سال  خروس
سال  سگ
سال  خوک


حال می‌خواهیم ببینیم چگونه سال‌ها را نام‌گذاری می‌کنند و روش نام‌گذاری به چه صورت است و منطق نام‌گذاری چگونه می‌باشد.

نحوه نامگذاری حیوان سالها :


روش کار به این صورت است که برای تشخیص اینکه یک سال خورشیدی با نام کدام یک از این حیوانها مطابقت دارد،در ابتدا باید عدد ۶ را از سال خورشیدی کم کرد و عدد به دست آمده را بر ۱۲ تقسیم نمود.

نکته: تقسیم را با ماشین حساب انجام ندهید.

باقیمانده این تقسیم از ۰ تا ۱۱ می‌تواند باشد که هرکدام از این اعداد بیانگر نام یکی از حیوانات است. باقیمانده این تقسیم برای سال ۱۳۹۰ ، ۴ می شود که گویای سال خرگوش است.

نام این حیوانات طبق اعدادشان به صورت زیر است:

 ۰خوک

۱ موش

۲ گاو

۳ پلنگ

۴ خرگوش

۵ نهنگ

۶ مار

۷ اسب

۸ گوسفند

۹ میمون

۱۰ مرغ

۱۱ سگ














خوک حیوان سال





همان طور که در تصویر مشاهده می کنید تنها کافی است عدد ۶ را از سال ۱۳۹۱ کم کنیم که می شود ۱۳۸۵ بعد در ادامه با تقسیمی ساده باقیمانده تقسیم ۱۳۸۵ بر ۱۲ را می یابیم که مطمئنا ۵ می شود و طبق داده های بالا ۵ برابر نهنگ می باشد.

نهنگ=۵ ۵+(۱۱۵×۱۲)=۱۲÷۱۳۸۵ ۱۳۸۵=۶-۱۳۹۱

مار=۶ ۶+(۱۱۵×۱۲)=۱۲÷۱۳۸۶ ۱۳۸۶=۶-۱۳۹۲

حیوان سال ۹۸ خوک می باشد.



شعار این سـال من حفظ می کنم می باشد.


خوک در درک افکار انسانی به حد سگ دانا نیست.

عاشق میل کردن و خوابیدن و چاق شدن می باشد.

لذا اغلب نشانگر تنبلی و بدھیکلی می باشد.

از جانب مثبت، خیلی خوش رفتار هست و آزاری به دیگران نمی رساند و خواهـد توانست برای مردم ثروت و بیشتری بیاورد. آنھا از دیرباز سمبل بیشتری و ثروت بوده اند.

اشخاصـی که در سـال خوک دیده به جهان گشود ه اند، اشخاصـی صادق و رک گو ھستند. آنھا ظاھری آرام و قلبی نیرومند دارند، ولی کم طاقتند و استقلال ندارند.

از آنجا که از حرف زدن غیرمستقیم و در لفافه خوششان نمی آید، غیر اجتماعی به نظـر می رسند. ولی اشخاصـی خوشبین و مقاوم ھستند، و تا وقتی که کاملاً به آنھا نزدیک نشده اید، پی به وفاداری و خوش قلبی آنھا نخواھید برد.




خوک حیوان سال



خشک کن خورشیدی چیست ؟


خشک کردن، عمل گرفتن قسمتی از آب موجود در مواد غذایی است.این فرآیند با گرم کردن برای تبخیر آب و جریان هوا برای دورکردن بخار آب ایجاد شده عملی می گردد.
در سیستم خشک کردن باز، مواد خشک کردنی مستقیماً تشعشع خورشید را دریافت و بخار آب به وسیله جریان هوا از مواد خشک کردنی دور می شود. جریان هوا به وسیله جابجایی طبیعی یا جابجایی اجباری فن وارد کلکتور هوا گرمکن می شود که سطح جاذب آن توسط تابش خورشید داغ شده و عبور هوا از روی آن،هوای گرم تولید می کند. این عملیات کاملاً مشابه باخشک کردن به وسیله سوخت نفتی یا المنت حرارتی برقی است.

گاز‌های اصلی موجود در هوا عبارتند از: اکسیژن، نیتروژن و بخار آب. هریک از این گاز‌ها قسمتی از فشار هوا را تشکیل میدهند. در هر شرایطی از فشار هوا که توسط بارومتر نشان داده میشود، فشار بیشینه ای که بخار آب می تواند در آن شرایط وارد کند، فشار اشباع نامیده می شود.



فشار اشباع با درجه حرارت تغییر می کند. برای یک محصول که می خواهیم از یک رطوبت اولیه به رطوبت ثانوی برود، میزان هوای مورد نیاز برای خشک کردن را می توان از رابطه تعادل انرژی برای خشک کردن استخراج نمود.اگر mw میزان رطوبت تبخیر شده از یک مقدار محصول و جذب شده توسط ma از هوای خشک کننده باشد، را نیز نمایش حرارت تبخیر مخصوص محصول در نظر میگیریم،Cp گرمای ویژه هوا در فشار ثابت و Tf و Ti به ترتیب نمایش درجه حرارت اولیه و ثانویه هوای خشک کننده باشد. رابطه تعادل انرژی برای روند خشک کردن عبارتست از:


و یا از دیاگرام سایکرومتریک، میزان هوای مورد نیاز برای خشک کردن بدست می آید. هوای گرم بعد از عبور از لابه لای محصول، رطوبت محصول را کاهش داده و به مقدار مورد نظر می رساند.






دوستان عزیز 

اگه مطالبی در قالب powerpoint  یا  word  و یا pdf  در خصوص خشک کن های خورشیدی دارید ممنون میشم عنوان کنید تا بگم که از طریق ایمیل برام بفرستید.




1. کسی نگران رفتار و گفتار او نیست. در ادب و امانت‌داری قابل پیش‌بینی است.

2. اتومبیل خود را برای عابری که از خطوط عابر پیاده عبور می‌کند، کاملا متوقف می‌کند.


3. چون وفای به عهد برای او جدی است، بعضا شب‌ها برای تحقق عهد، فکر می‌کند و خوابش نمی‌برد.


4. روزانه 5 دقیقه برای خشکاندن حسادت در وجود خود برنامه‌ریزی می‌کند.


5. بسیار بسیار بسیار بسیار انصاف دارد.


6. آنقدر برای خود احترام قائل است که به کسی خیانت نمی‌کند.


7. روزانه 10 دقیقه برای شناخت خود برنامه‌ریزی می‌کند.


8. اگر حتی 5 دقیقه به جلسه‌ای دیر برسد، با پیامک به میزبان اطلاع می‌دهد.


9. اطرافیان او از اینکه نقدی را مطرح کنند احساس آرامش و امنیت می‌کنند.


10. برای نگاه‌کردن به شبنم روی گلبرگ یک گل، وقت می‌گذارد.


11. دارای ثبات فکری است و به تناسب شرایط و مخاطب، افکار و مواضع خود را تغییر نمی‌دهد.



12. انسان‌ها را به خوب و بد تقسیم نمی‌کند بلکه ضعف‌ها و توانایی‌های آنها را در کنار هم می‌بیند.


13. مخالفان فکری او، اخلاقش را تحسین می‌کنند.


14. بیشتر با رفتار» خود دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا گفتار».


15. ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی ذاتا فرد مؤدبی است.


16. ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی تا به حال ندیده‌ام که بدگویی و تخریب کند.


17. ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی ندیده‌ام که برای کسب موقعیت بهتر شغلی و مالی، چاپلوسی کسی را بکند.


18. بسیار اعتماد به نفس دارد چون دقیق و حقوقی صحبت می‌کند.


19. بسیار اعتماد به نفس دارد چون نیازی به متهم‌کردن کسی ندارد.


20. بسیار اعتماد به نفس دارد چون یک شغل بیشتر ندارد.


21. بسیار اعتماد به نفس دارد چون با درون خود زندگی می‌کند، نه با قضاوت دیگران.

22. بسیار اعتماد به نفس دارد چون طولانی در منصبی نمی‌ماند.

23. بسیار اعتماد به نفس دارد و نیازی به تزویر ندارد چون حد خود برای یک زندگی با تدبیر را می‌داند.


24. بسیار اعتماد به نفس دارد چون افکار و مواضع او ارتباطی به منابع مالی او ندارند.

25. بسیار اعتماد به نفس دارد چون نیازهای مالی او مرتبط به حوزۀ ت نیست.

26. بسیار اعتماد به نفس دارد و نیازی به حذف دیگران ندارد چون دایرۀ بازی و زندگی او بسیار وسیع است.

27. بسیار اعتماد به نفس دارد و انحصاری رفتار نمی‌کند چون کرۀ زمین را فقط یک نقطه» در خلقت می‌داند.

28. دروغ نمی‌گوید چون با راستگویی به همۀ منافع معقول خود دست می‌یابد.

29. مسئله یکِ زندگی او، کارکردن و زحمت‌کشیدن است.

30. بی‌نیازی در ذات و هویت اوست.


Related image



معاون ی امنیتی استانداری کرمانشاه اقدام دولت آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی را موجب ایجاد انسجام ملی در کشور عنوان و تاکید کرد: همه ملت ایران پشت سپاه پاسداران ایستاده اند.


ابراهیم اللهی تبار در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اقدام اخیر دولت آمریکا در خصوص قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی، ضمن محکوم کردن این اقدام، گفت: آمریکا با این اقدام از سر عجز، نهایت عداوت خود را با ملت ایران نشان داد.


اللهی تبار با تاکید بر اینکه سپاه ریشه در بدنه ملت ایران دارد و از بطن ملت برخاسته، تاکید کرد: سپاه در راستای حفاظت و حراست از منافع کشور ایجاد شده و تمام رفتار و حرکات نیروهای آن در راستای دفاع از انقلاب و مردم ایران بوده است.



وی تصریح کرد: این اقدام ابلهانه رئیس جمهور آمریکا در قبال سپاهِ مردمی، موجب وحدت بیش از پیش ملت ایران و انسجام ملی در برابر این اقدام شده است.


معاون ی امنیتی استانداری کرمانشاه تاکید کرد: در حال حاضر شاهد هستیم تمام جریانات ی کشور علی رغم اختلافاتی که نسبت به مسائل مختلف دارند، در خصوص این موضوع وحدت و انسجام کامل داشته و این حرکت نابخردانه را محکوم کرده‌اند.


وی تاکید کرد: قطعاً آمریکا نتیجه خوبی از این اقدام خود نخواهد دید و دولت و ملت ایران پاسخ مناسبی به این کار دولت آمریکا خواهند داد.



اللهی تبار قدرت سپاه در منطقه را عامل این اقدام آمریکا عنوان کرد و افزود: آمریکا به دنبال این است که سایه خود را بر منطقه بیشتر کند و در همین راستا با هر جریان قدرتمندی که بخواهد سد راه این موضوع شود برخورد می‌کند و به شکلی سعی در کنار زدن آن دارد، این درحالی است که تاریخ گواهی می‌دهد که همواره تحت هر شرایطی در نهایت صحنه گردان اصلی منطقه جمهوری اسلامی ایران است.


وی تصریح کرد: سپاه امروز هم در حوزه سرزمینی و هم در حوزه فراسرزمینی کمک حال و یاور محرومان است و قطعاً همه ملت ایران پشت سپاهشان خواهند ایستاد.


Related image



Related image



Image result for €Ø³Ùاه و قدرت€€Ž



Related image








کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت و یکی از کلان‌ شهرهای ایران و مرکز استان کرمانشاه در ایران می‌باشد که دارای جمعیتی بالغ بر۸۸۴۷۰۶ نفر و مساحت ۹۳٬۳۸۹٬۹۵۶ متر مربع است. شهر کرمانشاه بزرگترین شهر کردنشین و مهمترین شهر در منطقهٔ مرکزی غرب ایران است.


کرمانشاه از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران به شمار می‌رود و پیدایش آن به سده چهارم میلادی باز می‌گردد و از آن دوران تا حمله اعراب به ایران به عنوان دومین پایتخت ساسانیان مورد توجه حکومت بود. در دوران سلجوقیان در قرن یازدهم میلادی کرمانشاه به عنوان شهر ارشد کردستان انتخاب شد. در قرون وسطی شهر کرمانشاه یا قرمیسین در حکم یکی از نواحی چهارگانه عراق عجم شناخته می‌شد. در آن زمان اغلب اوقات ایالت جبال را عراق عجم می نامیده‌اند تا با عراق عرب اشتباه نشود که به طور تقریبی نیز با ناحیه ماد باستانی مطابقت داشت. با گذشت یازده سده از حملهٔ اعراب به ایران، این شهر در دوران قاجار دوباره شکل شهرنشینی خود را باز یافت و به‌ دلیل قرارگرفتن در چهارراه دو محور شمال به جنوب و خاور به باختر و نیز همسایگی با کشور عراق و واقع‌شدن بر سر راه شهرهای زیارتی کربلا و بغداد از اهمیت بسیاری برخوردار است. این شهر در جنبش مشروطه سهمی به سزا داشت و در جنگ جهانی یکم و دوم به تصرف نیروهای بیگانه در آمد و پس از پایان جنگ تخلیه شد. همچنین این شهر در جنگ ایران و عراق، خسارت‌های زیادی دید.


شهر کرمانشاه دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. در سده چهارم میلادی شهر کرمانشاه که در آن دوران روستای خوش آب و هوایی بود به عنوان دومین اقامتگاه پادشاهی ساسانیان برگزیده شد.در دوران ساسانیان باغ‌های بزرگی در این منطقه ساخته شد و تا مدت‌ها مکان خوش‌گذرانی شاهان ساسانی بوده‌است.










Øکس هتل ØمØید کرمانØاهه                                               هتل جمشید کرمانشاه


 Øکس هتل Ú©ÙˆØ±ÙˆØ Ú©Ø±Ù…Ø§Ù†Øاه                                              هتل کوروش کرمانشاه 


                          







Øکس هتل سینا کرمانØاه


              هتل سینا کرمانشاه







Øکس هتل Øزادگان کرمانØاه







کرمانشاه : پرجمعیت ترین شهر استان کرمانشاه

و نهمین شهر پرجمعیت ایران






جوانرود : سومین شهر پرجمعیت استان کرمانشاه







کنگاور : چهارمین شهر پرجمعیت استان کرمانشاه






سنقر : ششمین شهر پرجمعیت استان کرمانشاه







جوانرود




جَوانرود نام قدیم منطقه‌ای؛ متشکل از شهرستان‌های کنونی جوانرود (قلعه جوانرود)، پاوه، ثلاث باباجانی و بخش‌های از روانسر در استان کرمانشاه می‌باشد.


 با اضافه شدن بخش‌هایی از اورامان لهون به مرکزیت شهر نوسود در تقسیمات کشوری زمان پهلوی دوم، در مجموع این منطقه اورامانات خوانده می‌شد.


 امروزه جَوانرود نام شهری در 

استان کرمانشاه و مرکز 

شهرستان جوانرود است. مردم جوانرود کرد هستند و با گویش جافی سخن می‌گویند.


 جوانرود از شمال به 

اورامان 

لهون و پل دو آب، از جنوب به شهرستان سرپل ذهاب و از شرق به 

کرمانشاه و از غرب به خاک 

عراق متصل است.


 زبان مردم این منطقه کُردی (سورانی با گویش جافی) است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این شهر در مرکز منطقه اورامانات و در بین سه شهرستان 

پاوه، 

ثلاث باباجانی و 

روانسر محصور می‌باشد.




کنگاور


کنگاور (کردی:که نگاور) نام شهری در 

استان کرمانشاه است که در شرقی‌ترین قسمت این استان قرار گرفته و مرکز بخش مرکزی 

شهرستان کنگاور است. 

معبد آناهیتا دومین بنای سنگی پس از 

تخت جمشید در 

ایران می‌باشد که در شهر کنگاور قرار دارد.


مردم شهر کنگاور به زبان‌ کردی با گویش 

لکی صحبت می‌کنند.


نخستین و تنها نشریه کنگاور، 

ماهنامه آناهیتا است که از دی ماه ۱۳۸۰ به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی محمود صفری در این شهر منتشر می‌شود. ماهنامه 

آناهیتا در حال حاضر تنها نشریه در استان کرمانشاه است که در خارج از شهر کرمانشاه، مرکز استان چاپ می‌شود.




سنقر



سُنقُر، به گویش محلی سُنگر، مرکز 

شهرستان سنقر در 

استان کرمانشاه است.


 این شهر در منطقه ای ییلاقی و در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی 

کرمانشاه و ۹۵ کیلومتری غرب 

همدان قرار دارد، شهر سنقر به لحاظ قرار گرفتن در رشته کوه‌های زاگرس دارای آب و هوای ییلاقی و کوهستانی است، به همین دلیل دارای جمعیت فصلی بوده که در بهار و تابستان افزایش پیدا می‌کند. 


کوه 

دالاخانی در جنوب غربی سنقر قرار دارد و همه ساله پذیرای کوهنوردانی از سراسر کشور است که به ارتفاعات آن سعود می‌کنند. کوهستانهای اطراف سنقر، زیستگاه حیات وحش و گونه‌های متنوع گیاهی فراوان است که واجد ارزشهای تفرجگاهی و گردشگری هستند.


امروزه ساکنان سنقر نام شهرشان را سُنگور» می‌خوانند.


مردم روستاهای اطراف بیشتر به کار کشاورزی و دامداری مشغول هستند. سنقر جزو اولین شهرهای کشور بود اما متاسفانه به دلیل بی توجهی دچار عقب افتادگی صنعتی شده است.


بر پایه 

سرشماری عمومی نفوس و مسکن در 

سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۴۴٬۲۵۶ نفر (۱۳٬۹۹۶ خانوار) بوده‌است.


شهرستان سُنقر و کُلیایی در جلگه همواری واقع شده و اطراف آن را رودخانه، سبزه زار، باغات و بیشه‌زار و کوه‌های دالاخانی (به معنی آشیانه عقاب‌ها) مادیان کوه؛ کمر زرد، بوسوار، زن مرد و… فراگرفته است که تا اواخر تابستان از برف زمستانی پوشیده‌است.


این شهرستان از مناطق، سراب، فعله گری، کلیایی، کیونانات و فارسینج تشکیل شده‌است.


از روستاهای آن سطر، باوله، فارسینج، گردکانه علیا، حسین‌آباد، شمسک، قوریچای، تپه‌رش، یاسراباد (کلبی آباد)، قره تپه، قروه، قیاس آباد، گزنهله را می‌توان نام برد.


باغ‌های زیادی در اطراف سنقر وجود دارند که می‌توان به مجموعه باغ‌های انگور 

اوش‌دیرمان (سه آسیاب)، سراب سنقر و باغ‌های بسیار زیاد دیگری اشاره کرد که زیبایی خاصی به سنقر بخشیده‌اند.


کوه دالاخانی ،پنجه علی در چشمه کره، بوسوار، مادیان کوه از زیباترین قله‌های شهرستان هستند.




قصرشیرین


قصر شیرین (به 

کردی: قه‌سر شیرین) یکی از شهرهای 

استان کرمانشاه در غرب ایران است.

 این شهر مرکز بخش مرکزی 

شهرستان قصر شیرین در غرب استان کرمانشاه است و در نزدیکی مرز ایران و 

عراق قرار گرفته‌ است. 

قصرشیرین از شمال شرق به شهرستان 

سرپل ذهاب و از جنوب شرق به 

شهرستان گیلانغرب منتهی می‌شود. قصر شیرین به دلیل نخل‌های بلند و همچنین محصولات متنوع کشاورزی مورد توجه بوده‌است.

 این شهر از دیرباز مکانی برای هم زیستی اقوام مختلف کرد، و مذاهب مختلف از قبیل (

شیعه، 

یارسان، 

سنی و اقلیتی از 

یهودی، 

مسیحی 

بهائی) بوده‌است.




سرپل ذهاب



سرپل ذهاب (زهاب) (

کردی:سه‌رپێڵ زه‌هاو) یکی از شهرهای مهم 

استان کرمانشاه ایران و مرکز 

شهرستان سرپل ذهاب است. 

مردم این شهر 

کرد هستند و به زبان 

کردی حرف می‌زنند. 

در شهرستان سرپل ذهاب پیروان شیعه، سنی و یارسان در کنار هم زندگی می‌کنند.

 این شهر مرزی ایران در زمان 

جنگ ایران و عراق به شدت آسیب دید اما بعد از جنگ بازسازی شد.

 این شهر در ۴۵ درجه و ۵۲ دقیقه طول شرقی و ۳۴ درجه و ۲۴ درجه 

عرض جغرافیایی و در غرب کشور و منتهی‌الیه شیب ارتفاعات 

زاگرس بر سر راه بین‌المللی تهران – بغداد موسوم به جاده 

کربلا واقع گردیده‌است. سرپل ذهاب یکی از پایتخت‌های زمان مادها بوده.




سومار


سومار یکی از شهرهای 

شهرستان قصر شیرین و بین دو استان کرمانشاه و ایلام تقسیم شده است. 

سومار شهری مرزی است که در میان دره‌های میان بلندی‌های سارات، چغاامان و اردوبان قرار دارد.

 بلندی‌های مرزی گیسکه و کهنهریگ همچون دیوار بلندی در غرب شهر قرار گرفته‌است.

 سومار کم جمعیت‌ترین شهر ایران است.

 این شهر در 

مرز ایران و 

عراق واقع شده و فاصله آن با شهر 

مندلی عراق ۱۵ کیلومتر است و یکی از نزدیکترین مناطق ایران به 

بغداد می‌باشد. 

این منطقه دارای آب و هوایی ملایم در زمستان و تابستان‌هایی نسبتاً گرم می‌باشد. سطح آن نیز با 

تپه‌ماهور پوشیده شده‌است. 

کشاورزی و دامپروری رونق خاصی در این منطقه دارد و محصولات باغی آن مرکبات وانگور و خرما می‌باشد. وانواعی از محصولات 

جالیزی دراین منطقه رشد می‌کند.

نفت‌شهر نیز از توابع آن دارای منابع گازی و نفتی است که هم‌اکنون از آن‌ها استفاده می‌شود. 

در این منطقه رودخانه دائمی 

کنگیرجاری است. سومار در زمان 

جنگ ایران و عراق به تصرف نیروهای عراقی درآمد. از جمله عملیات‌های جنگی انجام‌شده در این منطقه 

عملیات مطلع‌الفجر بود.






گیلانغرب


گیلانغرب (به 

کردی: گیه‌ڵان) مرکز شهرستان گیلانغرب واقع در جنوب غرب 

استان کرمانشاه و شمال غرب 

استان ایلام است. 

مردم این شهر 

کرد و از طایفه‌های مختلف 

ایل کلهر هستند. زبان مردم این شهر کردی و از شاخهٔ 

کردی جنوبی است با گویش کلهری و با لهجهٔ مردم منطقهٔ گیلانغرب ادا می‌شود.


جمعیت این شهر طبق سرشماری سال 1395 حدود 24/000 هزار نفر بوده که در مقایسه با سال‌های قبل کاهش داشته‌است و دلیل آن مهاجرت بی‌رویه مردم شهرستان به دلیل بیکاری به سمت شهر کرمانشاه و تهران و شهرهای صنعتی است.


این شهر بر سر مسیر اصلی قصرشیرین-ایلام قرار دارد همچنین جمعیت آن ۲۲٬۳۳۱ نفر است که در این بین ۱۱٬۱۱۵ مرد و ۱۱٬۲۱۶ زن است و ۶٬۶۶۲ خانوار زندگی می‌کنند مردم این شهر بیشتر 

مسلمان و پیرو 

مذهب 

شیعه هستند. 

با وجود آنکه گیلانغرب در جنگ تحمیلی یکی از قلعه های نفوذناپذیر کشور بود ولی این شهر از نظر صنعتی یکی از فقیرترین شهرهای کشور است و تقریبا هیچ کارخانه صنعتی در این شهر وجود ندارد. 

بیشترین معادن 

قیر طبیعی ایران در گیلان غرب است که توسط چند نفر از سرمایه داران این شهر تملک شده است و غیر از سرمایه دار رانتی بقیه مردم از این نعمت خدادادی محروم هستند. 

گیلان غرب از قطب‌های مهم ادبی و جایگاه ادبیان نامدار در عرصه فعالیت‌های ادبی کُردی جنوبی در استان‌های کرمانشاه و ایلام است.




اسلام آباد غرب


اسلام‌آباد غرب یکی از شهرهای 

استان کرمانشاه است. به لحاظ جمعیت و وسعت دومین شهر استان کرمانشاه بعد از شهر

کرمانشاه است.

 این شهر تا قبل از انقلاب ۵۷ شاه آباد (شاباد) نام داشت. 

اسلام‌آباد غرب دومین شهر پرجمعیت استان کرمانشاه است. از کارخانه های این شهر کارخانه کاشی کاژه و کارخانه بزرگ آن کارخانه قند است که توسط رضا پالان تأسیس شده که با توجه به جمعیت آن زمان در نوع خود بی نظیر بوده این شهر به عنوان پایتخت جنگل‌های بلوطی ایران مشهور است.

 در شامگاه ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۶ زله‌ای به بزرگی ۷/۳ریشتری شهر سرپل ذهاب را لرزاند و خسارات زیادی به این شهر وارد کرد و بیش از ۳۰۰ کشته و زخمی به جای گذاشت.



















مینویسم . 

می نویسم از احساس 

از دوست 

از عشق 

ولی از تو نمیتوانم بنویسم .

چون قلم من شرم دارد از تعجیل روی کاغذ . 

آری قلم من هم شرم می کند .

قلم من آرام . با عشق . و با ظرافت حیای تو را می نویسد

می نویسد شرم میکنم وقتی حیای او را در گام برداشتن . در آرامش . در وقار  

میبینم



تو جلوه ی آیه قرآنی ( "تمشی علی استحیاء " )

تو زیباترین جلوه ی بهار بندگی در آسمان مه آلود شده ی عشقی

خواستن تو هم مرا خواستنی می کند . 

آن هنگام که سر از نماز عشق و احساس بر می داری و برای خالق خود و در تنهایی خودت هم حریم قائل می شوی

آن هنگام که در خیالم بر سر سفره ی گشایش درهای رحمت خداوند در زندگیم مینشینم می فهمم که چون تویی با من بودی و مرا بهشتی کردی .

چون تو مقدمه ی بهشتی برای من .

آن هنگام که الفبای احساس را با عشق در دفتر حجابت می نویسی و در صندوقچه ی دل می نهی .

نمی دانم میتوانم به دلم امید دهم که شاید سرنوشتم با یک فرشته ای از فرشته های زمینی گره بخورد .

آن هنگام که جملاتی دلت را آزرد .

و درد دلت در آن روزهای سخت را برای من بازگو کنی همان جا قلبم را جایگزین قلب شکسته ات می کنم .

آن روز که تو مال من شوی .

آن روز که بوی یک فرشته خانه ی دلم را عطراگین کند .

آن روز  

آن روز .

خدایا حتی لذت خیالش هم در دلم نمی گنجد .


در خواب رویاهای خود نیز دست تو را رها نخواهم کرد

تا با هم و در کنار هم و با عشق هم هردو از این دنیای فریب کوچ کنیم به سرزمین ابدی مان

منتظرت هستم 

و 


همیشه منتظرت می مانم   

احساس از همان ابتدا کودکی بازیگوش بود .


نیاز به تربیت داشت


کم کم بزرگ شد .


بزرگ و بزرگ تر .


دیگر شب ها بی تابی خود را نگه می داشت و اشک میریخت ولی بقیه را خواب زده نمی کرد .


یاد گرفت که باید برای ابراز وجود و خواستگاری از دختری که نامش عاطفه بود اول از پدر و مادر خود اجازه بگیرد .


پدر و مادر احساس ؟


آری


پدر و مادری که احساس را در دامان چشمان فروافتاده ی خود پروراندند . 


حال باید برای فرزند خود به خواستگاری عاطفه بروند  


عاطفه را از مدت ها قبل تر می شناسند .


 او را موقع دعا و مناجات های خود در دل می دیده اند .


او را در سنگرهای جهاد با نفس، بارها کنار خود دیده اند .


به هر دری زدند تا این بانو که نامش عاطفه است برای پسرشان که احساس است بماند  


خوشبختی همراهشان است و همراهشان باشد  


در یک روز گرم بهاری هوای دلم ابری است  


ابرهایی که با احساس بارور شده اند


دلم برای ماندن در مسیر احساس، از هر لحظه آماده تر است .


همچون صیدی که بی تاب شکار شدن باشد میخوام بگریزم از شکارچیان خوش رنگ


راهم آسان نیست ولی تو هستی


پس آسان است


درد زیاد است ولی دوا هست


پس آسان است .


دیو هست ولی فرشته بسیار است


پس آسان است


عشق یعنی نگاهی که هیچ وقت دیده نشد .

سنگ فرش های خیابان حکایت ها دارند

از خستگی ها

از امید

از عطش

از گرما و حرارت آفتاب عشق .

 عشقی که با تیزتر شدن تیغ آفتاب، بیشتر یخ می بست و شکل می گرفت

عشق یعنی در خیابان یک طرفه ی عیش پررونق فریب دنیا، دنده عقب رفتن

عشق یعنی توقف هنگام چراغ سبز چهاراه لذت ها  

عشق یعنی چادری که وصل به قلب شده .

 نمی توان

 باور کنید نمی توان




عشق یعنی  



عشق مسافت نمیشناسد  


عشق میانه ندارد


 عشق با تک تک سلول ها معنا می شود . 


عشق حرارت دارد حرارتی در قلب که به همه اعضا نیرو میدهد در خدمت معشوق 


وقتی حاضر باشی خار در چشمت برود ولی اخم چشم معشوق را با آزردنش نخواهی 


وقتی چادر شرم و حیای یک فرشته در هوای داغ گناه را باور نمیکنی . 


وقتی پایین بودن سر یک پسر سربلند، همیشه برایت تعجب است . 


من که میدانم


 من که میدانم همه وجودشان عشق است و احساس . 


من که میدانم اگر شیرینی بندگی را چشیدی دیگر نیازهایت محتاج تو می شوند نه تو به آنها


 ولی افسوس


 افسوس که کالای آنها قدیمی شده و کسی نمیخرد  


ولی آن ها می مانند  


می مانند بر راه 


می مانند بر عشق 


عاشق هیچگاه دلمرده نمی شود . 

عاشق هیچگاه از حرکت در مسیر عشق و معشوق خسته نمی شود  

خستگی راه عشق هم زیباست . 

گرمای چادر و آستین بلند هم زیباست . احساسی با طعم پیروزی در دل  

زیباترین زیبایی دنیا حیا و مقاومت جوان در برابر دنیایی است که زیباترین گرداب ها را تزیین کرده






 آسیب اخلاقی نگاه به نامحرم از دید اسلام امر ناپسندی است و گناه شمرده می شود، اما اگر آدمی چشم خود را از گناه و آلودگی بپوشاند و مسیر درست که همان تقوا می باشد را پیشه راه خود و زندگی اش قرار دهد و از نگاه به نامحرم خودداری ورزد برای او فواید و آثار شیرینی به جای می ماند که برخی از آنها :


- قلبی آرام و آسوده

اگر آدمی چشمان خود را از گناه و معصیت ببندد و تابع دستورات الهی شود روح و روان و قلب وی به آرامش می رسد و با همین آسایش و آرامش است که وی را به مسیری درست و به سوی پیشرفت و پله های ترقی رهنمون می سازد. امام علی(ع) می فرماید: کسی که چشم خود را بر گناه ببندد، غم و اندوهش کمتر شود و از هلاکت و نابودی ایمن گردد.


- ارتقا قدر و مرتبه انسانیت


آدمی از زندگی خود چیزی جز عزت و مرتبت نمی خواهد و همه به دنبال حفظ شخصیت و احترام خویشند، اما معمولا از بیراهه می روند که به آن نمی رسند و به ذلت و خواری می افتند در تعالیم اسلامی راه های مختلفی برای افزایش قدر و مرتبه انسان نشان داده شده است که یکی از آنها داشتن "چشم پاک" می باشد. امیرمومنان می فرماید: کسی که بر نفس سرکش خود حاکم باشد قدر و منزلتش بالا می رود.


- شیرینی ایمان و عبادت


کسی که می خواهد شیرینی ایمان و عبادت را با خود همیشه احساس کند و به عبادت و ذکر واقعی با معبود خویش بپردازد یکی از راه های آن کنترل نگاه است. امام صادق(ع) فرمود: هر کس به خاطر خدا و ترس از او، نگاه به نامحرم را ترک کند، خداوند، ایمانی به او عنایت می کند که شیرینی آن را در دلش احساس نماید.


- اخلاق خوش


کسب اخلاق خوش و پسندیده یکی از نتایج و ثمرات نگاه پاک» است فردی که چشم خود را بر حرام می بندد، خداوند به او اخلاق نیکو و خوش عنایت می کند و او را با صفات نیکو و پسندیده آراسته می کند. امیرمومنان می فرماید: کسی که از محرمات، چشم پوشی کند، صفاتش نیکو می شود.


- شادمانی و سربلندی در روز م


سعادتمند کسی است که در روز قیامت در حضور خداوند سرفراز و سربلند از اعمال درخشان و پربارش باشد. اگر کسی بخواهد به این ارزش گرانبها و والا دست یابد یکی از راه های آن چشم پاک است. رسول خدا(ص) فرمود: در روز قیامت، همه چشم ها گریان اند، غیر از سه دسته: چشمی که از ترس خشیت خدا گریان باشد، چشمی که از محارم خدا و حرام ها فروبسته شده باشد و چشمی که در راه خدا تا صبح بیداری کشیده است.


- یافتن چشم بصیرت

یکی از نعماتی که خدای متعال به بندگان صالح خود عنایت می کند چشم بصیرت است که به وسیله آن می‌تواند به حقایق اشیاء و پدیده ها و حوادث پی ببرد و واقعیت ها را چنان که هست دریابد. این نعمات با ذکر و یاد خدا و انجام واجبات و دوری از محرمات، تزکیه و سرکوب نفس حاصل می شود. بی تردید یکی از دستورات الهی کنترل چشم است که با تسلط و کنترل آن چشم بصیرت به دست می آید.



رسول گرامی اسلام فرمود: چشم پوشی کنید، عجایب عالم را ببینید. و باز آن حضرت فرمودند: هنگامی که خدا بخواهد در حق بنده ای خیری برساند، چشمان قلب او را می گشاید تا چیزهایی را که از او پنهان بوده مشاهده کند.




6 فایده دوری از نگاه به نامحرم؛ از قلب Øرام تا یافتن چØم بØیرت                          



















ن به عنوان نیمی از پیکره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاک‏دامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند.


 عفّت و حیای زن، که یکی از مهم‏ترین عوامل حفظ و بقای عفّت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الهی مورد تأکید قرار گرفته، بلکه عقول و افکار بشری نیز آن را مورد تأیید قرار داده ‏اند.

از نظر اسلام، اهمیت این موضوع به حدّی است که برخی روایات آن را تمام دین» می‏ دانند. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده که فرمودند:


  اَلْحَیاءُ هُوَ الدینُ کُلُّهُ »؛ حیا تمام دین است.


امام علی(علیه‌السلام) نیز در مورد عفّت و پاک‏دامنی می‏ فرماید:


   اَلعِفَّةُ رَأسُ کُلِّ خَیْر » : عفّت و پاک‏دامنی منشأ هر خیری است.


به همین منظور، در تمام ادیان و مذاهب آسمانی، قوانین گوناگونی برای حفظ و بقای عفّت و حیای عمومی وضع شده ‏اند، که حجاب» و پوشش زن از جمله آن‏هاست.


حجاب»، که به معنای پوشیدن تمام بدن و زیبایی‏ های ظاهری زن در برابر مردان بیگانه است، برای پیش‏گیری و مهار برخی گرایش‏ها و رفتارهای خودنمایانه و وسوسه ‏انگیز می ‏باشد. این در حالی است که ن به طور طبیعی دوست دارند در برابر جنس مخالف خودآرایی کنند و زیبایی نگی خود را به نمایش بگذارند.


حال این سؤال پیش می‏ آید که این قانون اسلامی تا چه اندازه با طبیعت زن سازگار است؟


 آیا تبرّج و جلوه ‏گری از نظر اسلام و علم به کلی مردود است، یا برای آن قانونی وجود دارد؟


 اگر در وجود زن غریزه ‏ای تحت عنوان تبرّج» وجود دارد، روش‏های رشد و پرورش این غریزه چیست و چه کارکردی در زن و حفظ سلامتی او می ‏تواند داشته باشد؟


چگونه می ‏توان غریزه تبرّج را با حیا، که یک ویژگی فطری در زن است، جمع کرد؟


 آیا حجاب و پوشش به معنای نادیده گرفتن این غریزه نیست؟


 آیا همان‏گونه که عده ‏ای از مخالفان حجاب می‏ گویند، این محدودیت، مانعی برای رشد عاطفی و روانی زن محسوب می ‏شود، یا به عکس، در جهت سلامت روانی اوست؟


اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا 


اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، یکی از محکم‏ترین سنگرهایی است که مسلمانان، به ویژه جوانان، را از فساد و فحشا حفظ می‏ کند و سدی آهنین در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام است. به همین دلیل، همان‏گونه که رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده ‏اند، بر همه ما تکلیف است در مقابل این تهاجم همه ‏جانبه هشیار باشیم و با آن مقابله کنیم.


ثانیا، ارتباطی که مسئله حجاب و عفت از یک سو و گرایش دایمی زن به تبرّج و جلوه ‏گری از سوی دیگر با سلامت روانی او دارد به موضوع اهمیّت بیشتری می ‏دهد؛ زیرا پر واضح است که به لحاظ نقش مهم و حساسی که زن در حیات جسمی و روانی انسان‏ها دارد، بحث و بررسی در مورد مؤلّفه‏ های سلامت روانی او لازم و ضروری به نظر می ‏رسد.


اما به دلیل آنکه دین اسلام به بهداشت و سلامت روانی افراد اهمیت زیادی داده است و حتی نتیجه نهایی عبادت و بندگی را رسیدن به نفس مطمئنه» می‏داند و فقط کسانی را که دارای قلب و روانی سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت می ‏داند، مطمئنا در تمام احکام و قوانین خود و از جمله، وم پوشش و حفظ عفّت فردی و عمومی، به نقش آن‏ها در روح و روان افراد توجه کرده و بهترین نسخه را برای سلامتی و سعادت جوامع بشری ارائه داده است.




Image result for €Ø²ÛŒØ¨Ø§ÛŒÛŒ حیا€€Ž






Related image



Related image


Related image




Image result for €Ø²ÛŒØ¨Ø§ÛŒÛŒ حیا€€Ž


Related image

روزگاری، عابد خداپرستی در دل کوه زندگی می کرد که نزدیک 70 سال از راز و نیازش با خدا می گذشت. آنقدر منزلتش پیش خدا زیاد بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر می کرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدین گونه سیر نمایند.


روزی خدا به فرشتگانش فرمود: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم. آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی طاقتش را طاق کرد و از کوه پایین آمد. خانه بت پرستی را یافت و از او نان خواست، بت پرست 3 قرص نان به او داد.


هنگام مراجعت، سگ مرد بت پرست به دنبال او راه افتاد و جلوی او را گرفت. مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره دنبال او راه افتاد، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.


مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت: حیوان چقدر بیوفا و بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو چشم نداری که من آنرا ببرم؟


سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا هستم یا تو؟ من سالهای سال سگ در خانه این مرد هستم، اگر به من غذا داد و اگر نداد پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش بیرون کرد نیز به پاس نانهایی که به من داده بود تنهایش نگذاشتم و پشت در خانه اش خوابیدم. اما تو که عمری خدایت هر شب غذا برایت فرستاد و هر چه خواستی به تو داد، با یک شب غذا نرسیدن، فراموشش کردی و به در خانه بت پرستی آمدی. عابد از سخن سگ گریان شد و توبه نمود.


Image result for €ØªØویر توبه€€Ž

بیماری پرولاکتینوما


پرولاکتینوما به تومورهای غیرسرطانی در غده هیپوفیز در مغز اشاره دارد که مقدار بیش از حدی پرولاکتین تولید می کنند.

تأثیرات عمده ی این اتفاق، کاهش عمده هورمون های جنسی مانند استروژن در ن و تستوسترون در مردان است.


حکایت شده است که مردی با زنی که در نهایت جمال و زیبایی بود ازدواج کرد. هر دو همدیگر را بسیار دوست می‌داشتند. آن دو ازدواج بسیار موفقی داشتند. پس از مدت زمانی شوهر برای مسائل مادی قصد سفر می‌کند، ولی قبل از مسافرت می‌بایست همسرش را به شخص امینی بسپارد، چون ماندن زن به تنهایی در خانه صلاح نیست، و این زن نیز در آنجا بیگانه و غریب بود، و هیچ کس از بستگانش در آنجا نبودند، ناچار، شوهر کسی بهتر از برادرش را پیدا نمی‌کند، و نزد برادرش رفته و در مورد همسرش به او توصیه می‌کند، ولی مسکین نمی‌دانست که رسول الله فرموده: الحمو الموت، یعنی برادر شوهر مرگ است.

چند روزی گذشت که آن برادر در طمع همسر برادرش افتاد و قصد مراوده با او نمود ولی آن زن از خدا ترسید، و تسلیم هوای برادر شوهرش نشد، برادر شوهرش نیز تهدید کرد اگر تسلیم او نشود آبرویش را خواهد ریخت، زن نیز با ایمان کامل رو به او کرد، و گفت: هر کاری می‌خواهی انجام بده، پروردگارم با من است.

هنگامی که مرد از سفر بازگشت، برادرش به او گفت: همسرت قصد خیانت به تو را داشته، ولی من به او اجابت نکردم.

آن مرد بدون سوال و پرسش همسرش را طلاق داد، و او را از خانه بیرون کرد. بدون اینکه سخن او را بشنود.

بالاخره آن زن بی گناه، بدون هیچ پناهگاهی از خانه خارج شد، و در مسیر راه از خانه ی عابدی گذشت، به آنجا رفت و داستان را برای او تعریف کرد، آن عابد، سخنان زن را تصدیق کرد، و به او پیشنهاد داد تا در خانه ی وی برای مراقبت از فرزند کوچکش، در مقابل حقوقی مشخص کار کند، آن زن نیز موافقت نمود.

در روزی از روزها آن عابد از خانه خارج شد، و زن در خانه تنها ماند، در آن هنگام غلام عابد، قصد سوء با آن زن نمود، ولی آن زن تسلیم او نشد و از پروردگارش ترسید، غلام تهدید کرد اگر او را اجابت نکند، کاری خواهد کرد که از این خانه رانده شود، ولی باز هم تسلیم وی نشد، آن غلام خبیث، طفل عابد را کشت و به عابد گفت: این زن، بچه‌ی تو را کشته است. عابد نیز بسیار خشمگین شد، ولی خشم خود را کنترل کرد و از وی در گذشت. حقوقش که دو دینار بود به او داد و او را از خانه بیرون کرد.

زن پاکدامن از خانه ی عابد خارج شد و راهی شهر شد. در مسیر راه مشاهده نمود که چند مرد یک مرد دیگر را ضرب و شتم می‌کنند، سوال کرد که چرا چنین می‌کنند؟ گفتند: این مرد بدهکار ماست؛ یا باید قرضش را ادا کند یا باید برده ی ما باشد. گفت: چقدر بدهکاری دارد؟ گفتند: دو دینار.

دو دینار خود را به آنها داد و آن مرد را آزاد نمود. آن مرد نیز تعجب کرد و از او پرسید: تو کیستی و چرا این کار را انجام دادی؟ زن نیز داستان روزگارش را برای او تعریف کرد.

آن مرد از زن در خواست کرد تا همراه او کار کند و سود را بین خودشان مساوی تقسیم کنند. زن نیز پذیرفت. پس به او گفت: بهتر است سوار کشتی شویم و این شهر را ترک کنیم.

وقتی به کشتی رسیدند به زن گفت: سوار شو و خودش نزد ملوان کشتی رفت و گفت: کنیزکی زیبا برای فروش آورده‌ام. ملوان نیز او را خرید و پول را به مرد داد.

کشتی حرکت نمود و زن مسکین، دنبال آن مرد می‌گشت. ولی متوجه شد ملوانان قصد معاشقه با او را دارند و گفتند تو کنیز ما هستی و باید اجابت کنی. اربابت تو را به ما فروخته است. در این هنگام بود که خداوند طوفانی را فرستاد و آن کشتی با همه ی کارکنانش غرق شدند؛ مگر آن زن پرهیزگار که بر روی تخته چوبی به ساحل رسید.

در آن هنگام پادشاه بر ساحل نشسته بود و ناگهان متوجه شد که طوفان شدیدی شروع به وزیدن می‌کند با وجودی که الان فصل وزش باد نبود. سپس بعد از دقایقی دید که زنی بر روی تخته چوبی به سوی ساحل در حرکت است.

به نگهبانش دستور داد تا آن زن را بگیرند و به قصر ببرند. طبیب را برای معالجه‌اش احضار کردند و از او مراقبت شد تا اینکه به هوش آمد. پادشاه پرسید: تو کیستی؟ چه اتفاقی افتاده است؟ و آن زن همه حکایت زندگی‌اش را برای او تعریف کرد؛ از خیانت برادر شوهرش، تا داستان عابد، و فروخته شدنش توسط مردی که به او احسان کرد، ولی در همه این موارد، او فقط صبر پیشه کرده است.

پادشاه از داستان زندگی او بسیار شگفت زده شد و با او ازدواج نمود و در همه امورات حکومتی با وی م می‌نمود. آن زن نزد پادشاه دارای مکانت و منزلت خاصی بود.

روزگار سپری شد تا اینکه پادشاه مریض شد و وفات نمود. بزرگان شهر دور هم جمع شدند تا کسی را جایگزین او نمایند. همه به اتفاق رسیدند که کسی بهتر از زن پادشاه لایق پادشاهی نیست. بدینوسیله این زن پرهیزگار پادشاه آن شهر شد.

آن زن دستور داد تا تخت پادشاهی را در مکان عمومی شهر برده و دستور دهند همه مردان آن شهر یک به یک از جلوی او بگذرند.

مراسم شروع شد در حالی که او بر تخت نشسته بود مردان یکی یکی از جلوی وی می‌گذشتند. شوهرش را دید که از جلویش گذشت. دستور داد تا او را از صف بیرون آورند. سپس برادر شوهرش رسید. دستور داد تا او را نیز بیرون آورند. سپس عابد را دید. او را نیز از صف بیرون کشاندند. سپس غلام عابد را دید. او را نیز بیرون کشاند. سپس آن مرد خبیث که او را آزاد نموده بود را دید. او را نیز از صف بیرون کشاندند.

سپس دستور داد تا همه ی این افراد را در روبروی او قرار دهند. آنگاه به طرف شوهرش رو کرد و گفت: برادرت تو را فریب داد و من خیانت نکردم. تو ازادی ولی برادرت، پس او را شلّاق میزنیم چون به من تهمت دروغ بسته است.

سپس به عابد گفت: غلامت تو را فریب داده؛ تو آزادی ولی غلامت کشته خواهد شد چون فرزندت را کشته است.

سپس به آن مرد خبیث گفت: اما تو. به زندان خواهی رفت تا نتیجۀ خیانت و فروختن زنی که تو را نجات داد ببینی.

و این نهایت داستان این زن با عفت بود. به راستی که خداوند هیچ وقت عمل بنده‌اش را ضایع نخواهد کرد، و خداوند می‌فرماید:

وَمَن یتَّقِ اللهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً ‏ وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛

هر کس از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا راه نجات از هر تنگنائی را برای او فراهم می‌سازد ‏و به او از جایی که تصوّرش نمی‌کند روزی می‌رساند. هر کس بر خداوند توکّل کند و کار و بار خود را بدو واگذارد، خدا او را بسنده است.»



جلوگیری از عرق کردن دست ها 



به مدت 1 هفته هر روز، دستانتان را در یک ظرف از دم کرده چای سیاه ( به طور کامل ) فرو برده و 30 دقیقه فرصت دهید و یا چای کیسه ای خیس را در دستان خود نگه دارید. 



.


برای دفع سنگ کلیه


عسل ( 30 گرم ) را با آب ترب سیاه ( 200 گرم ) یا آب شلغم و مقداری آبلیمو ترکیب و به صورت روزانه میل کنید.


این ترفند حتی از پرتودرمانی هم قوی تر عمل می کند.


.


مصرف ماست با اسفناج ممنوع


بدانید تشکیل اگزالت کلسیم، مولد تشکیل سنگ کلیه و مثانه است و برعکس باور عمومی که اسفناج را دوای کم خونی می دانند نه تنها کم خونی را برطرف نمی کند که آهن بدن را نیز دفع می کند.


.


رفع بوی بد دهان با پوست انار


برای رفع بوی بد دهان باید دو قاشق از پودر پوست انار را در یک لیوان آب مخلوط کنید و دو بار در روز با آن غرغره کنید.



با چای و شکلات 120 ساله شوید


یک مطالعه تازه نشان داده نوشیدن چای و مصرف شکلات، یا قهوه و شکلات می تواند عمر را طولانی کند.


البته برای این که واقعا عمرتان طولانی شود باید این خوراکی ها را با مکمل روی ( زینک ) مصرف کنید؛ به این ترتیب ترکیبی ایجاد می شود که روند پیر شدن را کند می کند.



استرس


اگه بتونید یک هفته رو بدون استرس بگذرونید این تأثیرات رو در زندگیتون میبینید :


- خواب بهتر


- سالم تر غذا خوردن


- سلامت روحی بیشتر


- فشار کمتر روی قلب


- خلاقیت و بازده بیشتر در کار



قلیان 


اگر قلیان می کشید برگه زردآلو بخورید تا از ریزش مو و چین و چروک ناشی از قلیان جلوگیری بشه و دیرتر دچار سرطان ریه بشید.


بنزن موجود در تنباکوهای اسانس دار مهم ترین عامل ابتلا به سرطان خون است.



آیا بیماری پرولاکتینوما را میشناسید؟



پرولاکتینوما به تومورهای غیرسرطانی در غده هیپوفیز در مغز اشاره دارد که مقدار بیش از حدی پرولاکتین تولید می کنند.


تأثیرات عمده ی این اتفاق، کاهش عمده هورمون های جنسی مانند استروژن در ن و تستوسترون در مردان است.



آیا میدانید سوپ پای مرغ 15 برابر سنجد، کلسیم دارد و راشیتیسم را درمان می کند.


اگر عصاره پای مرغ با کمی پیاز پخته شود کلسیم آن بیشتر جذب می شود.


( ران مرغ منبع آهن و سینه آن منبع پروتئین است )


.


آیا می دانید که به هیچ وجه پیازی را که در یخچال مانده را نباید مصرف کنید.


زیرا تمام میکروب های یخچال را به خود جذب کرده است و می تواند موجب عفونت چشم، روده و معده بشود.



قنداق کردن کودک


روانشناسان معتقدند قنداق کردن » به نوزاد این امکان را می دهد که احساس امنیت بیشتری کند، چون حسی همانند امنیتی که در درون رحم مادر داشته به او منتقل می شود.


هشدار : با این وجود، قنداق غیراصولی ممکن است به نوزاد آسیب رسانده و سبب رگ به رگ شدن و کشیدگی عضلات او شود.


.


نور گوشی همراه در شب باعث سرطان چشم می شود.


سرطان چشم از مضرات استفاده مداوم از گوشی همراه در شب است.


زمانی که فشار زیاد بر کره چشم خود احساس می کنید باید به پزشک مراجعه کنید.


آیا میدانستید استفاده از روروئک در اکثر کشورهای پیشرفته ممنوع شده و جرم است؟



علت آن ایجاد اختلال در روند تکامل حرکتی، تأثیرات مخرب روی ستون فقرات و حتی تأخیر در رشد هوشی کودک است.



آیا میدانستید چرا در مراسم عزا گلاب استفاده میشه اما در عروسی ها نه ؟


چون گلاب غم زداست .


گلاب، ترشح ئیدروفین و اندروفین را در مغز متعادل می کند، غم و اندوه را از بین می برد و احساس آرامش به فرد می دهد.



آیا می دانستید که .



صبحانه نخوردن خطر حمله قلبی را تا 27% افزایش می دهد، اگر عجله دارید حداقل 1 لیوان آبمیوه طبیعی رو به عنوان صبحانه بخورید.


.


آیا می دانستید که 


انار تنها میوه ای است که خاصیت 11 میوه را همزمان دارد.


یه انار بخوری انگار 11 تا میوه خوردی .



آیا میدانستید که 


عدس پلو میکروب های چسبنده دهان و دندان را از بین برده و ریشه دندان را تقویت می کند.


تأثیر قابل توجهی در درمان کم خونی » دارد و به تنهایی لاغرکننده است.



آیا می دانستید که 


حتی استشمام بوی نعناع » حافظه کوتاه و بلندمدت را تقویت و سطح تمرکز و هوشیاری را افزایش می دهد.


چای نعناع هم می چسبه .


.




آیا بیماری پرولاکتینوما را میشناسید؟



پرولاکتینوما به تومورهای غیرسرطانی در غده هیپوفیز در مغز اشاره دارد که مقدار بیش از حدی پرولاکتین تولید می کنند.


تأثیرات عمده ی این اتفاق، کاهش عمده هورمون های جنسی مانند استروژن در ن و تستوسترون در مردان است.



آیا میدانید سوپ پای مرغ 15 برابر سنجد، کلسیم دارد و راشیتیسم را درمان می کند.


اگر عصاره پای مرغ با کمی پیاز پخته شود کلسیم آن بیشتر جذب می شود.


( ران مرغ منبع آهن و سینه آن منبع پروتئین است )


.


آیا می دانید که به هیچ وجه پیازی را که در یخچال مانده را نباید مصرف کنید.


زیرا تمام میکروب های یخچال را به خود جذب کرده است و می تواند موجب عفونت چشم، روده و معده بشود.



قنداق کردن کودک


روانشناسان معتقدند قنداق کردن » به نوزاد این امکان را می دهد که احساس امنیت بیشتری کند، چون حسی همانند امنیتی که در درون رحم مادر داشته به او منتقل می شود.


هشدار : با این وجود، قنداق غیراصولی ممکن است به نوزاد آسیب رسانده و سبب رگ به رگ شدن و کشیدگی عضلات او شود.


.


نور گوشی همراه در شب باعث سرطان چشم می شود.


سرطان چشم از مضرات استفاده مداوم از گوشی همراه در شب است.


زمانی که فشار زیاد بر کره چشم خود احساس می کنید باید به پزشک مراجعه کنید.


.


آیا می دانستید که کرسی، یکی از دلایل سکته نکردن قدیمی ها بود.


به این دلیل که با گرم نگهداشتن پاها، جلوی ه شدن خون در پاها را می گرفت و از سکته صبحگاهی جلوگیری می کرد.


در زمستان پاهایتان را گرم نگهدارید.


زمان صحیح آب خوردن


بعد بیداری :     فعال کردن ارگان های داخلی



30 دقیقه قبل غذا :    هضم راحت غذا



قبل حمام :    کاهش فشار خون



قبل خواب :        جلوگیری از سکته مغزی و حمله قلبی


.


این افراد حتما صبح ها آب ولرم بنوشند :


- افرادی که کمردرد دارند.


- افرادی که زود عصبانی می شوند.


- افرادی که بیماری های عفونی می شوند.


- افرادی که استرس بیش از حد دارند.


.


باید بدانید به همان اندازه که کم آب خوردن خطرناک است، زیاده روی در نوشیدن آب هم سلامتی را به خطر می اندازد.


.


هرگز آبی را که شب کنار خود می گذارید نخورید.


بدن در طول خواب به دلیل این که در حال سم زدایی و تجدید سلول های مرده است دی اکسید کربن بیشتری آزاد می کند و آب کنار شما تمام آن را جذب می کند.


Image result for €Ø®ÙˆØ اخلاقی در خانه€€Ž



Image result for €Ø®ÙˆØ اخلاقی در خانه€€Ž





Image result for €Ø®ÙˆØ اخلاقی در خانه€€Ž



Related image






ما مِن شَیءٍ أثقَل فی میزان العبدِ یَوم القیامة مِن حُسنِ الخُلُقِ"


"در روز قیامت چیزی سنگین تر از خوش اخلاقی در ترازوی اعمال بنده نیست."






رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: بدترین مردم، فرد سختگیر بر خانواده است. شخصی پرسید: مراد از سختگیری بر خانواده چیست؟ فرمود:‌ هرگاه مرد وارد خانه شد همسرش بترسد و فرزندش بهراسد و بگریزد و هرگاه از خانه بیرون رفت همسرش شاد شود. 


از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) روایت است که: مردی به خدمت حضرت پیغمبر آمد و عرض کرد که: یا رسول الله مرا وصیتی کن. حضرت او را به چند چیز توصیه فرمودند و از جمله آنها این بود که: با برادر مۆمن با گشاده رویی ملاقات کن.» امام صادق(علیه السلام) فرمودند که: نیکی و خوش خلقی، ولایات را آباد می گرداند و عمرها را زیاد می کند.» و فرمودند که: به درستی که خدای تعالی بنده را برای حسن خلق ثواب کسی می دهد که صبح و شام مشغول جهاد در راه خدا باشد»




از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده که نزدیکترین شما به جایگاه من در قیامت، نیکوترین شما از جهت اخلاق و سودمندترین شما نسبت به خانواده خویش است.




Image result for €Ù‚Øه در مورد Ø®ÙˆØ Ø§Ø®Ù„Ø§Ù‚ÛŒ€€Ž



شبی دختر مسلمان از نیویورک امریکا از دانشگاه به سمت خانه می رفت که پس از مدتی متوجه شد مردی با ژاکت کلاه دار که سعی در پنهان نمودن چهره اش داشت او را تعقیب می کند.


دختر بسیار وحشت زده شروع کرد به خواندن آیت الکرسی و توکل کرد به خدای سبحان و تعالی.


الحمدالله بخیر گذشت و دختر به سلامتی خانه رسید.


ولی فردای آن شب در اخبار شنید که دیشب دختری در همان محل و همان ساعت به قتل رسیده و جسد دختر را در میان دو ساختمان پیدا کردند.


پلیس از مردم خواست که اگر کسی شاهد بوده و یا چیزی دیده به اداره پلیس برود تا قاتل را شناسایی کند دختر به اداره پلیس رفته و ماجرا را به پلیس گفته و از بین مردهایی که صف کشیده بودند از پشت هشت آینه دو طرفه قاتل را شناسایی کرد.


پلیس از قاتل می پرسد که در آن شب یک دختر با حجاب را تعقیب میکردی چرا به او حمله نکردی؟


قاتل گفت من ترسیدم چون دو مرد هیکل دار با او راه میرفتند.



Image result for €Ø¯Ø®ØªØ± Ùاکدامن€€Ž




پیامبر اکرم(ص) مى‌فرمایند:


در اُمتهاى گذشته سه نفر به غارى پناه بردند. ناگاه قطعه سنگى بزرگ بیامد و جلوى غار را گرفت، گفتند: هیچ راه نجاتى نداریم، مگر این که هر کدام به خاطر اعمال صالحى که انجام داده ایم، از خدا بخواهیم تا قطعه سنگ را کنار ببرد.


یکى از آنها دست به دعا برداشت و گفت: خدایا تو مى دانى که من به دختر عموى خود خیلى علاقه داشتم و از او تقاضا کردم تا خودش را در اختیار من بگذارد. او امتناع کرد، تا این که در سالى از سال ها به خاطر فقر شدید پیش من آمد و من به او نه دینار دادم، مشروط به این که خواسته مرا اجابت کند، وقتى که مى خواستم به او نزدیک شوم، گفت:


 اى بنده خدا تقوا پیشه کن! کلام او به گونه اى بود که در من اثر کرد و من از او صرف نظر کردم، در حالى که از همه بیشتر او را دوست داشتم و همه دینارها را به او بخشیدم، خدایا اگر این کار را براى تو انجام داده ام فرجى براى ما حاصل کن!


 در این هنگام سنگ عقب رفت.


بهترین Ø§Ø­Ø§Ø¯ÛŒØ Ø¯Ø±Ø¨Ø§Ø±Ù‡ فØیلت ماه مبارک رمØان




# ماه رمضان تا رمضان دیگر کفاره ی گناهانی به شمار می رود که در بین آن دو انجام می پذیرد و  همچنین بهشت از این سال تا سال بعدی برای روزه داران عزیز ماه رمضان مزیّن می شود.



 # با روزه گرفتن سلامت خودتان را تضمین کنید.




# در ماه مبارک رمضان، حسنات دو برابر می شود و (و ثواب آن دو برابر ) حساب می گردد.



# یک مومن حقیقی را می توان از سه نشانه ادای نماز، پرداخت زکات و انجام روزه شناخت.



# هر فردی که در راه خدا حتی یک روز را به روزه داری بگذراند، خداوند به مدت هفتاد پاییز صورت او را از آتش جهنم دور نگه خواهد ساخت.



# اگر فردی یک روز گرم روزه بگیرد و تشنه بماند، پروردگار عالم هزار فرشته بر او می گمارد که صورتش را مسح بکشند و به او مژده بدهند، زمان افطار خدا او را می آمرزد.



# رسول خدا می فرمایند: بدبخت به شخصی گفته می شود که در ماه مهمانی خدا از مغفرت او محروم بماند.



#  با آب افطار کنید تا گناهانتان از دل شسته شود.



# بهشت، مشتاق چهار شخص است:

  1. خوراک دهنده به گرسنه
  2. نگه دارنده ی زبان
  3. تلاوت کننده قرآن
  4. روزه داران ماه رمضان

  




بهترین Ø§Ø­Ø§Ø¯ÛŒØ Ø¯Ø±Ø¨Ø§Ø±Ù‡ فØیلت ماه مبارک رمØان





سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخاله‌ی رجبعلی را میگویم. عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخاله‌‌ی جوان یک لاقبائی که کارگر ساده‌ی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود.


رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینه‌چاکش هم نبود. دخترخاله‌ی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتاً به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد!


آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانه‌ی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: کیه؟» و گفت: منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: بیا داخل رجبعلی، خاله‌ات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخاله‌اش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دخترخاله هم


با خودش گفت: رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن».و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانه‌ی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است !!


آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشم‌پوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشم‌پوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را.


چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل - پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تاکید میفرمودند بر این نکته که:


راه واقعی عرفان "ترک گناه" است



Image result for €ØªÙ…ام Øهر هم زلیخا Øدند تو یوسف با؀€Ž




Related image



خدیجه آن قدر ارزش الهی داشت که برای او مانند مریم مائده های آسمانی نازل می شد.

رسول خدا(ص) می فرمایند:

خداوند از میان ن، چهار زن را برتری داده است؛ آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه


از عایشه، زوجه پیامبر(ص) نقل شده است که گفت: " احترام هیچ یک از ن به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید. رسول الله(ص) پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدّی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است ". 

عایشه سپس نقل می کند: روزی به پیغمبر(ص) گفتم: خدیجه پیرزنی بیش نبوده و خداوند بهتر از او را به تو عطا کرده است. پیغمبر(ص) سخت برآشفت به طوری که رگ پیشانی اش برآمد. سپس فرمود: به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود. روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد. روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد، روزی که همه از من روی می گردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد. خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود. عایشه می گوید: با خود گفتم دیگر از خدیجه به بدی نام نخواهم برد.

عایشه می گوید: من در مورد ن پیامبر از هیچ کدام به اندازه خدیجه حساس نبودم زیرا پیامبر مرتب از او تعریف می کرد و من هرگز او را ندیده بودم

در شجره ی طوبی آمده است: خدیجه علیها السلام، زیباترین زنها از نظر جمال، کاملترین از نظر عقل، تمام ترین از نظر رأی و تصمیم گیری و زیادترین از نظر عفت، دین، حیا، مروت و مال بود.

پیامبر(ص) فرمود: اسلام با شمشیر علی(ع) و مال خدیجه(س) برپا و استوار شد و استقامت یافت.››

اگر خدیجه نبود کدام زن شایستگی آن را داشت که مادر حضرت فاطمه علیها السلام باشد و اگر فاطمه نبود چه کسی شایستگی فرزندی خدیجه را داشت و اگر پیامبر(ص) نبود خدیجه و فاطمه چگونه می توانستند به مقام سروری ن عالم نایل آیند.


Related image



گرخواهی نØوی رسوا همرنگ ØماØت Ø¨Ø§Ø Ù‡Ù…Ø±Ù†Ú¯ با ØماØت بودن از دلایل بی Ø­Øابی!



یکی از دلایل بسیار مهم بی‌حجابی، تأثیرپذیری از محیط و اجتماع است. مثال بارز این نوع از بی‌حجابی را در دانشگاه‌ها می‌توان دید. چراکه دختران دانشجو یا در اثر جو زدگی و یا برای فرار از تمسخر دانشجویان پسر و دانشجویان دختر بی‌حجاب، چادر و حجابشان را کنار می‌گذارند.


این‌گونه از افراد در توجیه کنار گذاشتن حجاب، ضرب‌المثل غلط گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش!» را بیان می‌کنند. درحالی‌که اگر همه افراد جامعه مسیر اشتباهی را طی کنند، نه عقل و نه دین اجازه همرنگ شدن با آن‌ها را نمی‌دهد.


درست این است که بگویی گر خواهی نشوی رسوا همرنگ حقیقت باش


حالا این حقیقت گاهی همرنگ با جماعت است و گاهی هم همرنگ با جماعت نیست و انسان باید با رجوع به عقل و دین، حقیقت را یافته و از آن پیروی کند.

آیات زیادی در قرآن وجود دارد که بیان می‌کند اکثر مردم از عقل، آگاهی، ایمان، صداقت و… بی‌بهره‌اند.


وَإِن تُطِع أَکثَرَ مَن فِی الأَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَّهِ؛

 اگر از اکثر مردم پیروی کنی، تو را از راه خدا گمراه می‎کنند‌.




همرنگ ØماØت Øدن به چه Øیمتی؟ همرنگ با ØماØت بودن از دلایل بی Ø­Øابی!



افراد بسیار زیادی وجود دارند که با وجود فساد جامعه و بی‌حجاب بودن افراد، حجاب و عفت خود را هم حفظ می‌کنند و مسیری را غیر از مسیر اکثریت طی می‌کنند و حتی بسیاری از افراد جامعه را با خود همراه می‌کنند با این‌ وجود اگر فردی توانایی تأثیر بر جامعه‌ای را ندارد و در برابر تأثیر آن جامعه هم منفعل است و نمی‌تواند مقابله کند، بهتر است که از آن جامعه خارج شود.


خداوند متعال خطاب به مؤمنینی که در بلاد کفر به خاطر فشار کفار نمی‌توانستند ایمانشان را حفظ کنند، می‌فرمایند:



یا عِبَادِی الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَهٌ فَإِیای فَاعْبُدُونِ؛ 

ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! زمین من وسیع است، پس (با انتخاب سرزمینی مناسب و شایسته که ارزش‌ها در آن حفظ شود) تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهای دشمنان تسلیم نشوید).




مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان (عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید. شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد.

معروف است هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.

این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و… صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود) تا اینکه روزی، به او الهام شد:

الان حضرت بقیه الله (عج) در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.

اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:

به امام (عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد و قفلی را نشان داد و گفت:

آیا ممکن است برای رضای خدا ، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم.زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.

پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.

تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو می کنیم.



امیر مؤمنان علی (ع) :

هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید». (بحارالانوارج72، ص33.)


و چه عزتی بالاتر از ملاقات با قطب عالم حضرت امام زمان عج!!؟؟





یک شب مردی در خواب دید که با خدا روی شنهای ساحل قدم میزند و از آنجا تمامی مراحل زندگیش را می بیند.

ناگهان متوجه شد که در مواقع شادی و خوشحالی خود، همواره دو رد پا روی ساحل است. جای پای خودش و جای پای خدا.

 اما در مواقع سختی و ناامیدی فقط یک رد پا بر روی شنها وجود دارد.

آن مرد با گلایه از خدا پرسید: چرا؟ در مواقع شادمانی من با من بودی اما در موقع ناامیدی و رنج مرا تنها گذاشتی؟ 

خداوند پاسخ داد : "من هیچگاه تو را تنها نگذاشتم."

در موقع رنج و ناامیدی تو، من تو را به دوش گرفته بودم و با خود می بردم. این جای پای من است؛ 

تو آ ن موقع روی شانه های من بودی


god


نیوتون در آزمایشگاه خودش مدلی از منظومه ی شمسی ساخته بود. دوستش که فردی ملحد بود و خدا را قبول نداشت، وارد شد. گفت: چه کسی این مدل را ساخته؟

نیوتون گفت : کسی آن را نساخته خود به خود بوجود آمده. دوستش گفت: چطور ممکن است؟

نیوتون گفت: پس تو چطور با مشاهده دقیق نظم این عالم، آن را بدون خالق می پنداری ولی یک مدل را صاحب خالق می دانی.


خدا

توسل چیست؟ آیا در قرآن و سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع) و صحابه و مسلمانان، دلیلی بر جواز و مشروعیت آن وجود دارد؟

توسل جستن به غیر خدای سبحان و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی که در زمان های مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست.
 بلکه مقصود آن است که خداوند حاجات و خواسته های مردم را به برکت وجود آنان برآورده می سازد. در حقیقت آنان به وسیله اولیا، به خود خداوند متوسل می شوند و خدا را می خوانند تا خواسته های آنان را برآورده سازد، و اولیای خدا را می خوانند تا اجابت خواسته های آنان را از خدا بخواهند. این معنی در قرآن مجید از مؤمنین خواسته شده است: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ". یعنی: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‏‌اى براى تقرب به او بجوئید.»

به طور اجمال، توسّل به اولیای خداوند امری است که عقل و شرع آن را می پسندد، و سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) و همه مسلمانان، از گذشته تا کنون، بر جواز توسل به اولیای الهی استوار بوده است. و پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) مردم را به توسل جستن به قرآن و اولیای خدا تشویق می کرده اند.



Related image





یکی از ضروریات دین اسلام و از ارکان توحید که همه پیروان پیامبر اکرم (ص) بر آن اتفاق نظر دارند، آن است که تدبیر نظام عالم، صرفاً در دست خداوند است و مسایلی از قبیل: آفریدن، روزی دادن، زنده کردن، میراندن، قرار دادن شب و روز، تاریکی و نور، نازل کردن باران و . صرفاً توسط خداوند انجام می شود و قرآن کریم در آیات متعددی بر این معنا تأکید ورزیده است و همه انواع شرک (در الوهیت ، ربوبیت، عبودیت و) را به شدت رد می کند.

 

اما باید توجه داشت که توسل جستن به غیر خدای سبحان و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی که در زمان های مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده


به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست.


بلکه به این معنا است که آنان از مقرّبان درگاه الهی بوده و در پیشگاه خداوند دارای موقعیت و احترام ویژه ای هستند و به همین جهت سبب و وسیله جریان فیض خداوند می باشند.

 

برای روشن شدن بحث لازم است واژه توسل از لغت و اصطلاح بررسی شود.

 

توسل از نظر لغت عبارت است از هر چیزی که انسان برای دست یابی به هدف خویش، با میل و رغیت به آن متوسل شود.


برخی گفته اند: توسّل عبارت است از شفاعت کردن در روز قیامت.

 

و در اصطلاح دینی مسلمانان عبارت است از واسطه قرار دادن پیامبران، امامان، و صالحان به پیشگاه خداوند، برای رسیدن به مقام قرب الهی.

 

اعتقاد به توسل مسئله ای است که از قرآن کریم و سنت شریف نبوی نشأت گرفته است.

 

قرآن کریم می فرماید:


اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله ‏اى براى تقرب به او بجوئید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید».

 

موجود ارزشمندی که به او متوسل می شویم، گاهی اعمال صالح است که ما را به پروردگار جهان نزدیک می سازد و گاه یک انسان برومند است که در پیشگاه خداوند از جایگاه و احترام ویژه ای برخوردار است.

 

نیز توسل گاه به افرادی است که زنده اند، و گاه به افرادی است که چشم از این جهان فرو بسته اند که به بعضی از نمونه های آن، که در قرآن و روایات ذکر شده است اشاره می کنیم:

 

1. توسل برادران یوسف به پدرشان یعقوب:


گفتند: ای پدر، برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطاکار بودیم»


گفت: بزودی از پروردگارم برای شما آمرزش می خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.»

 

چنان که می بینید یعقوب خواسته ی فرزندانش را رد نکرد و به آنها نگفت چرا خودتان مستقبماً به سراغ خداوند نمی روید و به من متوسّل می شوید، بلکه توسل شان را تأئید کرد و به آنان وعده داد که برایشان از خداوند طلب بخشش کند.

 

2. توسل به پیامبر (ص):


 و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.»


این آیه نشان می دهد که باید برای طلب بخشش از خداوند، واسطه آبرومند پیدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجت های انسان را برآورده سازد.

 

3. عثمان بن حنیف می گوید:


 مرد نابینایی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) فرمود: اگر صبر کنی، برای تو بهتر است و اگر می خواهی تا از خدا بخواهم تو را شفا دهد. آن مرد گفت: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) به او دستور دادند وضو بگیرد و خدا را با این دعا بخواند:


  اللهُمّ إنّی أسألُکَ وَ أتَوَجَّهُ الَیکَ بِنَبیِّکَ مُحَمَّد، نَبیِّ الرَّحمَة، یا مُحَمَّد انّنی تَوجَّهتُ بِک إلی رَبّی فی حاجَتی لِیَقضیها الی، اللهُمّ شفعه »

 پروردگارا از تو می خواهم، و به سوی تو توجه می کنم به واسطه پیامبرت محمد، پیامبر رحمت، ای محمد، من به واسطه تو به درگاه پروردگارم روی می آورم تا حاجتم را برایم برآورده سازد.

 

حدیث صحیح فوق بر مشروع بودن توسل تأکید می کند، چرا که رسول خدا (ص) نه تنها این شخص را از توسل منع نمی کند، که شیوه صحیح توسل را نیز به وی می آموزد که چگونه با وسیله قرار دادن پیامبر (ص) بین خود و خدا، از پروردگار جهان درخواست نماید تا او را شفا دهد. و این معنا، همان توسل به اولیای الهی است.

 

4. انس بن مالک می گوید:


 مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا حیوانات ما از بی آبی تلف شدند! از خدا بخواهید (باران نازل کند) پیامبر (ص) دعا کردند و یک هفته تمام باران آمد، تا آنکه مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا خانه ها خراب شد، و راهها قطع گردید و . پیامبر (ص) فرمود: پروردگارا (باران رحمتت را) بر کوهها و تپه ها و درون دره ها و رود خانه ها، و نقاطی که درخت می روید نازل کن»، پس از آن، باران در شهر مدینه قطع شد، ولی در اطراف همچنان می بارید.

 

5. نقل است که آدم (ع) چون دچار لغزش شد گفت:


 ای پروردگارم از تو می خواهم به حق محمد (ص) مرا ببخشی». خداوند فرمود: ای آدم، چگونه محمد (ص) را شناختی با آنکه هنوز او را نیافریده ام»؟

 

آدم پاسخ داد: هنگامی که مرا آفریدی به عرش نگاه کردم، دیدم در آن نوشته است:


 لا إله الاّ الله، محّمد رسول الله 


چون دیدم نام او نزدیک به نام تو است، دانستم که او محبوب ترین آفریدگان است نزد تو، خداوند فرمود: چون به حق محمد (ص) از من خواستی، تو را می بخشم.

 

6. در نقل دیگری از روایت فوق که سیوطی آن را از طریق ابن عباس از رسول خدا (ص) نقل کرده است:


 ابن عباس می گوید: از رسول خدا (ص) درباره کلماتی که آدم (ع) از پروردگارش دریافت نمود و باعث بخشودگی او شد سؤال کردم، حضرت فرمود: آدم از پروردگار خواست تا به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، توبه او را بپذیرد، خداوند نیز توبه او را پذیرفت.

 

7. در حدیث دیگری که ابوهریره آن را از رسول خدا (ص) نقل کرده آمده است:


 . ای آدم! اینان (اهل بیت (ع)) برگزیدگان من هستند . هر گاه حاجتی داشتند آنان را واسطه قرار بده و به آنها متوسل شو. پیامبر (ص) فرمود: ما (اهل بیت) کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شود، نجات خواهد یافت و هر کس سرپیچی کند، هلاک خواهد شد، پس هر کس حاجت و نیازی به خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد.

 

8. ابن عباس می گوید:


 عمر بن خطاب به وسیله عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) طلب باران نمود و گفت: پروردگارا ما به وسیله عموی پیامبرمان از تو طلب باران می کنیم و به وسیله موهای سفید او طلب شفاعت می کنیم، پس باران نازل شد و سیراب شدند.

در نقل دیگری از حدیث فوق آمده است که وقتی عباس طلب باران کرد و باران نازل شد، عمر رو به مردم کرد و گفت: به خدا سوگند عباس وسیله ما است به سوی خدا، و مقامی نزد خدا دارد.

 

قسطلانی می گوید: وقتی عمر به وسیله عباس طلب باران کرد، گفت: ای مردم، پیامبر خدا (ص) به عباس به دیده پدر نگاه می کرد، از او پیروی کنید و او را وسیله خود به سوی خدا قرار دهید.


این عمل، اندیشه کسانی که توسل را مطلقاً و یا توسل به غیر پیامبر(ص) تحریم کرده اند، باطل می کند و صراحت دارد که یکی از مصادیق وسیله»، توسل به افراد محترم و صاحب منزلتی است که مایه قرب به خداوند می باشند.

 و سخن عمر که گفته است: هذا و الله الوسیله إلی الله و المکان منه» در دلالت بر شایستگی توسل و تقرب، از صراحت کافی برخوردار است.

 

ابن حجر عسقلانی می نویسد:


عباس عموی پیامبر (ص) در دعای خود گفت: مردم به من رو آوردند به خاطر رابطه خویشاوندی که با پیامبر (ص) تو دارم.

 البته جای هیچ گونه تردیدی نیست که هدف، توسل به مقام و موقعیت عباس بوده است. 


بدین سان می توان به طور قطع و یقین گفت که مسلمانان صدر اسلام برای برآورده شدن حاجت های خود به اشخاص پاکدامن و صالح متوسل می شده اند.

 

توسل در سیره مسلمانان:

 

همچنین از احادیث استفاده می شود که این سیره مسلمانان پس از درگذشت ایشان نیز جریان داشته است که نمونه هایی از آن چنین است:

 

1. بیهقی نقل کرده است:


مردی نزد قبر پیامبر (ص) آمد و گفت: ای محمد(ص)، برای امتت طلب باران کن، چیزی نگذشت که باران نازل شد و مردم سیراب شدند.

 

2. وقتی منصور، حاکم عباسی، نحوه زیارت پیامبر (ص) را از مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی پرسید و به او گفت:


آیا رو به قبله کنم و دعا نمایم یا رو به پیامبر اکرم (ص) ؟ مالک در پاسخ گفت: چرا چهره از وی بر می تابی؟ او در روز رستاخیر وسیله تو و وسیله پدر تو حضرت آدم (ع) است. به سوی او رو کن و او را شفیع خود قرار ده، خدا شفاعت او را می پذیرد.

 خدا می فرماید: ولو انهم إذ ظلموا.» و اگر آنان وقتی به نفس خویش ستم کرده بودند، نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا توبه پذیر مهربان می باشد.

 

3. از محمد بن ادریس شافعی، پیشوای مذهب شافعی نیز اشعاری بر جای مانده که نشان می دهد وی عمیقاً معتقد به توسل بوده است، به ویژه توسل به اهل بیت رسول گرامی اسلام(ص).

 

به رسول خدا(ص) خبر رسید که جوانی از مسلمین در حال جان کندن است. حضرت بی درنگ کنار بستر او آمد و او را تلقین نمود و فرمود: بگو: لا اله الا الله.


زبان او گرفت و نتوانست این جمله را بگوید و این موضوع چند بار تکرار شد.


پیامبر(ص) به حاضران فرمود:

 آیا این جوان، مادر دارد؟


یکی از بانوان که در آنجا بود کفت: آری من مادرش هستم. پیامبر(ص) فرمود:

 آیا تو از پسرت ناراضی هستی؟


مادر کفت: آری حدود شش سال است با او سخن نگفته ام. پیامبر(ص) به او فرمود:

آیا اکنون از پسرت راضی می شوی؟ مادر گفت: 

خداوند به رضای تو ای رسول خدا از او راضی گردد.


آنگاه رسول خدا(ص) به جوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان با کمال صراحت این جمله را گفت: پیامبر(ص) فرمود: چه می بینی؟
جوان گفت: مرد سیاه چهره زشت رویی را می نگرم که لباس چرکین بر تن دارد و بوی متعفن از او به مشام می رسد. بالای سر من آمد تا محل عبور نفسم را در حلقم بگیرد و مرا خفه کند.
پیامبر(ص) فرمود بگو: 


یا مَن یَقبَلُ الیَسیر و یَعفو عَنِ الکَثیر، اقبَل مِنّی الیَسیر وَاعفُ عَنِی الکَثیر انَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیم.»

ای خداوندی که عمل اندک را می پذیری و از گناه بسیار می گذری، از من عمل نیک اندک را بپذیر و گناه بسیارم راببخش، همانا تو آمرزنده مهربان هستی».


جوان این دعا را خواند، پیامبر(ص) فرمود: ببین چه می بینی؟
جوان گفت: می بینم آن شخص بد و سیاه چهره، رفت و مردی زیبا و خوش سیما و خوش بو و خوش لباس، به بالین من آمده است.

پیامبر(ص) فرمود: این دعا (یا مَن یَقبَلُ الیَسیر.) را تکرار کن، جوان آن را تکرار کرد، آنگاه پیامبر(ص) فرمود: چه می بینی؟ جوان گفت:

می بینم آن شخص بدبو و سیاه چهره رفت و مردی زیبا و خوش سیما و خوش بو و خوش لباس، به بالین من آمده است. 
پیامبر (ص) فرمود: این دعا (یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ.) را تکرار کن، جوان آن را تکرار کرد، آنگاه پیامبر (ص) فرمود: چه می بینی؟ جوان گفت: آن جوان خوش سیما را می نگرم که از من پرستاری می کند.


 این را گفت و از دنیا رفت.




Image result for €ØªÙˆØ¨Ù‡€€Ž



 کفر یکی از مهم‌ترین عوامل غضب الهی است.


دومین عاملی که سبب خشم الهی می‌شود، دروغ بستن به خدا و دروغ شمردن آیات الهی است.


دروغ بستن به خدا یعنی انکار توحید


دروغ شمردن آیات الهی انکار نبوت است. 


شرک، ظلم است. 


عدل از نظر لغت یعنی هر چیزی را در جای خود نهادن، ظلم هم یعنی چیزی را جای خود قرار ندادن. 

لقمان هم به پسرش موعظه می کرد که شرک ظلم بزرگی است.


آن قدر شرک در زندگی خطرناک است که قابل آمرزش نیست، سایر گناهان را ممکن است خداوند حتی بدون توبه هم بپذیرد. اگر کسی از گناهان کبیره اجتناب کند گناهان صغیره اش را خدا می آمرزد ولی مشرک را خدا نمی آمرزد، مگر اینکه توبه کند.


توحید محبوب‌ترین چیز نزد خداست و شرک خطرناک‌ترین گناه نزد خداست.


امیرالمؤمنین در نهج البلاغه خطبه ۱۷۶ می فرماید: 

سه قسم ظلم داریم، یک ظلمی است که خدا نمی آمرزد، یک ظلمی است که خدا از او رها نمی کند و ظلمی که خدا طلب نمی کند. ظلمی که خدا نمی آمرزد شرک است.


وی گفت: دو گونه شرک داریم؛ شرک جلی، شرک خفی.

 شرک جلی آن است که در ظاهر آشکار است.

شرک خفی هم آن است که اگر کسی از انسان جباری اطاعت کرد مثل اوست و این شرک است، بسیاری از کسانی که ایمان آورده اند هم مشرک هستند.

کسی که از شیاطین انس و جن اطاعت می کند مشرک است.

جامعه ای که پذیرای حکومت طاغوت است عملاً مشرک هستند.


اگر کسی به جای اطاعت از حق از حزب ی اطاعت کرد، شرک خفیه است.


شرک خطرناک ترین چیز برای جامعه اسلامی است. از نمونه این شرک این است که بگوییم اول خدا، دوم شما به دادم رسیدید. نه تنها اول خدا، دوم هم خدا. باید گفت خدا او را رساند. خدا واسطه ساز و واسطه سوز است. اگر به چشم واسطه ی خدا دیدیم شرک نیست.


این که خدا گناهان کوچک را می آمرزد در مورد گناهانی است که حق کسی را ضایع نکرده است، اگر کسی به دیگری ظلم کرد تا زمانی که صاحب حق را راضی نکرده است، خداوند او را نمی بخشد.



Image result for €Ú¯Ù†Ø§Ù‡ Øرک€€Ž



بهترین Ø§Ø­Ø§Ø¯ÛŒØ Ø¯Ø±Ø¨Ø§Ø±Ù‡ فØیلت ماه مبارک رمØان




# ماه رمضان تا رمضان دیگر کفاره ی گناهانی به شمار می رود که در بین آن دو انجام می پذیرد و  همچنین بهشت از این سال تا سال بعدی برای روزه داران عزیز ماه رمضان مزیّن می شود.



 # با روزه گرفتن سلامت خودتان را تضمین کنید.




# در ماه مبارک رمضان، حسنات دو برابر می شود و (و ثواب آن دو برابر ) حساب می گردد.



# یک مومن حقیقی را می توان از سه نشانه ادای نماز، پرداخت زکات و انجام روزه شناخت.



# هر فردی که در راه خدا حتی یک روز را به روزه داری بگذراند، خداوند به مدت هفتاد پاییز صورت او را از آتش جهنم دور نگه خواهد ساخت.



# اگر فردی یک روز گرم روزه بگیرد و تشنه بماند، پروردگار عالم هزار فرشته بر او می گمارد که صورتش را مسح بکشند و به او مژده بدهند، زمان افطار خدا او را می آمرزد.



# رسول خدا می فرمایند: بدبخت به شخصی گفته می شود که در ماه مهمانی خدا از مغفرت او محروم بماند.



#  با آب افطار کنید تا گناهانتان از دل شسته شود.



# بهشت، مشتاق چهار شخص است:

  1. خوراک دهنده به گرسنه
  2. نگه دارنده ی زبان
  3. تلاوت کننده قرآن
  4. روزه داران ماه رمضان

  


Related image




خداوندا به حق رحمت بی‌انتهایت به ما کمک کن تا در زمره کسانی نباشیم که از روزه داری بهره‌‏اى جز گرسنگى و تشنگى نمی‌‏برند.



بهترین Ø§Ø­Ø§Ø¯ÛŒØ Ø¯Ø±Ø¨Ø§Ø±Ù‡ فØیلت ماه مبارک رمØان





Related image



با تأمل در آموزه‌های روایی باید حضرت علی علیه السلام به همراه شیعیان آن حضرت را بهترین آفریده‌های خداوند معرفی کرد؛ 

بی جهت نیست که شیعه به در خانه این خاندانِ با عظمت آمده است، زیرا پیروی شیعه از مکتب علی علیه السلام کورکورانه و از روی تعصب نیست، بلکه به خاطر مقامات و فضیلت‌های فوق العاده آن حضرت است.

لذا باید اذعان نمود علی علیه السلام افضل صحابه بوده است و بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مقام نخستین را در امّت اسلامی داشت، ولی با این حال هر گونه غلو و زیاده روی را در این زمینه حرام می‌دانیم و معتقدیم 


آن‌ها که برای علی علیه السلام مقام الوهیت و خدایی یا چیزی شبیه آن قائل باشند، کافرند و از زمره مسلمین بیرونند، و ما از اعتقادات آن‌ها بیزاریم.


هرچند متأسفانه آمیختگی نام آن‌ها با نام شیعه، ‌گاه سبب اشتباهاتی در این زمینه شده است، در حالی که همیشه علمای شیعه امامیه در کتاب‌های خود، این گروه را بیگانه از اسلام شمرده‌اند.


"معاویه" پیوسته اصرار داشت که روایاتی در نکوهش مقام امیرمؤمنان علی علیه السلام جعل کند و این کار را آن قدر ادامه داد تا سنت زشت لعن و سبّ مولا علی علیه السلام را به دنبال نمازهای جمعه و جماعت و بر منابر، در همه جا، حتی در محل نزول وحی یعنی مدینه رواج داد.

 لیکن به تعبیر "ابن ابی الحدید" در عمل، روایات زیادی از منابع اهل تسنن در فضیلت علی علیه السلام نقل شده است و این روایات غیر از احادیثی است که شیعه امامیه در مقام اثبات امامت علی علیه السلام بدان تمسّک می‌جویند.



علی (ع)؛ والا‌ترین مقام بعد از پیامبر (ص)


Related image


بی‌تردید با تعمّق در روایات متعدد می‌توان گفت که موقعیت علی علیه السلام نسبت به پیامبر اکرم بی‌حد و اندازه والا بوده است، او در همه چیز دوش به دوش پیامبر پیش می‌رفت، فقط مقام نبوت نداشت.


این‌ همان حقیقتی است که در حدیث منزلت» که به طور گسترده در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده، آمده است.


این حدیث طبق نقل "ابن عباس" که در کتب معتبر اهل سنت به ویژه "صحیح بخاری" و "صحیح مسلم"، نقل شده است، و نیز به عنوان یک حدیث صحیح شناخته شده است، چنین است: 

هنگامی که رسول خدا برای غزوه تبوک آماده حرکت شد و گروهی از مردم با آن حضرت بودند علی علیه السلام عرض کرد: 

من هم با شما بیایم، پیامبر فرمود: نه! علی علیه السلام گریست، رسول خدا فرمود:

 أما ترضی أن تَ مِنّی بِمَنزلَة هارون مِن موسی إلّا أنّه لَیسَ بَعدی نَبی؛

 آیا تو راضی نیستی که نسبت به من همچون هارون (برادر موسی) نسبت به موسی باشی جز اینکه بعد از من پیامبری نیست (اشاره به اینکه تمام مزایای من جز مقام نبوت را دارا هستی)». سپس افزود:

 إنّه لا یَنبَغی أن أذهَب إلّا وَ أنتَ خَلیفَتی؛ سزاوار نیست من بروم جز اینکه تو جانشین من باشی».


لازم به ذکر است پیامبر صلی الله علیه و آله این سخن را نه تنها در داستان جنگ تبوک»، بلکه در هفت مورد مختلف بازگو نمود که دلیل بر عمومیت مفهوم آن است؛

 در روزی که پیمان برادری در مکه میان یارانش بست، علی علیه السلام را در این پیمان، برای خودش انتخاب نمود، و همین جمله را تکرار فرمود.

 در روز پیمان بستن برادری میان مهاجران و انصار، و در آن روز که پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد درهای خانه‌هایی که به مسجد بزرگ رسول خدا باز می‌شد بسته شود، و تنها در خانه علی علیه السلام را باز گذارد، همین جمله را تکرار فرمود.

 همچنین در غزوه تبوک» و سه مورد دیگر، که مدارک آن تمام در کتب اهل سنت آمده است.


به عنوان نمونه سیوطی» که از دانشمندان معروف اهل سنت است در تفسیر در المنثور» چنین نقل می‌کند: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد درهای خانه‌هایی که به داخل مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله گشوده می‌شد (جز در خانه علی علیه السلام) بسته شود، این امر به مسلمانان گران آمد تا آنجا که حمزه» عموی پیغمبر صلی الله علیه و آله از این کار گله کرد که چگونه در خانه عمویت و ابوبکر و عمر و عباس را بستی، اما در خانه پسر عمویت را بازگذاردی؟ (و او را بر دیگران ترجیح دادی).


هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله متوجه شد که این امر بر آن‌ها گران آمده است مردم را به مسجد دعوت فرمود، و خطبه بی نظیری در تمجید و توحید خداوند ایراد کرد.

سپس افزود: ای مردم! من شخصاً در‌ها را نبستم و نگشودم، و من شما را از مسجد بیرون نکردم، و علی را ساکن ننمودم (آنچه بود وحی الهی و فرمان خدا بود) سپس این آیات را تلاوت کرد:

 (و النَّجم إذا هَوی. إن هُوَ إلّا وَحی یوحی».


این حدیث که بیانگر مقام والای امیر مؤمنان علی علیه السلام در میان تمام امت اسلامی بعد از شخص پیامبر است، نشان می‌دهد که نه تنها گفته‌های پیامبر صلی الله علیه و آله بر طبق وحی است بلکه اعمال و کردار او نیز چنین است.


هم چنین وجه اینکه طبق تصریح بسیاری از روایات، پیامبر (ص) در قسمت‌های مختلفی از سفر بزرگ معراج، علی(ع) را ناگهان در کنار خود مشاهده کرد، و تعبیراتی در روایات دیده می‌شود خود گواه عظمت فوق العاده مقام علی علیه السلام بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است.




علی (ع) پیشگام در مقام ایمان به پیامبر (ص)


Image result for €Ø§Ù„قاب Ø­Øرت Øلی€€Ž


امت اسلامی متفقند که در میان دانشمندان اسلامی اعم از سنی و شیعه مشهور و معروف این است که نخستین کسی که از میان مردان ایمان آورد علی علیه السلام بود، بلکه به گفته ابن ابی الحدید» هیچکس از علمای اسلام در این مسأله تردید ندارد.


ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه» نقل می‌کند که در روایتی آمده است: آن سالی که علی علیه السلام در آن تولد یافت‌ همان سالی است که مقدمات رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن سال شروع شد، صدای زمزمه (توحید را از) سنگ‌ها و درختان می‌شنید، پرده‌ها از مقابل چشم او کنار رفت، نورهای تازه و افراد تازه‌ای را مشاهده می‌کرد (اشاره به فرشتگان است) ولی هنوز دستور خاصی به آن حضرت داده نشده بود.

پیامبر آن سال را سال برکت شمرد و آن را به نام سنة الخیر و سنة البرکة» نامید و در آن شبِ ولادت علی علیه السلام وقتی که قدرت الهی و کرامات بی سابقه پروردگار را مشاهده نمود چنین فرمود:

 لَقَد ولد لَنا اللیلة مولود یَفتَح الله عَلینا بِه ابوابا کَثیرة مِنَ النِّعمَة وَ الرَّحمَة، امشب فرزندی برای ما دیده به جهان گشود، که خداوند به برکت او درهای بسیاری از نعمت و رحمت را بر ما باز کرد.» 

دیگر اینکه: من سبقت در ایمان داشتم» (و سبقت الی الایمان).

 لذا امام علی علیه السلام اولین مرد مؤمن به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.


هم چنین شواهد و مدارک زیادی از دانشمندان شیعه و اهل سنت گواهی می‌دهد که علی علیه السلام پیشگام در ایمان و از پیشگامان در هجرت بود، در آغوش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پرورش یافت و لحظه‌ای به خدا شرک نورزید و گرد و غبار بت پرستی عصر جاهلیت بر دامانش ننشست که تعبیر نورانی فانی ولدت علی الفطرة و سبقت إلی الإیمان و الهجرة، من بر فطرت توحید تولد یافتم و به ایمان و هجرت سبقت جستم» خود مویّد این مدعا است.



Related image




احترام ویژه پیامبر به این بانو


حقیقتاً نه به عنوان تعارف و نه به عنوان یک حرفِ هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛

 این موجود انسانی، این دختر جوان، این‌همه فضیلت، این‌همه درخشندگی، این‌همه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر وقتی فاطمه‌ی زهرا بر او وارد می شد، قام الیها ؛نه فقط بلند می شد، بلکه بلند می شد و به سمت او می رفت.

 یک وقت یکی وارد اتاق می شود، شما به احترامش بلند می شوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق می شود، شما با اشتیاق به طرفش می روید.


 اینها مگر شوخی است؟


 این بحثِ پدر - فرزندی نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمه‌ی زهرا تجلیل می کند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام می کند؛

 

اینها مقامات فاطمه‌ی زهرا است.


 آن زندگی با امیرالمؤمنین، آن تربیت آن فرزندان. خب، مگر می شود درباره‌ی این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم؟





دلیل ملقب شدن به ام ابیها



ببینیم آن حضرت چگونه زندگی کرده است! 


تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند.

 در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ی دنیای نو و رهبر و فرمانده‌ی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود.


 بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها!


 نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست.

 آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ ابیطالب - با آن‌ همه سختیها که داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود.

 دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه‌ی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله‌ی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد.

 فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها در آن روزها قد برافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ی پیغمبر زدود.

امّ‌ابیها؛ تسلّی بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.





احسان به مستمندان



وقتی پیغمبر، پیرمرد مستمندی را به در خانه‌ی امیرالمؤمنین فرستاد که برو حاجتت را از آنها بخواه»، فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها تخته‌ی پوستی را که حسن و حسین روی آن می‌خوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چیزی جز آن نداشت، به سائل داد و گفت ببر بفروش و از پول آن استفاده کن!»

 این، شخصیت جامع‌الاطراف فاطمه‌ی زهراست. این، الگوست. الگوی زن مسلمان این است.




تقدم همسایگان در دعاهای شبانه



زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.

 شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است.

 او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد.

 فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر!

 راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذره‌ای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد.

 عبادت فاطمه‌ی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است. حسن بصری» که یکی از عباد و زهاد معروف دنیای اسلام است، درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها می‌گوید:

 به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که تورمت قدماها». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد!

 امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام می‌گوید: شبی - ‌ای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد.

 امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، می‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد.

 صبح که شد گفتم:

 یا اماه!»؛ مادرم!» لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود:

 یا بنی، الجار ثم الدار» اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه‌ی والاست.






Image result for €ØªÙ…Øال مبارک Ø­Øرت زهرا€€Ž




خدایا تمام کسانی که در طول تاریخ به اهل بیت ظلم کردند و یا در ظلم به آن ها شریک بودند و یا شریک هستند در دنیا و آخرت خوار و ذلیلشان کن. ( هر ظلمی )




نوØته زیبا در مورد Ùدر

پدر!

 گرچه خانه ما از آینه نبود؛ اما خسته‏ ترین مهربانی عالم، در آینه چشمان مردانه ‏ات، کودکیهایم را بدرقه کرد، تا امروز به معنای تو برسم.

می‏خواهم بگویم، ببخش اگر پای تک درخت حیاطمان، پنهانی، غصه ‏هایی را خوردی که مال تو نبودند!


ببخش اگر ناخن‏های ضرب‏ دیده ‏ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار، مانده بود .

 و

 ببخش اگر همیشه، پیش از رسیدن تو، خواب بودم؛

 امّا

 امروز، بیدارتر از همیشه، آمده ‏ام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر بلندای پیشانی ‏ات بزنم. 

سایه ‏ات کم مباد، ای

 پدرم!


آن روزها، سایه‏ ات آن‏قدر بزرگ بود که وقتی می‏ ایستادی، همه چیز را فرا می‏ گرفت؛

 اما امروز .

 ضلع شرقی نیمکت ‏های غروب، لرزش دستانت را در امتداد عصایی چوبی می‏ ریزد.


دلم می‏ خواهد به یک‏باره، تمام بغض تو را فریاد کنم.

 ساعت جیبی ‏ات را که نگاه می‏کنی، یادم می ‏آید که وقت غنچه ‏ها تنگ شده؛

 درست مثل دل من برای تو

Related image

پدرم!

 
تو تپش قلب خانه ‏ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق، از خانه بیرون می ‏روی و با کشش عشق، دوباره باز می ‏گردی.

 دهلیزهای قلبم، تقدیم مهربانی تو باد!


علی آموخت هر جا که جای مهر پدر خالی است، می‏ توان پدر بود تا جامعه را از یتیمی بی‏ مهری، رهایی بخشید؛

 آن وقت است که می‏ توان خیبر دل‏ها را فتح کرد.

متن ØاØقانه و بسیار زیبا در مورد Ùدر




خدیجه آن قدر ارزش الهی داشت که برای او مانند مریم مائده های آسمانی نازل می شد.

رسول خدا(ص) می فرمایند:

خداوند از میان ن، چهار زن را برتری داده است؛ آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه


از عایشه، زوجه پیامبر(ص) نقل شده است که گفت: " احترام هیچ یک از ن به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید. رسول الله(ص) پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدّی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است ". 

عایشه سپس نقل می کند: روزی به پیغمبر(ص) گفتم: خدیجه پیرزنی بیش نبوده و خداوند بهتر از او را به تو عطا کرده است. پیغمبر(ص) سخت برآشفت به طوری که رگ پیشانی اش برآمد. سپس فرمود: به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود. روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد. روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد، روزی که همه از من روی می گردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد. خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود. عایشه می گوید: با خود گفتم دیگر از خدیجه به بدی نام نخواهم برد.

عایشه می گوید: من در مورد ن پیامبر از هیچ کدام به اندازه خدیجه حساس نبودم زیرا پیامبر مرتب از او تعریف می کرد و من هرگز او را ندیده بودم

در شجره ی طوبی آمده است: خدیجه علیها السلام، زیباترین زنها از نظر جمال، کاملترین از نظر عقل، تمام ترین از نظر رأی و تصمیم گیری و زیادترین از نظر عفت، دین، حیا، مروت و مال بود.

پیامبر(ص) فرمود: اسلام با شمشیر علی(ع) و مال خدیجه(س) برپا و استوار شد و استقامت یافت.››

اگر خدیجه نبود کدام زن شایستگی آن را داشت که مادر حضرت فاطمه علیها السلام باشد و اگر فاطمه نبود چه کسی شایستگی فرزندی خدیجه را داشت و اگر پیامبر(ص) نبود خدیجه و فاطمه چگونه می توانستند به مقام سروری ن عالم نایل آیند.


Related image



ای پروردگارم



در سنگین سکوت ها دلم فریاد تو  را دارد .


در طراوت خنکای نسیم های زندگی، مشام جانم را عطرِ خوشِ الطاف توست که نوازش می دهد .


در عاشقانه ترین عاشقانه های دنیایی، عشق معشوقی چون تو رو داشتن افتخارست .


در غریبانه ترین ساعات، تو را دارم چون گم شدن در تو عین پیدا شدن است .






در خسته ترین جان ها، در هوشیار ترین حالت ها و با تمام وجود فریاد می زنم که 


 Related image






در عرفانی ترین لحظات نیایش خود، همه آن هایی را که


دلی یکرنگ                               روحی زلال                             قلبی خدایی



دارند را بر خود مقدم می دانم بر دعا .







همیشه مراقب ما باش که




ای پروردگارم



Image result for €Ø§ÛŒ Ùروردگارم€€Ž



ابا صالح دلــــم سامان نـــدارد مگر هجر تــو را پایـــان نـــدارد


ابا صالـــح بیـــا دردم دوا کــن. مرا از دیدنـــت حاجــت روا کن


ابا صالح مـــرا با روسیــــاهی به خود راهم بده با یک نگاهی



ابا صالح فقیــــرم من فقیـــرم . بده دستی که دامانت بگیـــرم


ابا صالح تو خوبی مـن بدم بــد . مرا از درگهــــت ردم مکــن رد


اباصالح چه خوش زیبنده باشد . کـه تو لعل لبت پر خنـده باشد


ابا صالح عزیـــــز آل یاسیـــــن . بیا درجمع ما یک لحظه بنشین










ندانم که کی خواهی آمد


باورت دارم که خواهی آمد

 

یوسفی دارد این دنیا که خواهد ماند


یوسف زهراست (س) که می نازد و خواهد ماند


تابیاید نفسی تازه دهد مردگان را


روشنایی دهد چشم دنیا و همگان را


جمله مارا تو نگاهی کن بهر کرم


تو کریمی زخدا که دهی همه را بهرکرم






ﺍﻤـــﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ . . .

ــﻪ ﻗﺸﻨــﺘــﺮﻦ ﻋﺸــﻖ

ﻧــﺎﻩ ﻣﻬــﺮﺑـــﺎﻥ ﺧــﺪﺍﻭﻧـــﺪ ﺑـﻪ ﺑﻨـﺪـﺎﻧـﺶ
ﺍﺳــﺖ . . .

ﺯﻧـــﺪــ ﺭﺍ ﺑـــﻪ ﺍﻭ ﺑﺴــــﺎﺭ . . .

ﻭ ﻣﻄـﻤﺌـــﻦ ﺑـــﺎﺵ ﻪ ﺗــﺎ ﻭﻗﺘـــ ــﻪ ﺸﺘــﺖ
ﺑــﻪ ﺧـــﺪﺍ ــﺮﻡ ﺍﺳــﺖ
ﺗﻤـــﺎﻡ ﻫــﺮﺍﺱ ﻫـــﺎ ﺩﻧـــﺎ ﺧـﻨـــﺪﻩ ﺩﺍﺭ
ﺍﺳــﺖ

خدایا عاشق آرامش اسمتم



درد و دل های Øنیدنی با خدا


روح الله خمینی






    خانواده







    پدر ایشان سید مصطفی فرزند علامه سید احمد در ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ هجری شمسی در شهرستان خمین به دنیا آمد و در اسفند ۱۲۸۱ هجری شمسی در راه خمین به اراک مورد سوءقصد اشرار قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله در چهل سالگی به شهادت رسید.

    هاجرخانم مادر امام خمینی، زنی از خاندان علم و تقوا و فرزند آیت‌الله میرزا احمد خوانساری است. امام خمینی پنجمین ماه عمر خود را با درد یتیمی آغاز کردند و از آن پس، مادر و عمه بزرگوارشان، تربیت ایشان را عهده دار بودند.

    امام خمینی در سن ۲۷ سالگی ازدواج کردند. همسر ایشان، دختر حاج میرزا محمدثقفی از ون تهران بود. اسامی فرزندان امام به این صورت است: مصطفی، صدیقه (خانم اشراقی)، فریده (خانم اعرابی)، زهرا (خانم بروجردی)، احمد.









    شخصیت علمی و فرهنگی






    * تحصیل در خمین



    امام خمینی در همان کودکی درس را آغاز کردند و پس از آن به مکتب رفتند. بعد از اتمام مکتب به مدرسه‌های جدید رفتند و با پایان آن، تحصیل علوم اسلامی را در محضر دایی و برادرشان آغاز کردند.






    * تحصیل در اراک




    سال ۱۳۳۹ هجری قمری امام خمینی برای تکمیل تحصیلات خود به واسطه حضور آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی به اراک رفتند. در این دوره در محضر اساتیدی چون شیخ محمدعلی بروجردی و شیخ محمد گلپایگانی تلمّذ کردند.







    * تحصیل در قم




    همزمان با عزیمت آیت‌الله حائری به قم، امام نیز به قم رفتند و در ۲۵ سالگی سطوح عالیه حوزه را به پایان رسانیدند. پس از آن با شرکت در درس آیت‌الله حائری به درجه اجتهاد نائل آمدند. از میان همه اساتید امام، آن که بیش از همه روح ایشان را اشباع می‌کرد، درس عرفان نظری مرحوم محمدعلی شاه‌آبادی بود. شش سال، گاه هر روز و گاه هر چند هفته یکبار، نزد او می‌رفتند تا کنار فقه و فلسفه، عرفان را نیز بیاموزند.








    * تدریس




    امام تدریس کتب فلسفی را در حالی که بیش از ۲۷ سال نداشتند، آغاز کردند و در کنار درس فلسفه به تدریس اخلاق، همت گماردند. عمّال رضاشاه برای تعطیلی این درس فشار می‌آوردند که با مقاومت امام به نتیجه نرسیدند اما ناچار شدند برنامه درس اخلاق را از مدرسه فیضیه به مدرسه حاج ملاصادق در منطقه دوردست شهر منتقل کنند. در کنار این‌ها به تدریس دروس فقه و اصول می‌پرداختند.


    تدریس علوم منقول و خارج فقه و اصول را در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی همزمان با ورود آیت‌الله بروجردی به قم آغاز کردند. 


    در تبعید در شهر نجف هم با اصرار طلبه‌ها درس را آغاز و بهمن‌ماه ۱۳۴۸ درس ولایت فقیه را در ۱۳ جلسه ارائه کردند.







    * آثار




    سیر تالیفی امام از مسائل عقلی آغاز گردیده و در زمینه اخلاقیات، فقه و اصول ادامه یافته است. در حدود ۲۷ سالگی کتاب مصباح‌الهدایه را به رشته تحریر درآوردند که بعضی از علمای بزرگ معاصر بر آن حاشیه زده‌اند. در ۲۹ سالگی شرحی بر دعای ماه رمضان نگاشتند و بعد آن کتاب اربعین حدیث.

     

    علاوه بر آن ۲۱ عنوان کتاب دیگر نگارش کرده‌اند که برخی از آن‌ها عبارتند از: 

    اسرارالصلوه

     کشف اسرار

    شرح حدیث جنود عقل و جهل

    آداب‌الصلوه

    تحریرالوسیله

    توضیح‌المسائل

    حکومت اسلامی یا ولایت فقیه

    مبارزه با نفس یا جهاد اکبر.











    حیات ی و اجتماعی


    در ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۳ و در اوضاع آشفته و فضای آزادی نسبی پس از رضا پهلوی، امام در پیامی به ملت، از قیام برای خدا صحبت کرده‌اند و آن را تنها راه اصلاح دو جهان نامیده‌اند. در همین سال در پاسخ به شبهات کتاب اسرار هزارساله، به رضاخان هم تاختند و در آن ایده حکومت اسلامی و ضرورت قیام برای تشکیل آن را مطرح ساختند.



    در دوران مرجعیت آیت‌الله بروجردی امام از طرف ایشان عضو هیأت مصلحین بودند که ماموریت اصلاح حوزه را داشت و باعث تحولاتی در حوزه شدند. در مسائل گوناگون مورد م آیت‌الله بودند، مخصوصا مسائل مربوط به حکومت. یک بار در ۱۳۲۹ از طرف آیت‌الله بروجردی برای جلوگیری از اعدام عده‌ای به دیدار شاه رفتند.



    در مهرماه ۱۳۴۱ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی مورد تصویب دولت قرار گرفت که طبق آن سه شرط مسلمان بودن، سوگند به کلام‌الله مجید و مرد بودن رای‌دهندگان و انتخاب‌شوندگان حذف شده بود تا زمینه حضور بهائی‌ها فراهم شود. امام در تلگرافی به عَلَم نوشتند:

    "مجدداً به شما نصیحت می‌کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید، و از عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید؛ و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید؛ و الّا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد." پیام محکم امام در شرایط آن روز بی‌نظیر بود.





    قیام پانزده خرداد



              



    اندکی پس از غائله انجمن‌های ایالتی و ولایتی، شاه برای طرحی با عنوان "انقلاب سفید" اعلام رفراندوم کرد. امام در بیانیه‌ای صریح چهار روز پیش از رفراندوم، آن را مخالف اسلام و قانون اساسی قلمداد کردند.


    در فروردین ۱۳۴۲ بعد از حمله ماموران به فیضیه، امام در سخنرانی خود از سکوت بزرگان گلایه می کنند:
    "امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است".
     روز بعد  بیانیه‌ای را منتشر می‌کنند و به صراحت از علما می‌خواهند که تقیّه را رها کنند و می‌افزایند:

     "من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مامورین شما حاضر کرده‌ام." 


    در شرایطی که ساواک از سخنرانان برای عدم تعرّض به شاه و اسرائیل تعهّد گرفته بود، امام در عاشورای سال ۱۳۴۲ در سخنرانی خود به شدّت به شاه و دخالت‌های اسرائیل انتقاد کردند. همان شب امام دستگیر شدند و از قم به تهران اعزام شدند. با قیام مردم تهران و ورامین و فشار علما، حکومت مجبور به آزادی ایشان شد.







    اعتراض به کاپیتولاسیون و تبعید به ترکیه


    ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ لایحه کاپیتولاسیون در مجلس تصویب شد. خبر که به امام رسید، پیام هشدارآمیز صادر کردند. امام در ۱۳ آبان‌ماه با چند روز تاخیر به دلیل برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دستگیر و به ترکیه تبعید شدند. اقامت امام خمینی در ترکیه یازده ماه به درازا کشید.









    سال‌های نجف




    امام و فرزندشان مهرماه سال ۱۳۴۴ به نجف تبعید شدند. حکومت در نظر داشت امام در حوزه نجف و در فضای دور از ت آن منزوی شود. در حالی که امام در طول اقامت در نجف هر روز سه ساعت به زیارت و عبادت در حرم می‌پرداختند اما پیگیری فعالیّت‌های نهضت هم با وقفه‌ روبرو نشد. امام چهار روز پس از ورود به نجف در دیدار با آیت‌الله سید محسن حکیم، وی را به قیام فرا خواندند. فروردین ۱۳۴۶ در اعتراض به لوایحی که قوانین ضد اسلامی داشت به هویدا نامه‌ای با لحن تند نوشتند.








    اوج گرفتن نهضت





    اول آبان ۱۳۵۶ خبر درگذشت سید مصطفی، فرزند امام، بدون سابقه بیماری موجب حیرت شد. دکتر گفته بود که وی را مسموم کرده‌اند، امام اجازه کالبدشکافی ندادند و در پیامی شرایط کشور را مصیبت بارتر دانستند. لحن پیام امام، شاه را به خشم آورد و دستور داد در مقاله رومه اطلاعات به امام حمله کنند. مردم در اعتراض به جسارت به امام، در قم قیام کردند که با سرکوب مواجه شد. شهرهای ایران در چهلم شهدای شهرهای پیشین ملتهب می‌شد و امام برای هر کدام از این اتفاقات پیام می‌دادند.









    انقلاب



    با اوج گرفتن فعالیت‌های امام، ماموران حکومت عراق خانه امام را محاصره کردند و رفت و آمد به آن را قطع کردند. با افزوده شدن فشارها تصمیم گرفتند که به سوریه بروند. امکانش فراهم نشد، به پاریس رفتند و در پاریس به مصاحبه با رسانه‌های گروهی و تبیین دلائل و برنامه‌های انقلاب اسلامی پرداختند.



    امام پس از سال‌ها دوری از وطن، سرانجام ۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ وارد ایران شدند و در ۱۵ بهمن‌ماه، بازرگان را نخست‌وزیر دولت موقّت و مامور تشکیل کابینه کردند. ایشان با صدور اطلاعیه‌ای در مورد حکومت نظامی ۲۱ بهمن، آن را خدعه خواندند و از مردم خواستند که به آن اعتنا نکنند که این اقدام باعث به ثمر نشستن نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی شد.




    ۱۰ اسفندماه، از تهران به قم رفتند تا در آن‌جا مستقر شوند، مردم تا کیلومترها به استقبال آمده بودند. از همان ابتدا بر برگزاری رفراندوم اصرار کردند تا نهایتا در ۱۰ فرودین ۱۳۵۸ مردم در یک رای قاطع به جمهوری اسلامی آری گفتند.



    در ۲۹ دی‌ماه وصیت‌نامه جدیدشان را نوشتند و آقایان منتظری و پسندیده را وصی خودشان قرار دادند. چند روز بعد به دلیل عارضه قلبی به بیمارستانی در تهران منتقل شدند. نظر پزشکان به جراحی بود، امام مخالفت کردند و قبول کردند که داروها را منظم استفاده کنند. پس از دو ماه، امام بهبود پیدا کردند و پزشکان صلاح ندیدند که دوباره در قم اقامت کنند و تأکید نمودند که در اطراف بیمارستان قلب، منزلی برای امام گرفته شود و علاوه بر آن به تشخیص پزشکان ااماً می‌بایست در شمال تهران که از هوای مناسب برخوردار است ست داشته باشند.



    در فروردین ۱۳۶۵ قلب امام برای لحظاتی ایستاد، تلاش پزشکان ممکن بود که به نتیجه نرسد اما ناگهان قلب در آخرین شوک بازگشت.



    در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۸ پزشکان وجود سرطان معده را تایید کردند. در دوم خردادماه امام تحت عمل جرّاحی قرار گرفتند. نهایتا پس از حدود ۱۰ سال رهبری انقلاب اسلامی، شبانگاه سیزدهم خرداد روح امام برای همیشه آرام گرفت.






    روحش برای همیشه قرین رحمت و مغفرت





    تقدیم غمت خونجگر لالۀ ما بود
    بی مهر رخت سایۀ غم هالۀ ما بود

    هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود
    هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود

    ای ماه که دادی همه را مهر خدایی
    چون شد که دمیدی به شبستان جدایی

    ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
    یکبار بر افروز و ببین ما به چه حالیم

    سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
    باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم

    هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
    ایام غمت بر همه ایام بلا بود

    ای همدم یاران خدا جوی جماران
    ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران

    ای گرد عزایت به سر و روی جماران
    با یاد تو چشم همگان سوی جماران

    باز آ که خزان بی تو بهاران دل ماست
    بیت الحزن از غصه جماران دل ماست






    Image result for €ØªØاویر مراسم رحلت امام در سال 68€€Ž

    Related image





    Image result for €ØªØاویر مراسم رحلت امام در سال 68€€Ž





    با دلها چه کردی  





    ای پروردگارم



    در سنگین ترین سکوت ها دلم فریاد تو  را دارد .


    در طراوت خنکای نسیم های زندگی، مشام جانم را عطرِ خوشِ الطاف توست که نوازش می دهد .


    در عاشقانه ترین عاشقانه های دنیایی، عشق معشوقی چون تو رو داشتن افتخارست .


    در غریبانه ترین ساعات، تو را دارم چون گم شدن در تو عین پیدا شدن است .






    در خسته ترین جان ها، در هوشیار ترین حالت ها و با تمام وجود فریاد می زنم که 


     Related image






    در عرفانی ترین لحظات نیایش خود، همه آن هایی را که


    دلی یکرنگ                               روحی زلال                             قلبی خدایی



    دارند را بر خود مقدم می دانم بر دعا .







    همیشه مراقب ما باش که




    ای پروردگارم



    Image result for €Ø§ÛŒ Ùروردگارم€€Ž



    خواهر که داشته باشی اگه یه دنیا دشمنت باشن خواهرت رفیقته .


    خواهر که داشته باشی یعنی یه پناهگاه همیشگی داری .


    خواهر که داشته باشی شب های دلگیری نداری .


    خواهر که داشته باشی اصلاً غم نداری .


    خواهر که داشته باشی یکی هست که اشک رو از صورتت پاک کنه .


    خواهر که داشته باشی انگاری دنیارو داری .



    Related image




    خواهر یعنی یه لبخند واقعی گوشه لب؛ برای همیشه


    خواهر یعنی : مهربون بودن


    خواهر یعنی : درددل خوب گوش دادن


    خواهر یعنی : تو هر شرایطی کنارت بودن


     Related image



    مینویسم با قشنگ ترین احساسم برای بهترین خواهرم … 


    خواهــری دارم بهتر از برگ هــای گل یــاس …


    خواهـــری دارم زلال تر از آب چشمه …


    خواهـــری دارم که با دنیـا عوض نمی کنم نگرانی هایـش را …



     خیلی حسه خوبیــه …



    Image result for €Ø®ÙˆØ§Ù‡Ø±Ù…€€Ž


    دختر که باشی 

    میدونی خواهر داشتن یعنی چی.

    خواهر نقطه اش بیفته پایین میشه جواهر

    پس خیلی فرقی با هم ندارن .



    از ازل، خواب عشق با آمدن تو تعبیر می شود.

    محبت با اجازه تو از کلبه عشق خارج می شود.

    صداقت با یاد تو محکم تر گام بر می دارد


    و 


    احساس با نسخه تو برای آدمیان تجویز می شود.


    مادرم .


    ای زیباترین زیبایی عالم .

    ای الفبای وجود من .


    ب خاطر ساعاتی که مرا با خود حمل میکردی 

    ب خاطر ساعاتی که مراقب من بودی


    از تو سپاس گزارم 


    و


    ب خاطر مهر مادرانه و نابت


    ب خاطر بهشتی که فقط خداوند قیمتش را می داند 


    برایم دعا کن .


    دعا کن که در بحبوحه پلیدی ها و ناملایمات روزگار دست همت بر زانوی پشتکار بزنم 


    و با یک " یا علی " 


    افتخارت باشم برای همیشه .


    خوشبختی یعنی داشتن مادری چون تو



    مادر :

    ۱- مهربانی

    ۲- آرزو

    ۳- درمان

    ۴- رهایی


    شیخ رجبعلی خیاط می گوید؛

     در نیمه شبی سرد زمستانی در حالی که برف به شدت می‌بارید و تمام کوچه و خیابان‌ها را سفید پوش کرده بود از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسی سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است!


    باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده!

    جلو رفتم دیدم او یک جوان است!

    او را تکانی دادم!

    بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه می‌کنی!

    گفتم: جوان مثلِ اینکه متوجه نیستی!

    برف، برف!

    روی سرت برف نشسته!

    ظاهراً مدت‌هاست که اینجایی!

    مریض می‌شوی!

    خدای ناکرده می ‌میری!

    اینجا چه می‌کنی؟

    جوان که گویی سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره‌ای به روبرو کرد!

    دیدم او زل زده به پنجره خانه‌ای!

    گفتم عاشق شدی!

    فهمیدم عاشق شده!

    نشستم و با تمام وجود گریستم!

    جوان تعجب کرد!

    کنارم نشست!

    گفت تو برای چی گریه میکنی؟

    نکند تو هم عاشق شده ای پیرمرد!

    آیا تو هم عاشق شدی؟!

    گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر می‌کردم عاشقم! [عاشق مهدی فاطمه] ولی اکنون که تو را دیدم [چگونه برای رسیدن به عشقت از خودبی خود شدی] فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایی بیش نبوده!



    مگر عاشق می‌تواند لحظه‌ای به یاد معشوقش نباشد.



    دید مجنون را شبی لیلا به خواب

    کاسه ای در دست دارد خیس آب

    گفت او را چیست ای شیدای من؟ 

    در جوابش گفت ای لیلای من

    کاسه ی آب است اما آب نیست

    باده ی ناب است اما ناب نیست

    اینکه میبینی حاصل افسون توست

    دسترنج هق هق مجنون توست

    سوختم در آتش بیداد تو

    ریختم هر قطره اش با یاد تو

    ابر بودم تشنه ی لیلا شدم

    بس که باریدم تو را دریا شدم

    عشق اگر روزی تو را افسون کند

    لیلی اش را تشنه ی مجنون کند





    اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج






    Image result for €Øکس امام زمان€€Ž


    7 تیر 1287


    حدود 100 سال پیش درچنین روزی در سال 1287 هجری شمسی، قیام ستارخان سردار ملی علیه استبداد محمد علی شاه و خاندان سلطنتی آغاز شد.

    مردم تبریز در این قیام شرکت فعال داشتند و در کنار ستارخان مجاهدت های بسیار کردند.

    ستارخان همچنین رهبری مجاهدینی را به عهده داشت که با عین الدوله به مبارزه برخاسته بودند. وی در این قیام عزم و ایمان بسیار از خود نشان داد و پس از فتح تهران و خلع ید محمد علی شاه با پیروزی وارد تهران شد و قوای استبدادی شاه قاجار را مضمحل نمود.

















    هفت تیر ۱۳۶۰



    در چنین روزی در سال ۱۳۶۰ شمسی، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی که محل گردهمایی بسیاری از شخصیت های سرشناس کشوری بود به وسیله بمب منفجر گردید؛ و بیش از ۷۲ تن از چهره های انقلابی نمایندگان مجلس، اعضای هیئت دولت و اعضای حزب جمهوری اسلامی بدست منافقان کوردل به طرزی فجیع به شهادت رسیدند.





















    هفت تیر ۱۸۳۵میلادی



    ۱۸۳۵ میلادی به دستور محمد شاه قاجار، میرزا ابوالقاسم قائم مقام صدر اعظم وقت ایران را که خود او بارها گفته بود که سلطنتش را مدیون کاردانی وی می داند تنها به این سبب که در صدد تغییر فرمانده گارد سلطنتی برآمده بود در باغ نگارستان (محل فعلی ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد – دیوار به دیوار بهارستان) خفه کردند، زیرا شاه سوگند خورده بود که خونش را نریزد

    !





    Related image



    ششمین پیشوای شیعیان در هفدهم ربیع الاول متولد شدند و در طول زندگی مبارک خود توانستند نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نمایند و پایه های علمی مکتب شیعه را محکم کنند تا جایی که از مذهب شیعه اثنی عشری با عنوان مذهب جعفری» و از آن حضرت با عنوان رئیس آن مذهب یاد می شود.








    ولادت



    امام صادق علیه السلام بنا به نقل برخی منابع، در 17 ریبع الاول سال 80 هجری و به نقل منابعی دیگر، در سال 83 هجری دیده به دنیا گشودند.


     ایشان در مدینه و در زمان عبدالملک بن مروان متولد شدند. روزگارى که امت اسلامى طعم تلخ حکومت ستمگرانه عبد الملک را مى‌چشید، مبلغان فاسد اندیشه‌‌هاى فاسد مى‌‌پراکندند و فرمانروایان ستمگر چیره بودند.


     مادر آن حضرت فاطمه (ام‌فروه) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر مى‌‌باشد.







    نام، نسب و القاب


    جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است. پدر او امام محمد باقر علیه السلام و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکر بود.


     برطبق کشف الغمه، از آنجا که نسب مادر امام صادق علیه السلام هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر می‌رسید، در سخنی از ایشان داریم:

     لَقَدْ وَلَدَنِی أَبُو بَکْرٍ مَرَّتَیْن‏» (من دو بار از ابوبکر متولد شد‌ه‌ام)؛

     اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی می‌دانند.


    کنیه‌ مشهور امام صادق علیه السلام، ابوعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیه‌های ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم علیه السلام) نیز از او نام برده‌اند.


    مشهورترین لقب او صادق» است. برطبق روایتی، پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم این لقب را به او داده اند تا از جعفر کذّاب تمایز یابد؛ اما برخی گفته‌اند امام صادق علیه السلام به جهت پرهیز از شرکت در قیام‌های عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چرا که در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام بر ضد حکومت تحریک می‌کرد، کذّاب (دروغگو) می‌گفتند. در همان دوران ائمه، این لقب برای امام صادق علیه السلام به کار می‌رفته است.


    برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام برده‌اند.








    Image result for €Ø§Ù…ام Øادق و زندگینامه تا Øهادت€€Ž















    فرزندان امام صادق علیه السلام


    از امام جعفر صادق علیه السلام هفت پسر و سه دختر بر جاى ماند که عبارتند از:


    1- اسماعیل معروف به اعرج که بزرگترین فرزند وی می باشد. اسماعیل در زمان حیات حضرت از دنیا رفت. پس از شهادت حضرت صادق علیه السلام عده‌ ای از کج‌اندیشان به امامت اسماعیل و عده‌ای به امامت فرزند اسماعیل، محمد پیوستند که آنان را اسماعیلیه می‌گویند.



    2- عبدالله بن افطح: وی همیشه با خواسته‌ های پدر مخالفت می‌کرد. بعد از پدر مدعی خلافت و امامت شد و جمعی نیز امامت وی را پذیرفتند که آنان را فطحیه» می‌نامند. بعدها چون مردم ضعف علمی و عملی وی را مشاهده کردند از او برگشته و به امامت موسی بن جعفر روی آوردند.



    3- امام موسی کاظم علیه السلام



    4- اسحاق بن جعفر صادق علیه السلام شخص جلیل‌القدر و اهل فضل و تقوا بود و احادیث بسیاری نقل کرده است و به امامت برادرش موسی علیه ‌السلام قائل بود.



    5- محمد دیباج بن جعفرصادق علیه السلام : این شخص والا از شجاع‌ترین مردمان عصر خود بود و در تمام سال یک روز در میان روزه‌دار بود. در سال 199 به مأمون عباسی به خاطر ظلم‌ها و حق‌کشی‌های وی خروج کرد و مأمون نیز یکی از سرداران سپاه خود به نام عیسی جلودی را با لشکری مجهز به جنگ وی فرستاد. در این جنگ سپاهیانش را فراری دادند و خود ایشان را نیز دستگیر کردند. وقتی که به مرز خراسان رسیدند در محلی به نام فرقان چاپی» که امروزه معروف به لطف‌ آباد است دار فانی را وداع گفت.



    6- عباس بن جعفر صادق علیه السلام است که سید جلیل‌ القدر و دانشمند و فاضلی بوده است.



    7- علی بن جعفر علیه السلام شخص کثیر الفضل و پرهیزگار و صاحب عقیده صادق بود. این بزرگوار تحت تربیت برادرش حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام به مقامات عالی علمی و عملی نایل شد.






     دختران امام صادق(ع):


    1- ام فروه که همنام مادرش بود. این ام فروه عروس زید بن علی بن الحسین بود.



    2- اسماء


    3- فاطمه











    سیمای آن حضرت



    بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر علیه السلام بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی، پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می‌درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی‌اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بود و برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می‌زد و چون نام پیامبر برده می‌شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.






    حاکمان دوران امامت ایشان





    حیات امام صادق علیه السلام، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی هم‌زمان بود. او در سفر امام باقر علیه السلام به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود. در امامت امام صادق علیه السلام، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند. در این دوران حکومت بنی‌امیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنی‌عباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومت‌ها فرصت مناسبی برای امام صادق علیه السلام جهت انجام فعالیت‌های علمی فراهم کرد. البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنی‌امیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای ی فراوانی بر ضد امام صادق علیه السلام و پیروانش وجود داشت.




    Image result for €Ø§Ù…ام Øادق و زندگینامه تا Øهادت€€Ž









    فعالیت های علمی




    در دوران امامت امام صادق علیه السلام، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحث‌های علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت. این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازده‌گانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند. ابان بن تغلب گزارش کرده است که مردم در مسجد از او سؤالات فقهی‌شان را می‌پرسیدند. امام صادق علیه السلام با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینه‌های گوناگونِ فقه، کلام و. بیان کرد. به گفته ابن حَجَر هیتمی، مردم از او دانش‌های فراوان نقل می‌کردند و آوازه او به همه جا رسیده بود. ابو بحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود. حسن بن علی وشاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق علیه السلام حدیث نقل می‌کردند.







    مناظرات علمی




    در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق علیه السلام و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است. در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق علیه السلام در حضور وی در زمینه‌ای که تخصص داشته‌اند، با دیگران مناظره کرده‌اند. در این جلسات امام صادق علیه السلام بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است. برای مثال در گفتگو با عالمی اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق علیه السلام را داشت، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند. همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینه‌ای که می‌خواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه قرآن با حُمران بن اَعیَن، در زمینه ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.



    احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعه‌ای از مناظرات امام صادق علیه السلام را گرد آورده است که برخی از‌ آنها عبارت‌اند از:


    مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا


    مناظره با ابوشاکر دَیصانی، درباره وجود خدا


    مناظره با ابن ابی العوجاء درباره وجود خدا


    مناظره با ابن ابی العوجاء درباره حدوث عالَم


    مناظره‌ای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی


    مناظره با ابوحنیفه درباره شیوه استنباط احکام فقهی، به‌ویژه قیاس


    مناظره با برخی از علماء معتزله درباره شیوه انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی





    Related image












    تشکیل حکومت


    ت نخست امام صادق علیه السلام یک ت فرهنگى و در جهت پرورش اصحابى بود که از نظر فقهى و روایى از بنیان‌گذاران تشیع جعفرى به شمار آمده‌اند. تلاش‌هاى ى امام در برابر قدرت حاکمه در آن وضعیت، در محدوده نیتى از حکومت موجود، عدم مشروعیت آن و ادعاى امامت و رهبرى اسلام در خانواده رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بود. از نظر امام صادق علیه السلام تعرض نظامى علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم، که مهمترینش کار فرهنگى بود، جز شکست و نابودى نتیجه دیگر نداشت. چنانکه در جریان حرکتى که زید بن على و پس از آن یحیى بن زید در خراسان به آن دست زدند، بنى عباس بیشترین بهره را برده و در عمل، خود را به عنوان مصداق شعار الرضا من آل محمد» تبلیغ کردند.


    نتیجه کار بعدها معلوم شد؛ زیرا فقه جعفرى، بنیانگذار تشیع نیرومندى گشت که روز به روز اوج بیشترى گرفت؛ اما زیدیه که منحصرا در خط ت‌ بود، رو به افول گذاشتند.











    خصوصیات اخلاقی امام صادق علیه السلام


    در منابع روایی در زمینه ویژگی‌های اخلاقی امام صادق علیه السلام گزارش‌هایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه، امام صادق علیه السلام را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است. مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است:

     در مدتی که پیش امام صادق علیه السلام می‌رفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزه‌داری و ذکرگفتن دیده است».


    به گزارش بحار الانوار، امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاس‌گزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم می‌ارزید، به وی بخشید. روایت‌هایی نیز از انفاق‌های پنهانی امام صادق علیه السلام در دست است. به نوشته کتاب کافی، او شب‌ها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه می‌ریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر می‌برد و میان آنها تقسیم می‌کرد. ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق علیه السلام کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنی‌هاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و گفت:

     او همیشه برایش پول می‌فرستد؛ اما امام صادق علیه السلام، باوجود ثروتش چیزی به او نمی‌دهد».








    شهادت




    بسیاری از منابع متقدم شیعه و سنی از شهادت امام صادق علیه السلام سخن نگفته‌اند. برخی از علماء شیعه همچون شیخ مفید درگذشت او را به مرگ طبیعی دانسته‌اند. برخی نیز با تکیه بر حدیثی که می‌گوید امامان با قتل از دنیا می‌روند، گفته‌اند امام صادق علیه السلام شهید شده است. شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق علیه السلام به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت از دنیا رفته است.







    زین ماتمی که چشم ملائک زخون تر است /  گویا عزای صادق آل پیغمبر است



    Image result for €Ø§Ù…ام Øادق و زندگینامه تا Øهادت€€Ž







    چقدر خنده داره 



    که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست، ولی ۹۰ دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!




    چقدر خنده داره


    که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!




    چقدر خنده داره


    که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!



    چقدر خنده داره


    که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می‌کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!





    چقدر خنده داره

    که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش می‌شه شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم!




    چقدر خنده داره


    که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروش ترین کتاب رمان دنیا آسونه!






    چقدر خنده داره


    که سعی می‌کنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!





    چقدر خنده داره



    که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!





    چقدر خنده داره


    که شایعات رومه ها رو به راحتی باور می‌کنیم اما سخنان قرآن رو به سختی باور می‌کنیم!






    چقدر خنده داره


    که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!






    چقدر خنده داره


    که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می‌کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می‌کنیم!









                                  خنده داره؟؟!!!!!!


                                 اینطور نیست؟


                                 دارید می‌خندید؟

                               دارید فکر می‌کنید؟



    این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی است.




    آیا


     این خنده دار نیست که وقتی می‌خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را از لیست مخاطبین خود پاک می‌کنید؟ 
    به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.




    این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره











    Related image



    در روزگار ناشکیبایی و محنت 

    و 

    در هیاهوی سکوت هایی تلخ 

    و

    در میان دریایی از زیبایی های نازیبا


    ناگاه نسیمی ب طراوت و خنکای چشمه سارانت

    و

    نوایی از جنس نغمه خوش الحان بلبلانت
     
    و

    یک مهربانی و امید از جنس عشق و سادگی



    همه وجود منه پاییز خسته و بیمارت را دگرگون کرد.


    منه پاییز فصلی نیستم که زیبایی ندیده باشم.


    پاییز هنوز طعم میوه های رنگارنگ تابستانی معبودش در آزمون های بازار بندگی، زیر زبانش است 

    پاییز هنوز حرارت آفتاب عشق روزه تابستان در درونش شعله می کشد و نمی گذارد سرمای پاییزی را حس کند.

    پاییز از اعماق قلبش می نویسد .
    پاییز با تمام وجودش می نویسد .



    من رفتم چون درختان بی گل و برگ شده من در برابر شکوفه های عشق و برگ های احساس تو چیزی برای گفتن نداشتند.



    بهار هیچ گاه پاییز را ندید و پاییز نیز هیچ گاه بهار را .


    پاییز و بهار ب خاطر تقدیری که تابستان گرم و سوزان، بی رحمانه آن ها را حایل شده مجبورند پروانه وار در آتش عشق سوزان تابستان بی رحم بسوزند



    نامه های آن ها را فقط زمستان سرد و بارانی خبر دارد 

    بی جهت نیست که سیل اشک ابرهایش همیشه ب راه است
    او از فراقی آتشین خبر دارد و هر سال با دیدن نامه های آن دو دلداده نمی تواند تاب بیاورد.

    ولی ای زمستان عزیز

    قد و قامت سرو خرامان تو از سوز سرمای سوک فراق من و بهار نباید خمیده شود.


    بهار هیچ گاه پاییز را ندید و پاییز نیز هیچ گاه بهار را .

    و این زیبایی این عشق را صدچندان می کند


    و گاهی زیبایی این چنین است 

    بر اساس اطلاعیه سازمان هواپیمایی کشوری در حمله موشکی آمریکایی ها به هواپیمای مسافربری ایران ایر در سال شصت و هفت ۲۹۰ سرنشین از ۶ ملیت جان باختنند.

    Øانباختگان Ùرواز مسافری ایران ایر از Û Ù…Ù„ÛŒØª بودند

    به گزارش روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری، ۱۲ تیر سالگرد بزرگداشت جانباختگان سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط ناوگان دریایی آمریکا، جنایتی که هرگز التیام نخواهد یافت.


    آمریکایی‌ها دلایل ضد و نقیضی مبنی بر اینکه هواپیمای مذکور یک هواپیمای جنگی بوده است، عنوان کردند اما این تلاش‌ها به جایی نرسید و نتوانست افکار عمومی جهان را با خود همراه کند.


    شرح ماجرا و این جنایت اینکه هواپیمای مسیر تهران – بندرعباس – دبی با ۱۵ دقیقه تأخیر در دوازدهمین روز تیرماه ۶۷ در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه فرودگاه بندرعباس را ترک و ۷ دقیقه پس از پرواز با هدف قرار گرفتن توسط موشک ناو دریایی آمریکایی‌ها سقوط می‌کند.


    بنا به طرح پروازی، پرواز ۶۵۵ تا ۱۴ هزار پایی مجاز به پرواز بوده و ۷ دقیقه (۱۰:۲۴) لحظاتی قبل از رسیدن به منطقه کنترل هوایی امارات در چند مایلی جزیره هنگام مورد اصابت موشک ناو وینسنس قرار می‌گیرد و از صفحه رادار محو شد. در همان زمان آمریکایی‌ها سعی می‌کنند خبر رسانه‌های ایران را مبنی بر سقوط هواپیمای مسافربری در آب‌های خلیج فارس تکذیب و عنوان کنند که این یک هواپیمای جنگی F۱۴ بوده یا اینکه اشتباهی صورت گرفته است.


    برای نجات از یک عملیات جنایتکارانه و خلاف پیمان نامه بین المللی حمل و نقل هوایی در خصوص هواپیماهای غیرنظامی تلاش‌های آمریکایی‌ها هرگز به بار ننشست و نقش آشکار این جنایت با مدال شهامت به فرمانده ناو وینسنس محک خورد و محکومیت آن در افکار عمومی جهان هرگونه شبهه‌ای را برطرف کرد. ماحصل این گونه اقدامات ضد انسانی که منجر به پرپر شدن مسافران این پرواز از هر ملیت و منطقه‌ای، این است که از نگاه آنها برای رسیدن به اهداف از هر ابزاری حتی به قیمت جان عده‌ای مسافر بی گناه می‌توان بهره برد.

    این هواپیما ۲۹۰ مسافر داشت که ۴۶ نفر آن تبعه خارجی اعم از اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی و ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال، ۵۳ زن و ۱۶ خدمه پروازی بود.


    حمله موشکی ناو وینسنس آمریکا به هواپیمای مسافری ایران در تاریخ ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷ در خلیج فارس به شهادت ۲۹۰ سرنشین این هواپیما که از ۶ ملیت بودند، منجر شد.




    Related image


    Image result for €Ø­Ù…له ناو Øمریکایی به هواÙیمای مسافربری ایران€€Ž


    Related image


    Image result for €Ø­Ù…له ناو Øمریکایی به هواÙیمای مسافربری ایران€€Ž

    Image result for €Ø­Ù…له ناو Øمریکایی به هواÙیمای مسافربری ایران€€ŽImage result for €Ø­Ù…له ناو Øمریکایی به هواÙیمای مسافربری ایران€€Ž






    Image result for €Ø­Ù…له ناو Øمریکایی به هواÙیمای مسافربری ایران€€Ž


    Related image








    حالا تروریست ماییم یا شما .

    بازم بگین که چرا مرگ بر آمریکا . 



    فلسفه نامگØاری سومین حرم اهل بیت از نگاه تولیت Øستان ØØ§Ù‡Ú†Ø±Ø§Ø (Ø)




    احمد بن موسی بن جعفر ملقب به شاهچراغ و مشهور به سید السادات الاعاظم، از فرزندان امام کاظم علیه السلام است.


    حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام همان جایی است که دل های عاشقان اهل بیت از شهر شیراز و دیگر شهرهای ایران و جهان روانه آن می شود و وجود این بارگاه نورانی و دیگر فرزندان و نوادگان امامان معصوم علیه السلام برای این شهر برکات بسیاری به همراه داشته است.


     او از 

    امامزادگان مشهور در 

    ایران است که در زمان 

    خلافت 

    مأمون به 

    ایران سفر کرد و با شنیدن خبر 

    شهادت امام رضا علیه السلام، در 

    شیراز ماند و در همان‌جا به شهادت رسید. مقبره وی در شیراز، مدت‌ها مخفی بود.


    تاریخ ولادت وی مشخص نیست. پدرش موسی بن جعفر علیه السلام، امام هفتم 

    شیعیان و مادر او به  ام احمد » شهرت داشت.


    نقل شده که احمد بن موسی علیه السلام کریم بود و امام کاظم علیه السلام او را بسیار دوست می‌داشت.


    در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی با تصمیم شورای فرهنگ عمومی استان فارس، روز ششم ذی‌القعده در 

    دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام به‌عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ تعیین شد.


    رهبر معظم انقلاب در سفر اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷ به استان فارس، شیراز را به عنوان سومین حرم اهل بیت علیه السلام در ایران اسلامی معرفی کردند، نامگذاری که به واسطه قرار داشتن بارگاه نورانی امامزادگان والا مقام از جمله حضرت شاهچراغ علیه السلام صورت گرفت.




    ضریح قبر احمد بن موسی شاهچراغ در شیراز





    نمایی از حرم احمد بن موسی شاهچراغ در شیراز



    قبلا خانم ها می گفتند دکتر محرم آدمه.

    بعدش کم کم عکاس و فیلمبردار و عاقد و پسرخاله و برادر شوهر و شوهر خواهر و همکار و رئیس هم محرم شدن .


    الان که فقط موقع نماز چادر می پوشند 

    ظاهرا فقط خدا نامحرمه 











    مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری 

    مامان دختررو دیده 

    گفته من اینو میخوام

    Related image











    طرف با ه کش مگس میکشته، زنش میگه تا حالا چند تا کشتی؟؟؟

    گفت: 5 تا؛ 3 تا زن، 2 تا مرد

    زنش میگه چجوری تشخیص دادی؟ 

    مرده گفت: 2 تا به تلویزیون چسبیده بودن، 3 تاشونم به تلفن .











    Related image










    Related image













    Related image













    Related image












    Related image











    Image result for €Ø®Ù†Ø¯Ù‡ حلال€€Ž












    Related image











    Related image


    گربه یا موجود فضایی ؟













    Image result for €Ø®Ù†Ø¯Ù‡ حلال€€Ž











    Related image









    Related image









    Related image









    Related image








    Related image






    Related image




    یکی از بهترین دوران های زندگی من بی شک دوران آموزشی خدمت مقدس سربازی بود.

    هیچ گاه آن دوماه فراموش نشدنی را از یاد نخواهم برد یعنی آبان و آذر 96 .

     

    دورانی که از دو جهت برای من افتخار بود:


    اول این که به عنوان سرباز نیروی انتظامی، آموزش می دیدم و دوم این که افتخار آموزش و حضور در آموزشگاه علمی تخصصی شهید چمران ناجا را پیدا کرده بودم.


    آموزشگاهی واقع در منطقه حصارک در مسیر اتوبان قزوین-کرج و جنب زندان قزلحصار.


    آموزشگاهی بسیار درخور نام نیروی انتظامی و هم چنین پرسنل و کادری واقعا برازنده و مجرب و صد البته فرماندهانی که گویی از ابتدا برای این کار ساخته شده بودند.


    فرمانده آموزشگاه سردار قادر عبدالعلی پور بسیار فرد با درایت و شایسته تصدی پست خودش بود.


    بنده در گردان ذوالفقار مشغول آموزش دیدن بودم. گروهان شهید حاج خداکرم که در نهایت هم به عنوان گردان و گروهان نمونه در دوره خود انتخاب شدیم.


    فرمانده گردان ما جناب سرگرد عزیز روحی، فردی با توانایی های مدیریتی و استایل بدنی که بین بچه ها همیشه از ایشان تعریف و تمجید می شد.

    فرمانده گروهان ما جناب سروان خلیل اله گنج خانی، فردی که همیشه با سخت گیری ها و البته روحیه و قلبی مهربان همانند همه ترک زبان های عزیز بین بچه ها معروف بود.


    همه این بزرگواران و زحمات و توانمندی هایشان و در عین حال اعتقادات معنوی و اخلاصشان بسیار برای نه فقط کادر آموزشگاه شهید چمران بلکه کل پرسنل ناجا افتخار است ولی در بین این بزرگواران بنده می خواهم از دو بزرگوار به طور ویژه یاد کنم.


    اولین عزیز، جناب سروان محمد محمدی بود که فرمانده دسته ما در گردان ذوالفقار بود و دیگری جناب سرگرد زندپویا که کار تدریس یکی از درس های دوران آموزشی ما را در کلاس های آموزشی انجام می دادند.


    جناب سرگرد زندپویا فردی بسیار مخلص و دارای اعتقادات عمیق معنوی بود که حقیقتا انسان را به یاد صفا و نشاط معنوی دوران جبهه که خاطرات آن را شنیده ایم می اندازد.

    چند جلسه رزم شبانه ما نیز با این بزرگوار بود.


    جناب سروان محمدی که از ابتدا محبت و علاقه بچه ها به این بزرگوار ایجاد شده بود. فردی بود که واقعا در زمینه کار خود مهارت داشت. همیشه بجا جو را از حالت خشکی در می آورد و بجا هم بسیار منضبط و دارای سخت گیری بودند. شخصیت و رفتار نظامی ایشان طوری بود که بچه ها آنقدر شیفته اخلاقیات و منش ایشان شده بودند که سخت ترین کارها برای ما آسان بود و از حضور جناب سروان محمدی در گروهان خود خرسند بودیم.


    در میان همه مراسم های نماز جماعت و زیارت عاشوراهای پنج شنبه ها و جو آسایشگاه و صحبت های بچه ها در مورد مسائل مختلف و برپا زدن های سحرگاهی افرادی که پست داشتند و همه اتفاق های ریز و درشت دیگر


    اما خاطره ای بسیار تلخ در اواسط دوره آموزشی ما در منطقه ماهدشت کرج و در اواسط آذر 96 روی داد و آن زمانی بود که ما دورانی موسوم به شرایط سخت را در اردوگاهی در منطقه ماهدشت کرج می گذراندیم. اتفاقی که همه آموزشگاه را در اواخر دوران آموزشی غرق در ماتم کرد و آن، شهادت یکی از فرماندهان میدان تیر آموزشگاه حین آموزش کار با مواد منفجره به یکی از گروهان ها بود.


    مراسم تشییع باشکوه، وداع پر از حزن و اندوه بچه ها و نیز همه همکاران این شخص که سال های سال این فرد را می شناختند.


    خلاصه بعد از دوران اردوگاه باید کم کم برای مراسم پایان دوره آماده می شدیم. چیزی که از ابتدای دوران آموزشی به ما وعده داده بودند. بعد از مشخص شدن قسمت هایی که باید هر گردان یا گروهان در مراسم پایان دوره در حضور فرمانده محترم نیروی انتظامی استان البرز یعنی سردار محمدیان انجام دهند روزانه برای مراسم پایان دوره در کنار دیگر فعالیت ها وقت می گذاشتیم. 

    به گروهان ما صف جمع محول شده بود و از قضا دقیقا در قسمت روبروی جایگاه یعنی محل استقرار سردار محمدیان باید مراسم خود را اجرا می کردیم و این کمی دلهره آور بود.


    ولی با کمک فرماندهان دلسوز و زحمتکش گردان و تلاش بی وقفه بچه هایی که برای اجرای مراسم انتخاب شده بودند با اجرایی خوب و یه رژه کم نظیر و گرفتن دو بار "خیلی خوب " از زبان سردار محمدیان، کار خود را به پایان رساندیم



    هیچ گاه فراموش نمی کنم این دوران را



    یاد همه بزرگواران و از جمله شهید عزیز بخیر            


    Related image








    ولادت امام رضا علیه السلام


    حضرت امام رضا علیه السلام پسر امام موسی کاظم علیه السلام و بانو نجمه خاتون است.

     وی امام هشتم شیعیان می باشد.

     او یکی از محبوب ترین معصومین در میان ایرانیان است.

     ولادت امام رضا علیه السلام را برخی از معصومان پیش از وی، پیش‌گویی کرده و به آن بشارت داده بودند.

     از امام صادق علیه السلام در این باره احادیثی نقل شده است. از جمله عبدالله بن فضل هاشمی روایت کرده است که: مردی از اهالی طوس در محضر امام جعفرصادق علیه السلام نشسته بود و آن حضرت به وی فرمود: " بزودی از صلب فرزندم موسی، مردی به دنیا می آید که مورد خشنودی خداوند سبحان در آسمان و خرسندی بندگانش در زمین خواهد بود. در سرزمین شما از روی ستم و دشمنی مسموم و کشته می گردد و در همان جا غریبانه به خاک سپرده می شود. آگاه باش! هر کسی وی را در غربتش زیارت کند و بداند که او امام و پیشوای شیعیان پس از پدرش بوده و از جانب خداوند متعال مفترض الطاعه (کسی که اطاعت او واجب شده است) می ‌باشد، همانند کسی است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را زیارت کرده باشد. "




    برخی از سخنان امام رضا علیه السلام


    دوست‌ هرکس‌ عقل‌ او، و دشمنش‌ جهل‌ اوست‌.


    Image result for €Øکس گل های متحرک€€Ž




    پیوند خویشاوندى‌ را برقرار کنید گرچه‌ با جرعه‌ آبى‌ باشد، و بهترین‌ پیوند خویشاوندى‌، خوددارى‌ از آزار خویشاوندان‌ است‌.


    Related image





    بخیل را آسایشى‌ نیست‌، و حسود را خوشى‌ و لذتى‌ نیست‌، و زمامدار را وفایى‌ نیست‌، و دروغگو را مروت‌ و مردانگى‌ نیست‌.

    Related image






    بعد از انجام‌ واجبات‌، کارى‌ بهتر از ایجاد خوشحالى‌ براى‌ مؤمن‌، نزد خداوند بزرگ‌ نیست‌.


    Image result for €Øکس گل های متحرک€€Ž





    به راستى‌ کسى‌ که‌ در پى‌ افزایش‌ رزق‌ و روزى‌ است‌ تا با آن‌ خانواده‌ خود را اداره‌ کند، پاداشش‌ از مجاهد در راه‌ خدا بیشتر است‌.


    Related image







    کمک تو به‌ ناتوان‌ بهتر از صدقه‌ دادن‌ است‌.


    Related image








    اگر بهشت‌ و جهنمى‌ هم‌ در کار نبود باز لازم‌ بود به‌ خاطر لطف‌ و احسان‌ خداوند، مردم‌ مطیع‌ او باشند و نافرمانى‌ نکنند.


    Related image








    توبه کار به‌ منزله‌ کسى‌ است‌ که‌ گناهى‌ نکرده‌ است‌.

    Related image





    بهترین‌ مال‌ آن‌ است‌ که‌ صرف‌ حفظ آبرو شود.


    Image result for €Øکس گل های متحرک€€Ž







    تواضع‌ این‌ است‌ که‌ به‌ مردم‌ دهى‌ آنچه‌ را مى‌خواهى‌ به‌ تو دهند.



    Related image




    اهمیت ازدواج در جامعه اسلامی چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد.

     اسلام ادامه نسل و حیات بشری را در گرو ازدواج می‌داند و می توان گفت آرامش و راحتی انسان در گرو ازدواج است؛ به همین جهت اسلام، ازدواج را نصف دین می‌داند به طوری که اگر کسی ازدواج نکند نصف دین وی کامل نیست.


    تکمیل شدن نصف دین با ازدواج به این معناست که تاکنون انسان بسیاری از زمینه‌ها همانند احساسات، عواطف و عشق‌های حقیقی را تجربه نکرده‌ است و اگر عشق حقیقی زمینی که همان ازدواج است را تجربه کند به عشق الهی نیز دست خواهد یافت.


    عشق زمینی و مادی، پل و گذرگاهی برای رسیدن به عشق حقیقی و الهی است.

     با اختیار کردن همسر با توجه به دستورات دین مبین اسلام، فرد به وصال عشق مادی دست پیدا کرده که در پی آن به عشق الهی نیز خواهد رسید.





    ازدواج به تنهایی مکمل دین نیست


    ازدواج به تنهایی مکمل دین نیست؛ در واقع ازدواج یکی از پله‌های تکمیل شدن دین است در حالی که انسان باید ویژگی‌های دیگری مثل اعتقاد راسخ به دین و مبانی دینی هم داشته باشد.


    ازدواج یکی از فاکتورهای تکمیل کننده دین است و نه اینکه دین انسان با صورت گرفتن ازدواج و ایراد خطبه عقد کامل شود؛ از این رو ازدواج باید عاقلانه باشد نه عاشقانه و با این وجود، زندگی باید عاشقانه باشد و نه عاقلانه.


    زوجی به کمال می‌رسند که عاشقانه زندگی کنند و زن و مردی می‌توانند ادعای موفقیت داشته باشند که عاقلانه ازدواج کنند.

    ازدواج موقت زندگی انسان را کامل نمی‌کند از این رو تنها برای شرایط خاصی وضع شده است.



    ازدواج موقت برای استمرار حیات بشری وضع نشده بلکه در نبود ازدواج دائم به سمت ازدواج موقت می‌رویم.

     اگر امروز شاهد افزایش طلاق در سطح جامعه هستیم چون اعتمادها به اعتقادات انسان‌ها از بین رفته است.


    کاهش اعتماد طرفین و زوجین عامل افزایش طلاق در جامعه است.

     ریشه اصلی طلاق‌ها پیوند نداشتن قلب‌های انسان‌ها به یکدیگر است و این عمل نادرست با ایجاد مودت و محبت کاهش خواهد یافت.





    از عکس زیر : 

    1- چقدر پیام و معنی میشه در مورد همه چیز منجمله ازدواج فهمید ؟

    2- پرمعنی تر و زیباتر کجا میتونیم پیدا کنیم ؟


    Image result for €Øکس Ø²ÙˆØ Ù…Øهبی€€Ž





    بلوغ فکری؛ ملاک ازدواج در سنین پایین


    اسلام ملاک ازدواج در سنین پایین را بلوغ فکری می‌داند.

    بلوغ فکری ممکن است برای هرکس در سنی به وجود بیاید هر چند اسلام برای ازدواج چند شرط دارد که بلوغ فکری، جسمی و جنسی و اعتقادی از آن جمله است.


    متأسفانه ما در بسیاری مواقع در مسائل فکری و اعتقادی به بلوغ نرسیده‌ایم و تنها بلوغ جسمی و جنسی را ملاک قرار می‌دهیم.

     اصل ویژگی که اسلام برای ازدواج ملاک می‌داند، بلوغ فکری است.


    گاهی عده‌ای چون به بلوغ فکری نرسیده‌اند ازدواجشان ناموفق می‌شود به همین جهت این مشکلات را به پای دین می‌گذارند.

    زندگی‌های امروز با آنچه در اسلام آمده بسیار در تضاد است.


    زندگی‌های امروزی فقط بخشی از اسلام را به مردم نشان می‌دهند نه اسلام واقعی را.

     متأسفانه نحوه ازدواج، خواستگاری رفتن، نوع مهریه‌ها، حرف زدن، کسب درآمد، خرید جهیزیه و . در جامعه با آنچه در اسلام است، فاصله دارد.


    اگر با ازدواج نصف دین به دست می آید یعنی اینکه جوان با این ازدواج می‌تواند خود را در برابر گزندهای شیاطین مصون بدارد و نسل صالحی را برای آینده بشریت تربیت کند.


    برای مراقبت از نصف دیگر دین انسان، باید تقوا داشته باشیم به طوری‌که اگر بخواهیم بخشی از دین را حفظ کنیم، باید پوسته‌ای از تقوا دور خود بکشیم و مراقب خود باشیم.


    در این دنیا هیچ فیلمی، تله فیلمی یا هر نمایش دیگه ای لذت بخش تر و زیباتر از نگاهی سرشار از عشق و پاکی و صداقت و یکرنگی یک زن و شوهر به همدیگه نیست. 





    Related image










    استاتوس فیسبوکی طنز, استاتوس های طنز و خنده دار فیسبوک


    چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان
    خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
    شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
    لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان . . .




    سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه مبارک باد




    Image result for €Ù…تحرک ØاØقانه Ø§Ø²Ø¯ÙˆØ§Ø Ø­Øرت Øلی€€Ž








    Image result for €Øهادت Øواد الاØمه€€Ž



    تولد


    حضرت امام جواد علیه السلام در شهر مدینه و در سال 195 هجرى قمرى در نوزدهم ماه مبارک رمضان دیده به جهان گشود. پدر آن حضرت امام على بن موسى الرضا، و مادرش خانمى بود به نام سبیکه، از اهالى نوبه که یکى از مناطق آفریقاست، و بعضى نیز گفته اند که نام مادر آن حضرت خیزران بود، و بعضى گفته اند که مادر آن بزرگوار از طائفه ماریه قبطیّه همسر رسول خدا و مادر ابراهیم فرزند رسول الله بوده است. 



    اسماء و القاب امام جواد علیه السلام

    اسم آن حضرت، محمد و بعضی القاب آن بزرگوار عبارت است از : تقى، منتجب، جواد، و مرتضى، و کنیه ایشان أبوجعفر بوده است که به ایشان در زبان اهل حدیث أبوجعفر دوم مى گویند، زیرا أبوجعفر اول حضرت امام محمد باقر علیه السلام بوده است.



    اولاد آن بزرگوار


    اولاد آن حضرت عبارت بودند از : 1- امام هادى علیه السلام 2- موسى مبرقع، 3 و 4 دو دختر به نامهاى فاطمه و امامه.



    سلاطین زمان آن حضرت


    آن حضرت در زمان مأمون و معتصم عباسى زندگانى مى کردند، و دختر مأمون به نام ام الفضل همسر ایشان بودند، که بنا بر بعضى از نقل ها حضرت به وسیله ام الفضل و به دستور معتصم با زهر به شهادت رسیدند. البته تذکر این نکته لازم است که امام جواد علیه السلام از ام الفضل داراى اولادى نشدند و مادر امام هادى علیه السلام خانم بزرگوارى بودند به نام سمانه مغربیّه» .





    شهادت امام جواد علیه السلام

    معتصم علیه اللعنة و العذاب، آن حضرت را از مدینه به بغداد احضار کرد و آن حضرت در اواخر محرم سال دویست و بیست به مدینه وارد شدند و در آخر ذوالقعده همان سال از دنیا رفتند. آنچه مرحوم مفید نوشته است اشاره به آن دارد که شهادت آن حضرت ثابت نیست، لکن علاوه بر قرائن که عبارت از احضار جبرى آن حضرت از مدینه و وفات آن بزرگوار پس از مدت کوتاهى کمتر از یک سال » است، مرحوم مجلسى در جلد 50 بحار الانوار صفحه 17 از کتاب عیون المعجزات نقل کرده است که به دستور معتصم و به وسیله امّ الفضل دختر مأمون، آن حضرت را مسموم نمودند، و العلم عندالله.

    آن حضرت در 27 ذى القعده سال 220 در سن 24 سال و چند ماه به شهادت رسید. 




    Image result for €Øکس Øهادت Øواد الاØمه متحرک€€Ž







    سلام ما بر تو اى امام جواد روزى که به دنیا آمدى، و روزى که به شهادت رسیدى، و روزى که در قیامت براى شفاعت امت جدّت به پاى مى خیزى. و سلام ما بر پدران بزرگوار، و فرزندان معصومت باد. 



    هیچکس از دل آن ها خبر نداشت .

    یک دنیا لطافت .

    یک دنیا نجابت .

    یک دنیا احساس .




    ولی یک دنیا





    خود را دست تقدیر سپرده بودند . به خصوص اینکه هیچکدام از دل دیگری نسبت به خود آگاه نبودند.

    روزها و ساعات را می گذراندند .

    ولی هیچکدام از تقدیری که برایشان قرار بود رقم بخورد خبر نداشتند .

    یک روز وقتی پسر از مسجد بیرون آمد یک لحظه چشمش به او افتاد که در حال خروج از مسجد به سمت خانه بود . 

    تپش های قلب .

    عرق شرم و نجابت .

    ولی غرق احساس .


    در نهایت سر ب زیری بدون این که هیچکدام به هم نگاهی کنند از کنار هم رد شدند .

    خدا می داند در آن چند ثانیه چه می گذشت در دلشان .

    ولی هر چه بود یک دنیا شیرینی بود در کنار احساس . ولی یک دنیا هم دلتنگی


    یک روز که پسر در مغازه خود کار می کرد پیرمرد محل که همه او را به خوشنامی و دست ب خیر بودن می شناختند به مغازه این جوان آمد و قصد خرید داشت

    جوان با انصاف و رعایت حال پیرمرد کالایی که پیرمرد می خواست در اختیارش گذاشت .
    پیرمرد از برخورد و انصاف این جوان خوشش آمد و اندکی نشست و با او گفتگو کرد .
    ابتدا از کسب و کار سوال کرد .
    بعد از زندگی و زن و بچه .

    فهمید این جوان خوب و متدین، مجرد است .

    خلاصه بعد از مدتی گفتگو پیرمرد به خانه رفت .

    در خانه پیرمرد بعد از صرف شام با همسر خود به صحبت نشست و از وقایع روزانه صحبت کرد و بحث به خرید از مغازه این جوان و انصاف او رسید .

    پیرمرد به همسر خود گفت ای کاش می توانستیم برای این پسر آستینی بالا بزنیم .

    همسرش در همین وقت ناگهان به یاد دختر جوان و متدینی افتاد که بیشتر اوقات او را در مسجد و مراسمات مذهبی می دید
     
    به پیرمرد گفت من دختری را می شناسم که مجرد است و بسیار دختر خوبی است . فکر کنم با او این موضوع را مطرح کنم بد نباشد .

    هر دو در این کار خیر پیشقدم شدند تا این که بتوانند این دو کبوتر عاشق را به هم برسانند  


    Related image


    هر دو قناری عاشق به تصور این که طرف مقابل آن کسی نیست که انتظارش را مدت هاست می کشند بالاخره با اصرار، حاضر به صحبت می شوند تا به خاطر آن دو و به احترام دو بزرگسال در این باره صحبت کنند .

    در شب میهمانی که قرار بود خانواده ها همدیگر را برای آشنایی اولیه ببینند هنوز هیچکدام نمی دانند طرف مقابل همان شعله عشقی است که از قبل تر ها در دلشان روشن شده است .

    بالاخره آن روز فرا رسید .
     
    بعد از مدتی گفتگو و صحبت، همین که آن دختر جوان در نهایت حیا و وقار پا به مجلس گذاشت و چشمش به آن پسر افتاد همه وجودش لرزید و قلبش در حالی که از خوشحالی آمیخته با احساس تند تر میزد با دستانی لرزان و وجودی ملتهب و چشمانی پر از اشک که خبر از یک قصه عاشقانه داشت چای را تعارف کرد و نشست .

    پسر که از خوشحالی نمیدانست چکار کند نمی دانست چقدر باید خدارا شکر کند . نه می توانست از آتشفشان عشق و احساس که در درونش فوران کرده چیزی بگوید و نه خود و شور خود را کنترل کند .

    هیچ کس از علت حال عجیب و منقلب و آبشار عشق و احساس آن دو در آن شب باخبر نشدند ولی بعد از محرمیت، آن قدر دست در دست هم در تنهاییشان گریه کردند که خدا می داند چه چیزی در قنوت نمازشان در شب اول زندگی با خدا گفتند .



    Related image      
     

    عشق پسر همون دختر مهربون ساده و با نمک و وفاداریه که تو سخت ترین شرایط زندگی همیشه پشت مردشه و اوضاع رو بر مردش سخت نمیکنه .


    درکش میکنه و هواشو داره .



    Related image





    یه روز دختر بهش گفت قول میدی که هیچ دختری رو بیشتر از من دوست نداشته باشی ؟

    پسر: من دوستت دارم اما نمیتونم همچین قولی بدم .

    دختر با گریه گفت: یعنی یکی رو بعد من دوست خواهی داشت؟

    پسر با لبخند گفت: دختری که بعد تو دوست خواهم داشت تو رو مامان صدا میکنه .



    Related image





    یه پسرایی هستن که هیچ وقت دیده نمیشن 

    سرشون زیره کم حرفن

    هیچ وقت با حرفاشون دل کسیو نمیشن

    سعی نمیکنن با حرفای قشنگ مخ دختریو بزنن

    اهل کارن و خانواده و یه بار عاشق میشن

    وقتیم عاشق میشن تا تهش پاش وایمیسن



    Related image




    یه دخترایی هم هستن که .


    یه سری کارارو انجام نمیدن .


    ولی


    به پای کسی ماندن رو خوب بلدند .


    سوختن و ساختن را خوب بلدند .


    بدی هایت را دور میریزند .


    و خوبی هایت را فقط می بینند .


    این دخترها زندگی ساختن را خوب بلدند .


    ولی برای مرد زندگی . 



    Related image







    عشق خوب است اگر یار خدایی باشد .



    Image result for €Øکس Ùسر مØهبی€€Ž


    میدانم چقدر سخت است زندگی برایت در این جامعه امروزی .

    میدانم برای فرار چشمانت دست به هرکاری میزنی

    میدانم که وقتی با خانواده داخل مغازه میروی یک راست سرت را در گوشی میکنی تا چشمت به هیچکس نیفتد و مردم نادان می گویند خیر سرش مذهبیه همش سرش تو گوشیه .


    Related image





    آنان نمیفهمند ولی من میدانم .

    میدانم قلبت چه دردی می کشد وقتی مردان جامعه ات را میبینی که مردانگی از تن دریده و همه فقط نر شده اند .


    برادرم چه عذابی میکشی وقتی نی با صدها رنگ و لعاب برایت در خیابان ها فشن شو میگذارند و تو چشم میپوشانی .
    چه میتوانم بگویم در برابر این پاکدامنی وصف نشدنی ات ؟


    میدانم چه دردی دارد دیدن مردانی که با ظاهر مذهبی و باطنی گرگ گونه وجهه ی تو و امثال تو را خراب می کنند .


    Related image




    آری برادرم .

     با افتخار میگویم که خون مهدی فاطمه در رگ هایت جاریست . 


    میدانم در این روزگار که شهوت در جلوی چشمان زیادی خیمه زده، تو با چه نیروی قاسم واری از آن می گریزی .  


    چقدر سخت است .

    تو هم مردی، تو هم غریزه داری .  

    منکه دخترم ولی برادرم راستش را بگو چگونه در این فلاکت بازار، خودت را اینگونه حفظ کرده ای ؟


    بگو چه شب هایی تا صبح اشک ریختی برای دختران و پسران آلوده شده جامعه ات ؟



    برای قلب خونبار مهدی ؟



    ولی باز هم به روی خودت نمی آوری و خودت را گناهکارترین میدانی .


    Image result for €Ø­ÛŒØ§ÛŒ چØم€€Ž





    چگونه می خواهند جواب بدهند ؟


    اصلا می توانند در برابر این همه گناه پاسخگوی رنج و عذاب های تو باشند ؟

    چگونه می توانند روز قیامت در چشمانت نگاه کنند در حالی که با فجیع ترین وضع ها در برابرت رژه می رفتند و تو چشم می پوشاندی ؟


    برادرم چه زیبا قاسم وار می جنگی در این میدان بی عفتی

    میدانی که چقدر دشمنان ما را دلشاد کردند ولی نه آن ها و نه این ها به روی خود نمی آورند . 

    دعا میکنم خداوند پاک ترین دختر عالم را نصیبت کند که به حق لیاقت توست.



    الحق که معنی کلمه مرد، ادامه دهنده ی راه شهدا، علمدار حسین تویی .

    خوش به حال تو که چه مقامی داری پیش شهدا .


    من هم قول میدهم با چادرم مکمل تو باشم .
     



    Image result for €Ø­ÛŒØ§ÛŒ چØم€€Ž

    سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان ی 

    اسلام گرا و 

    چپ گرا با ساختار 

    شبه‌نظامی است. رهبری این سازمان با 

    مسعود و 

    مریم رجوی است. از سال ۱۳۸۲ زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد و در غیاب وی همسرش 

    مریم رجوی عملاً رهبری این سازمان را به عهده دارد. از ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ دبیرکل این سازمان 

    زهرا مریخی است.




    Related image


    این سازمان در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ به رهبری 

    محمد حنیف‌نژاد، 

    سعید محسن و 

    عبدالرضا نیک‌بین پایه‌گذاری شد؛ اما بعد از 

    انقلاب سال ۱۳۵۷، 

    عبدالرضا نیک‌بین از فهرستِ رسمیِ بنیان‌گذاران حذف و 

    علی‌اصغر بدیع‌زادگان که از سال ۱۳۴۵ به سازمان پیوسته بود، جایگزین او شد.



    Related image


    سازمان مجاهدین پس از شکل‌گیری، به اقدام مسلحانه علیه 

    دودمان پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ 

    سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) موفق به دستگیری رهبران اولیه این سازمان شده و به حکم دادگاه نظامی وقت، به جُرم اقدام علیه امنیت کشور، اعمال تروریستی و ترور اتباع ایرانی و آمریکایی»، به 

    اعدام محکوم و برخی نیز 

    زندانی شدند. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی، عده‌ای به رهبریِ 

    تقی شهرام و 

    بهرام آرام اقدام به 

    ترور و حذف اعضای مذهبی از جمله 

    مجید شریف واقفی در بیرون زندان کردند، و با دست گرفتن قسمتی از سازمان، بیانیهٔ اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به 

    مارکسیسم را منتشر کرند. پس از آن، اعضای سازمان به دو دسته مارکسیست به رهبری 

    تقی شهرام و 

    بهرام آرام و مسلمان به رهبری 

    مسعود رجوی، 

    موسی خیابانی و… تقسیم شدند.



    Related image



    پس از پیروزی 

    انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بخش مذهبی سازمان مجاهدین خلق به رهبری 

    موسی خیابانی و 

    مسعود رجوی فعالیت خود را تحت عنوان جنبش ملی مجاهدین اعلام کردند امّا بر سر اختلاف نظر با ون وقت -از جمله 

    روح‌الله خمینی- به مخالفت علیه 

    نظام جمهوری اسلامی روی آورد. پس از 

    تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و عزل 

    ابوالحسن بنی‌صدر این سازمان هدف خود را سرنگونی

    نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد. سازمان مجاهدین دو سال بعد از جنگ ایران و عراق در سال ۶۱ به 

    عراق رفتند و با همکاری 

    ارتش عراق، اقدام به تشکیل بازویی نظامی به نام ارتش آزادی‌بخش ملی ایران» کرد و در کنار 

    ارتش عراق در جنگ علیه ایران مشارکت کرد. این نیروی نظامی در طول 

    جنگ ایران و عراق، از سوی خاک عراق، بیش از یکصد عملیات نظامی علیه مواضع نیروهای ایرانی شکل داد. مهم‌ترین عملیات نظامی سازمان در سال ۱۳۶۷ تحت عنوان 

    فروغ جاویدان انجام شد و جمهوری اسلامی در واکنش به آن، 

    اعدام زندانیان ی (تابستان ۱۳۶۷) همه اعضای زندانی سازمان را که حاضر به برائت از سازمان و ابراز ندامت از اعمال خود نشده بودند را در زندان‌های ایران انجام داد. اگرچه آمار دقیقی از تعداد اعدام شدگان منتشر نشده ولی 

    گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد تعداد آنها را ۱۸۷۹ نفر و دیگر منابع ۳۰۰۰ تا ۴۴۸۲ نفر تخمین زده‌اند.


    Related image


    این سازمان به وسیله حکومت پهلوی سابق و جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده‌ است. برخی دولت‌های غربی نیز برای حدود یک دهه این سازمان را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده بودند اما بعداً این سازمان را از این فهرست خارج کردند.


    Image result for €Ø³Ø§Ø²Ù…ان مØاهدین خلق€€Ž



    در دوران حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی از لقب مارکسیست اسلامی» برای این سازمان استفاده می‌شده‌است. درادبیّاتِ حکومتی ایران از سازمان مجاهدین خلق با عناوینی چون سازمان منافقین» یاد می‌شود. بسیاری از اعضای جدا شده و همچنین محققین این سازمان را دارای ماهیت فرقه‌ای دانسته و از عنوان فرقه رجوی برای اشاره بدان استفاده می‌گردد.


    طبق گزارش سال ۱۳۸۸ مؤسسه بروکینز این سازمان به نظر غیر دموکراتیک است و محبوبیت ندارد اما به عنوان یک پروکسی در داخل ایران علیه حکومت تهران حضور عملیاتی دارد. یگانه ترابی خبرنگار 

    رویترز و جاناتان وایت استاد علوم ی مؤسسه اروپا گفته‌اند که این گروه هنوز هم میان ایرانیان نامحبوب است.


    Related image


    دلی دارم به لطافت گل های بهاری .



    Related image





    به لطافت نسیمی خنک .



    Related image



    احساسی دارم ناب تر از یک عشق پاک .


    Related image


    ناب تر از چشمه عشق یک عاشق .



    Image result for €Ú†Øمه ØØق€€Ž








    قلبی دارم که نمیدانم چرا هیچگاه باور نکرد ظلم را، خوردن مال یتیم را، مال مردم را .


    هوایی دارم ابری که همیشه همیشه به یاد زراعت کوچک آن مرد روستایی می افتد .



    روحی دارم که گاهی آزرده می شود از نظاره بعضی ناملایمتی ها و رنج دردمندان .


    ولی وجودم به عشق زنده است


    به امید زنده است


    به احساس زنده است





    تا ابد در دلم بمان ای عشق .





    Image result for €Øکس ØØق Ùاک€€Ž

      


     

     

     

     

     

    می پرسند چرا شیعه علی هستید؟

     

     

     

    می گویم ما به خود می بالیم مقتدایمان مردی است که:

     

     

    اولین مرد ایمان آورنده به پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم بود.

     

     

    مردی که 25 سال از حق حکومت خود که انتصاب الهی بود به خاطر اسلام » گذشت و با غاصبان حق خود چنان وحدت کرد که عمر گفت:

    " لولا علی لهلک عمر " 

     

     

    حاکمی ضد ظلم که ستم بر یک زن یهودی را که در ذمّه حکومتش می زیست تاب نیاورد و فرمود اگر مسلمانان از این ستم بمیرند رواست.

     

     

    امیری آنچنان که خوراکش، منزلش، لباسش همسطح فقیرترین مردم بود . مبادا سیری شکمش، گرسنگی فردی در حجاز را از یادش ببرد.

     

     

    اصلا بگو : بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا .

     

     

     

    کجای عالم چنین اسطوره ای سراغ دارید؛ بگو تا شیعه اش شویم.

     

     

     

     

    آنچه خدا بیش از همه طالب است حب علی بن ابیطالب است

     

     

     

     


    انسان های بزرگ اونایی نیستند که میان واقعیت هارو میگن.

     

    انسان های بزرگ اونایی هستند که قدر تک تک کارا و حرفایی که دیگران در حقشون انجام میدن رو میدونن.

     

     

    انسان های بزرگ اونایی هستند که مدام خودشون رو مقصر میدونن و اول از خودشون شروع می کنن نه از دیگران.

     

    انسان های بزرگ لیاقتشون اینه که حتی برای چهارکلمه حرف زدن باهاشون کلی وقت بگیری.

    انسان های بزرگ، باطن ساده و یکرنگی دارند ولی دلشون به وسعت یک دریاس.

     

     

    گاهی قلب انسان های بزرگه که باعث میشه زبان آدم بسته بمونه.

    قلبی که مثل یک گنج میمونه و حتی نباید در موردش حرف زد. 

     

    انسان های بزرگ واقعا فرشتن .

     

     


    در 31 شهریور 1359 رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رئیس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربین های تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر، آغاز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد. 

     

     

     

     

    آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها بوی بهشت مردانی را گرفته بود که سر به سر تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و م بیفتد؛ چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملت قهرمان است.

     

    مردان این دیار در پی کفتارصفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودند و جماسه آفریدند.

     

     

     

     

     

     

    جنگی نابرابر در شرایطی به ایران تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی به ویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناح های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیری های نظامی درصدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و سازماندهی را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند.

     

     

     

    دفاع از آبادان در سال اول جنگ تحمیلی

     

     

     

     

    آمریکا برای به سازش کشاندن جهموری اسلامی و در نهایت تسلیم آن ها حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینه های ی، نظامی، اقتصادی و . از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت. از سوی دیگر ابرقدرت دیگر جهان یعنی شوروی که متحد عراق محسوب می شد خصومتش را با نظام اسلامی که شعار نه شرقی و نه غربی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این را محکوم کرده بود بیش از پیش آشکار کرد.

     

     

     

     

     

    ارتش عراق که براساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفته ای تهران را در سر می پرورانید در روزهای نخست ، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازه های اهواز و خرمشهر پیش تاخت. تحت چنین شرایطی امام خمینی رحمت الله علیه به خروش آمد و ندای ملکوتیش دل های شیفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کیان جمهوری اسلامی نمود؛ به طوری که نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی آموزش های نظامی به مقاومت پرداختند.

     

     

     

     

     

     

    علیرغم کارشکنی های رئیس جمهور وقت، بنی صدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبهه ها شتافتند. پس از شکل گیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسه ای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بی سابقه بود.

     

     

     

     


     

     

     

    همیشه عاشقای امام حسین رو توی پیاده روی اربعین در تلویزیون که میدیدم حسرت می خوردم.

    همیشه وقتی تعریفایی که از حال و هوای بین الحرمین از دوستانی که توفیق زیارت پیدا می کردن می شنیدم حسرت می خوردم.

     

    ولی امسال نمیدونم چرا یه دلتنگی دارم که داره بی قرارم می کنه.

     

    به همکارام که قراره فردا حرکت کنن گفتم تورو خدا برای منم دعا کنید.

     

    خوشبحالشون که روز عاشورا کربلا هستن.

     

    الان چشمام دیگه نمیتونه تحمل کنه.

     

    من امسال هم محروم شدم.

     

    همه وجودم اشک و حسرته.

     

    همین الان چشمام پر شده.

     

    با نوای هایمهدی» حاج باسم دارم اشک می ریزم.

     

    از همه خوبایی که دارن این مطلب رو میخونن خواهش می کنم دعا کنن که زیارت ارباب نصیب این گناهکار هم بشه.

     

    آخه اربابمون خیلی بنده نوازه.

     

     

     

     

     


    ​​​​​​

     

     

     

     

    عاشورا روز عزاست.

    روزی که افراد با هر گرایش و سلیقه ای با علم به چرایی قیام حسین بن علی علیه السلام و فهم درست حرکت ایشان، بر مصائب آن حضرت و یاران و خاندانش عزاداری می کنند و از این عزاداری توشه ای برمی گیرند برای تبدیل زندگی خود به یک زندگی حسینی و شایسته.

     

    چنین عزاداری با فهم صحیح را می توان حائز رتبه ای دانست که خداوند متعال، درجه والایی برای کسانی که حتی خود را شبیه به گریه کننده ها در عزای نوه پیغمبر اسلام در می آورند اختصاص می دهد. 

     

     

     

     

    خدایا زیارت اربابمان را نصیبمان کن .

     


    شهریور که به فارسی آن را سُنبُله می گویند ششمین ماه سال خورشیدی است و در گاه شماری رسمی ایران و افغانستان همواره 31 روز دارد و از روز 156 ام سال آغاز شده و در روز 186 ام سال پایان می یابد و واپسین ماه فصل تابستان می باشد.

     

     

     

     

     

    عاشقانه های یک شهریوری را همیشه باید جدی گرفت هرچند که لحنش طنز باشد چراکه شهریوری بی دلیل از احساسش برایت تعریف نمی کند.

     

     

     

     

     

     

    شهریور .

    این ته تغاری نازک نارنجی آفتاب .

    نیامده سر ناسازگاری گذاشته است .

    گرچه در کوله اش گرما دارد و آفتاب .

    اما گرمای احساسش چیز دیگری است .

     

    می خواهد بگوید که از جنس پاییز است .

    با خودش بادها را می آورد . یکه تازی می کند .

    شهریور از دیرباز حامل شکوفه های پاییزی بوده .

    شکوفه هایی به رنگ زرد سرخ نارنجی

     

    شهریور تمام آفتاب را تقدیم پاییز می کند .

     

    این ته تغاری بازیگوش بااحساس .

     

    شهریور ماه من است .

     

     

     

     

     

    شهریوری که باشی میشی یه آدم خاص .

    میشی کسی که

    حسش خاصه .

    عشقش خاصه .

    نگاهش خاصه .

     

    و سکوتش .

     

    هر کسی نمیتونه خاص بودن رو درک کنه .

     

     

     

     

    در این برای همه خواهرا و برادرای خوبم که قلبشون از اون سر دنیا برای پاکی می تپه بهترین هارو آرزو دارم .

     

    یه دعای ویژه هم دارم برای .

     

     

     

    خواهش می کنم همگی برای برادر گناهکارتون دعا کنید.

     

     

     

     


     

     

    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:

    هرکس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم.

     

     

     

     

     

    ربیع الاول، ماه شادی اهل بیت بر شما مبارک باد.

     

     

     

     

     

    خداوندا

     

    تو را به مناسبت های عزیز این ماه گرامی قسم می دهیم؛

    این ماه را بر تمامی شیعیان جهان، مبارک و پرخیر و برکت قرار ده.

    در ظهور ارباب و مولای ما، امام زمان عج الله تعالی فرجه تعجیل بفرما.

    به ما توفیق بهره بردن از فضایل این ماه عنایت فرما.

    تمام مریض ها را به حرمت این ماه شفا ده.

    مشکلات و گرفتاری های تمام مسلمانان را برطرف بفرما.

     

     


    دریا را دوست دارم .

     

    چون با همه پاکی و زلالی اش عاشقانه و آرام به حرف های دل من گوش می دهد.

     

     

     

     

     

     

    دریا را دوست دارم

     

    چون همه را می پذیرد.

     

     

     

     

     

     

     

    دریا را دوست دارم

     

    چون با همه جوش و خروشش رازنگهدار است.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    من دلی به وسعت و پاکی دریا می خواهم تا حتی اگر به سمت من سنگ هم پرتاب کنند باز یاد تو را از یاد نبرم.

     

     

     


     

     

    هر که علم برای رضای خدا جوید، نزد خدا از مجاهد فی سبیل الله بهتر است.

     

     

     

     

     

    نماز چهره شیطان را سیاه کند، و صدقه دادن پشت او را بشکند، و دوستی در راه خدا ریشه او را می شکند، و وقتی چنین کردید از شما به فاصله شرق و غرب دوری کند.

     

     

     

     

    نیک خویی کن؛ از مردم هرکه نکوخوی تر، دینش بهتر.

     

     

     

     

    مومن آن است که مردم او را بر مال و جان خویش امین شمرند.

     

     

     


     

     

     

    شهادت مظلومانه سردار رشید اسلام سپهبد قاسم سلیمانی را به پیشگاه رهبر معظم انقلاب و ملت عزیز ایران تسلیت و تعزیت عرض می کنیم.

     

     

     

    هان، میشناسیدش؟ زیاران خراسانیست

    از نسل سلمان است اگر نامش سلیمانیست

     

    مردان حق، همپای او در جبهه ها ماندند

    بدخواه او، تسلیم خواهش های شیطانیست

     

    در وقت میدان، او: اشداء علی الکفار

    با دوستان، تفسیری از آیات رحمانیست

     

    شرح نگاهش با یلان کارزار قدس

    توصیف او سنگینی اشعار خاقانیست

     

    در صبح رجعت خوب می دانم که او هم هست

    در لشکری که جمع ایرانی و افغانیست

     

    در وصف او حتی قلم هم از نفس افتاد

    راحت بگویم؛ آنچه می دانم و میدانیست

     

     

     

     

     


    1- نامگذاری در حیای فرزندان تأثیر دارد. فرزندی که نام یکی از اولیای دین را دارد، رابطه ای بین خود و او حس می کند و لذا سعی می کند خود را به آن شخص نزدیک سازد و به نوعی خود را در محضر او می داند. این می تواند سبب شرم وی شود و او را انجام دادن کارهای ناروا بازدارد. 

    البته این امر متوقف بر این است که والدین فرزند خود را به این نکات توجه دهند.

     

     

     

     

     

     

     

     

    * در روایتی آمده است که روز قیامت شخصی را می آورند که نام او محمد است. خداوند به وی خطاب می کند تو که همنام حبیب من هستی، شرم نکردی که عصیان مرا مرتکب شدی و حال آن که من، شرم دارم تو را که همنام حبیب منی، عذاب کنم.»

     

     

     

     

     

     

     

     

    2- جدا کردن محل خواب کودک از والدین، یکی دیگر از اقدامات در این زمینه است. اطلاع یافتن کودک از روابط جنسی والدین عامل مهمی در انحراف و بی حیا شدن وی می باشد. در روایات آمده است فرزندی که شاهد چنین اموری باشد و یا حتی صدای نفس والدین را در آن بشنود ممکن است به فساد کشیده شود.

    همچنین رعایت عفت کلام و پرهیز از شوخی های جنسی و به زبان آوردن امور جنسی در حضور فرزندان نیز تأثیرگذار خواهد بود.

     

     


    1- بر اساس احادیث، ازدواج پاک، یکی از عوامل باحیا شدن فرزند است. فرزندی که از راه نامشروع متولد شود، بی حیا خواهد شد. همچنین فرزندی که نطفه اش در حال ناپاکی مادر منعقد شده باشد، بی حیا خواهد بود. گاهی نیز ممکن است شیطان در انعقاد نطفه، مشارکت کند که نتیجه آن، بی شرمی فرزند است.

     

     

     

     

     

    2- دوران بارداری، دوران بسیار حساسی است. ریشه های باحیایی و بی حیایی را در این مرحله نیز می توان یافت. رعایت حیا از جانب مادر، تأثیر زیادی بر جنین خواهد داشت. بی حیایی در گفتار و در ارتباط با نامحرم، شرکت در محافل لهو و لعب، گوش دادن به موسیقی های حرام، دیدن تصاویر و فیلم های غیراخلاقی، خواندن رمان های غیراخلاقی و . می تواند تأثیرات منفی بر حیای جنین داشته باشد و برعکس، رعایت حیا در گفتار و رفتار، شرکت در جلسات مذهبی، خواندن یا گوش کردن به قرآن و مناجات، ذکر خدا را بر لب داشتن، مطالعه کتاب های مذهبی و سودمند و . از اموری هستند که می تواند در حیای جنین، تأثیر مثبت داشته باشد.  

     

     

     

     

     

     

     

    3- از بدو تولد باید مراقب فرزند بود. امام باقر علیه السلام نقل می کند که هرگاه هنگام ولادت فرزندی می رسید، پدرم همه نی را که حضورشان ضرورتی نداشت، از اتاق بیرون می کرد تا نگاه کسی به عورت او نیفتد. 

     

     

     

     

     

     

     

    4- آشنا کردن نوزاد با روحیه معنوی، نقش مهمی در پرورش حیا خوهد داشت. با شعر خواندن برای کودک و آشنا کردن او با نوای دلنشین قرآن و . می توان در این راه قدم برداشت.

     

     

     

     

     


    آخرین ارسال ها

    آخرین جستجو ها